در نگاه اول ، دیوید ایر و سیلوستر استالونه با جیسون استاتام فیلم نسبتاً خوبی ساختند. حال بیایید جزئیات بیشتری در مورد این فیلم و سایر موضوعات صحبت کنیم.
نکات کلیدی: دومین همکاری جیسون استاتام و دیوید ایر (کارگردان) ، فیلم قبلی آنها “زنبوردار” ، در سه ماهه اول سه ماهه اول موفقیت بزرگی بود. ریشه این اثر همچنین به سیلوستر استالونه می رسد: فیلمنامه اوست.
بررسی فیلم مرد کارگر
به نظر نمی رسد که کسی اختلاف نظر جدی داشته باشد که فیلم های جیسون استاتام را می توان به عنوان یک شرکت تابعه مستقل طبقه بندی کرد. معمولاً شخصیت های او را به عنوان مردانی که بازنشسته نیروهای ویژه هستند (مانند رنجرز ، تفنگداران دریایی یا سایر قاتلان حرفه ای) می بینند ، ظاهری خشن و خشن دارند و سکوت خود را به نمایش می گذارند. اما در ابتدای داستان ، اتفاقی می افتد که قهرمان را وادار به بازنشستگی و مهارت های حرفه ای خود کند. جذابیت اصلی چنین فیلم هایی این است که قبل از پیروزی نهایی عدالت ، برخی از شرارت ها خواهند مرد و این همیشه اتفاق می افتد.
در میان بسیاری از فیلم های تکراری با کیفیت مختلف ، اخبار مربوط به فیلم “زنبوردار” امید کمی ایجاد کرد. اول ، سیلوستر استالونه در نوشتن فیلمنامه نقش داشت. کسی که نه تنها نامزد اسکار را تجربه کرده است ، بلکه همیشه مستقیماً در ویرایش پروژه های خود درگیر بوده است. علاوه بر این ، استالونه نقش برجسته ای در سریال محبوب “پادشاه تالسا” ایفا می کند. همچنین در سال 2 ، همکاری مشابهی بین او و استاتام در فیلم (خانه دار) پیش بینی نتایج این همکاری جدید را آسانتر کرد.
دلیل دوم امید دیوید ایر بود. آیر ، که با نوشتن فیلمنامه برای روز آموزش برنده اسکار شناخته شده بود ، بعداً آثاری مانند “عصبانیت” ، “پادشاهان خیابان” و “زنبوردار” را با همان استاتام کارگردانی و تولید کرد. به طور کلی ، تمام مواد تشکیل دهنده برای یک فیلم اکشن جذاب و جذاب در دسترس بودند. البته نمی توان گفت که آنها شکست خورده اند ، اما نتیجه کمی تکراری است.
این داستان حول محور لوون ، نیروی دریایی سابق انگلیس می چرخد ، که اکنون به یک کار ساخت و ساز ساده در آمریکا تبدیل شده است. هنگامی که دخترش توسط افراد ناشناس ربوده می شود ، وجدان او به او اجازه نمی دهد بی تفاوت بماند – بنابراین او آستین ها را بالا می برد و برای نجات آن دختر وارد دنیای جرم می شود. به این ترتیب ، بسیاری از استخوان ها شکسته می شوند ، برخی از افراد سرسخت از صدمات کشنده رنج می برند و خود قهرمان با مشکلات خانوادگی آزار دهنده خود سر و کار دارد.
به طور کلی ، این فیلم تمام نشانه های “فیلم معمول استاتام” را دارد. اما آنچه بسیار قابل مشاهده است ، تقلید عمدی از فیلم هایی مانند بازی با بازی در نقش لیام نیسون است – به حدی که هر مقایسه در آن فیلم به پایان می رسد. همچنین ، کلیشه هایی مانند اصرار اغراق آمیز و گروه های جنایتکار ، قاچاقچیان انسان ، یک زن قوی و مستقل به عنوان قربانی آدم ربایی ، و مافیای روسیه همیشه ارائه شده ، به ویژه در پس زمینه نقاشی های زرد و آبی ، در یک کشور غنی هستند.
