امروز اولین روز ثبت نام از داوطلبان انتخابات شورای اسلامی بر اساس قانون جدید انتخابات است. انتخابات در همه جوامع و در هر سطح از توسعه اقتصادی و سیاسی بسیار مهم است. میزان مشارکت مردم نشان می دهد که کدام افراد و گروه ها با کدام گرایش ها و حمایت مردمی تا چه حد بر کشور حکومت خواهند کرد.

در کشور ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی 12 مرداد از این رو، انتخابات علیرغم فراز و نشیب هایش، کارکرد اساسی تری مانند ثبات سیاسی و تقویت قدرت ملی را به همراه داشته است.

با توجه به تحولات بین المللی و اتفاقات پاییز 1401 در خیابان های کشور، انتخابات پیش روی شورای اسلامی بیش از یک انتخابات عادی تبدیل به یک رویداد قابل توجه در حیات سیاسی و اجتماعی کشور شده است. از یک سو رفتار دولت و شورای نگهبان، از سوی دیگر نتیجه انتخابات می تواند معیاری برای سنجش نحوه مواجهه با جامعه و حل مشکلات اساسی کشور شود.

همانطور که بسیاری نوشته و تاکید کرده اند، امروز در ایران نیازمند اصلاحات در سه حوزه اقتصاد، سیاست خارجی و داخلی اعم از سیاست فرهنگی و اجتماعی و مشارکت سیاسی به ویژه در حوزه انتخابات هستیم. مشکلات اقتصادی بدون سیاست خارجی مناسب قابل حل نیست و موفقیت یا شکست سیاست خارجی در گرو موفقیت اصلاح سیاست داخلی است.

این سؤالات در ذهن بسیاری از فعالان مدنی، اعضای جامعه علمی کشور و حتی عموم مردم ایجاد می شود: آیا فضای تفاهم در کشور ایجاد خواهد شد؟ آیا امکان مشارکت در همه عرصه های کشور وجود خواهد داشت؟ انتخابات پیش رو اولین فرصت و فرصتی بی نظیر برای پاسخگویی به پرسش ها و ترسیم ذهنیت هاست. با این حال، تا به امروز هیچ ایده روشنی از اقدامات عملی ارائه نشده است و هیچ تئوری یا برنامه ای برای بازسازی و دگرگونی فضا وجود ندارد.

این در حالی است که تصویب سریع آخرین قانون انتخاباتی و ابلاغ آن باعث ایجاد سردرگمی در فضای کنونی جامعه شده است.

در مورد این قانون نکات زیادی قابل ذکر است، اما در اینجا به چند نکته توجه می شود:

1- حضور نمایندگان کاندیدا در شعب کاهش یافته است. شعب همیشه مملو از نمایندگانی از شورای نگهبان و نهادهای مختلف است. در این میان حضور نماینده کاندیدا باعث اعتماد و آرامش خاطر شده است. برای کاهش ازدحام، می توان نمایندگان سایر مقامات را کاهش داد.

2- طبق این قانون علاوه بر اختیار رد صلاحیت نامزد، این بار قبل از صدور حکم، می توان شخص را از سمت خود عزل کرد، حتی اگر برای کسب آرای نامزد لازم باشد. پیش از این، قانون مکانیسم تصریح می کرد که وظایف یک فرد در یک مکانیسم دموکراتیک نمی تواند توسط خود مجلس تصویب شود. اما بر اساس این قانون، شورای نگهبان می تواند یک رهبر را با وجود اینکه رای بیاورد، احضار کند.

این بند منجر به عدم اطمینان روانی در میان نامزدها و نوسانات در بین رای دهندگان می شود.

3- طبق قانون تخلفات هر فرد باید در مراجع قضایی رسیدگی شود. بر اساس این قانون، دادگاه های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت کشور و شورای نگهبان می توانند به تخلفات اشخاصی که در صندوق ها حضور دارند رسیدگی کنند. حتی برای شرکت این بدان معناست که دادگاه های رسیدگی به تخلفات اداری به عنوان وظایف قوه قضائیه در امور انتخابات عمل می کنند.

همچنین در بند دیگری مافوق شورای نگهبان در صندوق ضابط قضایی محسوب می شود.

4- نکته مهم دیگر تمدید دوره انتخابات است. زمان برگزاری انتخابات همواره زیر نظر وزیر کشور بوده و یکی از موضوعات مورد بحث در انتخابات، تعیین تمدید زمان رای گیری بوده است. به طور معمول، نامزدهای انتخابات، چه شکست خورده و چه پیروز، همیشه در مورد ضرب الاجل بحث می کردند. در حال حاضر این اختیار به شورای نگهبان تفویض شده است و وزیر کشور تنها می تواند سه ساعت به زمان رای گیری اضافه کند. این در حالی است که در گذشته وزارت کشور با ارزیابی وضعیت کشور و همچنین امکانات، تصمیم به تمدید مهلت گرفته بود.

5- در مجموع در جریان انتخابات، بسیاری از اختیارات و وظایف وزارت کشور به شورای نگهبان منتقل شد و اختیارات وزیر این وزارتخانه در این زمینه کاهش یافت.

6- ثبت نام دو مرحله ای بیشترین تاثیر را در انتخابات 1402 خواهد داشت. صرف نظر از محاسن یا معایب احتمالی این قانون، تصویب و ابلاغ آن در آستانه انتخابات به نحوی حضور افراد مستقل و منتقد را محدود خواهد کرد – ظاهراً یکی از محاسن در اتخاذ این تصمیم این است که قبلا شورای نگهبان بسیاری از افرادی را که ثبت نام کرده بودند رد صلاحیت کرد، اما طبق قانون جدید در مرحله اول رد صلاحیت هایی صورت می گیرد و تعداد کمتری به مرحله دوم راه می یابند – در هر صورت صرف نظر از مفید بودن یا نبودن ثبت نام دو مرحله ای. در آستانه انتخابات 1402، تصویب و تصویب ناگهانی این قانون آثار زیانباری بر انتخابات آتی خواهد داشت.

