به گزارش پی ام آپ، 22 خرداد سالروز تولد اسماعیل شنگله بود که سال گذشته از دنیا رفت و اگر زنده بود امسال شمع تولد هشتاد و هفت سالگی اش را فوت می کرد.
به همین منظور بخشی از خاطرات وی که در گفت و گوی تصویری وی با سایت آرت باکس منتشر شده را مرور می کنیم.
در سال 1340 شنگله با حمایت دوستانش حمید تزاریان و عباس مغفوریان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت. اولین نگرانی او این بود که پول زیادی برای تحصیل در یک کشور خارجی ندارد، اما هر دو دوست او را تشویق کردند که تحصیل در دانشگاه های خارجی نیاز به پول زیادی ندارد. به این ترتیب او تحصیل در رشته تئاتر را در دانشگاهی در اتریش انتخاب کرد. برای این کار ابتدا به کلاس زبان در کوچه برلین رفت. وی که کارمند گروه نمایش بود، پس از گفتگو و توافق با دکتر فروغ، رئیس دانشکده و گروه نمایش، تحصیل در خارج از کشور را برگزید و قرار شد پس از خروج نیز همین حقوق را دریافت کند.
بنابراین با چند کتاب و با 4 هزار تومان پا به سفر گذاشت، سفر او زمینی بود. با وجود مشکلاتی که در این سفر پیش آمد، سرانجام به مونیخ رسید. به درخواست ایرج زهری، مترجم و فعال تئاتر که او نیز در خارج از کشور زندگی می کرد، اتاقی را برای وی ترتیب دادند. خیلی زود متوجه شد که باید زبان آلمانی خود را بهبود بخشد تا بتواند در دانشگاه درس بخواند، بنابراین دوباره به کلاس های زبان رفت و برای تامین مخارج زندگی خود در بخش تراشکاری زیمنس شغلی پیدا کرد، اما تحمل آن محیط برایش دشوار بود اما چون کارش را خوب انجام داد، حقوقش افزایش یافت.
رضا کرم رضایی که در تئاتر جامعه باربد و آکادمی بازیگری همکلاسی او بود، قبل از او به آلمان رفت و مشغول مطالعه و کار بود. او خط لاتین را با کبریت می نوشت. اسماعیل با کمک کرم رضایی در آزمایشگاه شغل دیگری پیدا کرد و در این کار پیشرفت کرد.
در همان دوره ازدواج ناموفقی داشت که حاصل آن فرزندی بود و خود را سرزنش می کرد که نتوانسته با فرهنگ دیگری سازگار شود. با درخواست های مکرر همسرش فرزند را به او داد و بدون درگیری از هم جدا شدند.
اولین بار که تست