تمام این نقاط ضعف فیلمنامه می تواند با اقدامات خشن ، سریع و خوب ساخته شده جبران شود. اما متأسفانه حتی یک نکته منفی در اینجا وجود دارد: بله ، اکشن در فیلم وجود دارد ، اما برای مدت زمان فیلم کم است. علاوه بر این ، شخصیت اصلی بیشتر شبیه یک کارآگاه است. او به دنبال سرنخ ها ، تعقیب ، جمع آوری اطلاعات و حتی شرمنده هنگام رفتن است ، با شرم فرار می کند. با این حال ، در سالهای اخیر ، مخاطبان انتظار چنین رفتاری را از جیسون استاتام نداشته اند.
هنگامی که شخصیت او برای کسب اطلاعات وارد اتاق می شود ، شما ناخودآگاه انتظار دارید که چند دقیقه بعد با آنچه می خواست بیرون بیاید و تعدادی نیمی از کورپس را ترک کند. اما در اینجا ما با یک درگیری ذهنی روبرو می شویم – به جای اینکه مستقیماً به دهان خود ضربه بزنند ، با قاچاقچیان با قاچاقچیان کار می کنند! خوب ، این حملات ناگهانی بشردوستانه می تواند با تلاش فیلمساز برای تحقق بخشیدن توجیه شود ، اما سرانجام همه چیز با “ارتش مجرد” با گروهی از محافظان به پایان می رسد. فقط زمان فیلم به این مذاکرات غیر ضروری کشیده شده است.
در اصل ، علاوه بر تغییر تمرکز از عمل به عناصر کارآگاه ، مشکل اصلی طول فیلم است. اگر کوتاه تر بود ، دیدنی تر می شد. اگر زیر خطوط مشکلات خانوادگی ، اسارت دختر ربوده شده و سایر صحنه های پرکننده از بین برود ، ریتم فیلم بهبود می یابد زیرا صحنه های اکشن پراکنده و متمرکز تر نبودند. اما در پایان ، این همان چیزی است که ما داریم.
او پس از تماشای “مرد کارگر” ، احساس دوگانه ای به آدم می بخشد. این نمی تواند خیلی گیر بیفتد ، به جز اینکه عمل به دیالوگ ها ناامید کننده است. از طرف دیگر ، این فیلم چندان هیجان انگیز نیست ، فقط یک فیلم اکشن معمولی و یکپارچه است که حتی کاریزما جیسون استاتام نمی تواند آن را بیرون بیاورد.
نتیجه گیری: “مرد کارگر” با وجود عملکرد خشن و حضور مداوم جیسون استاتام نتوانست به سطح “زنبوردار” برسد. این فیلم به نقاط ضعف روایی و کارگردانی پراکنده می پردازد ، اما وفاداری آن به فرمول ثابت استاتام – مردی سخت کوش که راه خود را با خشونت باز می کند – حداقل برای هواداران پرشور خود جذاب خواهد بود. سرانجام ، این فیلم بیشتر شبیه یک فرصت از دست رفته است تا یک کار به یاد ماندنی.
دو و میدانی غیر منتظره: چرا ما جیسون استاتام را دوست داریم؟
استاتام هنوز ستاره بی نظیر فیلم های اکشن است. کسی که در دهه 1980 و 1980 احیا کرده است. او از نقش افراد خشن و خونسرد خود خارج نیست و به طور کلی مخاطبان از این امر راضی هستند. استاتام در طول زندگی خود شنا را به صورت حرفه ای تجربه کرده است ، در خیابان های لندن خوش شانس بوده و خیلی زود بازیگر جدی به یک MIM جاودانه تبدیل شد. اما ما در مورد این قهرمان اکشن مداوم علاوه بر مشاغل جسورانه او ، چه چیزهای دیگری را می دانیم؟
او در صف مک دونالد مسکو ایستاد
در سال 2 ، استاتام به صورت حرفه ای شنا می کرد و عضو تیم ملی انگلیس بود. طبق گفته های معروف MIMS ، مسابقات شیرجه در مسکو و بازیگر آینده برگزار شد ، “از آب پرید”. شناگر در پایتخت روسیه گشت زد و به مک دونالد در میدان پوشکین رفت ، جایی که او با صبر و حوصله ایستاد – این زمانی بود که افتتاح رستوران موجی از هیجان داشت و هزاران مسکن ساعت ها ایستاد. مربی Statmine این فرصت را از دست نداد و از او در مقابل رستوران عکس گرفت – شاید این صف سریعتر باشد. به هر حال ، اکنون ما یک واقعیت جالب داریم: رابطه خاص استاتام با روسیه خیلی زودتر از اظهار نظرهای طنز شروع شده بود.
از خیابان به سینمای بزرگ رفت
ورزش برای استاتام بیشتر سرگرم کننده بود – این پول زیادی کسب نمی کند. اما فروش جواهرات و عطر داستان دیگری بود. او در جوانی در زندگی خیابانی لندن غرق شد و کار پدرش را در فروش جواهرات ادامه داد. این آمار در هفته گذشته می توانست دو یا سه هزار دلار درآمد داشته باشد – موفقیتی که هم تیمی های شنا وی به آن افتخار نمی کردند. سپس او شروع به خرید ماشین و شرکت در مسابقات کرد و هنوز هم از بی دقتی وی در مورد نحوه زنده ماندن او شگفت زده می شود.
اگر زندگی روزمره یک فروشنده خیابانی او را به سمت فیلم های گای ریچی ، “کاپیتان” و “ضمانت ، بطری و دو لوله” سوق داد ، مسابقه اتومبیل نیز راه خود را به سمت “خیاط” سعودی باز کرد – گاهی اوقات او متوجه می شود که ماشین و شخصیت های او چگونه کشته می شوند. زندگی خیابانی بلیط او به سینما آمد: گای ریچی در او ، نه بازیگر بلکه یک شخصیت واقعی – و به او پیشنهاد کرد. هیچ یک از فارغ التحصیلان مدرسه تئاتر نمی توانند با یک فروشنده لندن رقابت کنند.
به طور معجزه آسایی در فیلمبرداری “تغذیه 2” زنده ماند
در سال 4 ، این بازیگر در حال شلیک یک صحنه اکشن نزدیک بود. استاتام در حال پرتاب یک کامیون سنگین بود که ترمزهای او افتاد و برای نجات جان خود مجبور شد از ماشین پرش کند. اگر او با وسایل نقلیه و تجهیزات سنگین به پایین دریای سیاه می رفت ، همه چیز واقعاً می میرد. گذشته ورزشی جیسون استاتام در واقع جان خود را نجات داد و آن را به عنوان “تنظیم مجدد” می بیند که عمیقاً تغییر کرده است. و درست می گوید: استاتام مطمئناً فهمید که نام او نیست.
عشق حق رای دادن جیمز باند
این بازیگر بریتانیایی نه تنها تمام فیلم های جیمز باند را دید ، بلکه در خواب دید که کت مأمور را بپوشد و می خواست چیزی به این شخصیت اضافه کند – حداقل یک ریش ضخیم. اما چرا استاتام هرگز برای این نقش پیشنهاد نشده است؟ پاسخ احتمالاً تعصب دارد: او آنقدر در نقش مأمورین و مزدوران نظامی سابق غرق شده است که حتی استون مارتین ، مکان های عجیب و ودکا با مارتینی نمی تواند باند خود را از شخصیت های دائمی خود متمایز کند. این مورد در مورد هیتمن بود – جیسون استاتام قطعاً می تواند ستاره بازی شود ، اما تیموتی اوفانتانت این نقش بود.
عاشق کار شد -نه یک روز -کار روز ، اما به طور دائم
جیسون استاتام قهرمان است – تقریباً همیشه بازیگران آقایان که در فیلم های اکشن خشونت آمیز بازی کرده اند ، الگوی نقش وی بوده اند: سیلوستر استالونه ، بروس لی ، پل نیومن و استیو مک کین. اما بهترین منبع الهام احتمالاً خودش است – استاتام بارها گفته است که با شخصیت های سینمایی او تفاوت چندانی ندارد.
فقط در زندگی واقعی کسی را خرد نمی کند. او عاشق زندگی آرام ، مصاحبه کمتر با روزنامه نگاران است و سعی نمی کند چیزی را برای مخاطب یا حتی خودش اثبات کند – دقیقاً مانند مکانیک های بسیاری ، حامل ها و متخصصان ، او فقط کار خود را انجام می دهد. هیچ کس به بازیگر زن استاتام آموخته است. اول ، هیچ کس به هیچ وجه جرات نمی کند “همه را” آموزش دهد. دوم ، همانطور که او می گوید ، از او خواسته نشده است که لینکلن را بازی کند. و او خیلی نگران این موضوع نیست.