نگاه واقع بینانه نشان می دهد که در این شرایط اجتماعی، وضعیت اجتماعی به گونه ای است که به ویژه در شهرهای بزرگ نمی توان انتظار مشارکت بالایی داشت.

اساساً افراد تصمیم می گیرند در یک فرآیند سه مرحله ای شرکت کنند. در گام اول، فرد باید مطمئن باشد که می تواند شرکت کند. در مرحله دوم باید این نگرش ایجاد شود که اگر این مشارکت صورت بگیرد، امکان موفقیت وجود دارد و در مرحله سوم اگر موفقیت حاصل شود، تغییر و وضعیت بهتری را به دنبال دارد یا خیر. در این روند، اگر گام های سه گانه مردم موفقیت آمیز باشد، مشارکت رای دهندگان در هر حوزه افزایش خواهد یافت. اکنون ذهنیت جامعه در هر سه فاز تحت تأثیر منفی قرار گرفته است. در حال حاضر در مرحله اول که می توانید به عنوان کاندید شرکت کنید، ذهنیت برای شرکت مناسب نیست.

طرف دیگر انتخابات گروه های سیاسی، جنبش های اجتماعی و رأی دهندگان هستند. آنچه من در حال حاضر یافتم سه نوع استراتژی در قالب سه طیف است:

طیف اول؛ ابتکار مشارکت است. عده ای به دلایل مختلف مذهبی، سیاسی و حتی نوستالژیک شرکت می کنند، در سوی دیگر این طیف، برخی دیگر معتقد به اقدام مثبت و بر اساس اعتقادات خود به حفظ ارزش های صندوق و انتخابات مانند ثبات و صلح ایالات متحده لندز، ابتکار عمل را برای مشارکت به عهده بگیرید.

طیف دوم؛ طیف انفعال-تحریم در انتهای طیف قرار دارد و براندازی را هدف قرار می‌دهد و در وضعیت معتدل‌تری از مشروعیت‌زدایی قرار دارد و استدلال می‌کند که این سیستم بعداً ادعا می‌کند که دخالت بالایی دارد و تحریم‌ها به دلایل دیگر اعمال می‌شوند. طیف منفعل انتخابات را تحریم نمی کند بلکه نسبت به انتخابات و نتایج آن بی تفاوت است.

به هر حال انفعال جریان مهمی است که نمی خواهد رفتار خرابکارانه ای داشته باشد و باعث بی ثباتی شود، اما می تواند بسته به شرایط در حالت انفعالی تصمیم خود را تغییر دهد.

سومین طیفی که تعداد قابل توجهی را نشان می دهد، طیف انتظار و تصمیم است. هر دو هم تمایل دارند و هم عدم اطمینان برای تصمیم گیری نهایی. عدم اطمینان در مورد اینکه آیا محیط رای گیری به گونه ای خواهد بود که آنها بتوانند شرکت کنند. آیا قدرت سازی شرایط و فضاهایی را ایجاد می کند که همه بتوانند در آن مشارکت و فعالیت داشته باشند؟ آیا می توان آنها را با فیلترهای صلاحیت دور زد؟ آنها به نوعی منتظر بررسی شرایط بودند تا تصمیم بگیرند. این قانون با ایجاد دو ردیف ثبت نام گروه انتظار و تصمیم را حذف کرد. در واقع به نفع تحریم‌کنندگان عمل کرد و حتی گروه منفعل را به این نتیجه رساند که در تصمیم خود مبنی بر انفعال و عدم مشارکت درست بوده‌اند و اساس ابتکارات عملی را سست می‌کند.

در حالی که با توجه به شواهد موجود و با در نظر گرفتن ملاحظات فوق، انتظار مشارکت بالا از سوی افراد دشوار است، حتی با نگاهی گذرا به مختصات فعلی کشور این سوال پیش می آید که جز مشارکت بالا و انتخابات واقعاً قانون اساسی چیست؟ این بنیاد می‌تواند افق جدیدی را فراتر از چشم‌انداز ناامیدکننده چالش‌های انکارناپذیر پیش روی نسل‌های آینده ایران بگشاید و افزایش مشارکت بیشتر مردم در پای صندوق‌های رای قطعاً می‌تواند فرصت‌هایی را برای امید و خروج کشور از دوقطبی‌های شدید باز کند. دستیابی به جریانی که جامعه را به سمت مدارا، اصلاح و تفاهم سوق دهد مؤثر خواهد بود.

انجام انتخابات در دو مرحله قطعا کمکی به این راه نخواهد کرد. در خاتمه توصیه می کنم تصمیم گیرندگان و کسانی که به عنوان شهروند سرنوشت روش های انتخاباتی را رقم می زنند، از خواندن مکرر قانون اساسی دریغ نکنند. به ویژه اینکه قانون اساسی مبتنی بر جهان بینی توحیدی و خداپرستی حاکم بر انقلاب اسلامی، مبنای الهی را در حاکمیت انسان بر سرنوشت خود به صراحت بیان کرده است و در نهایت انتخاب خود مردم را راه دستیابی و تحقق امر معروف دانسته است. آرمان های جمهوری اسلامی

به خواندن ادامه دهید:

۲۱۶۲۲۰

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *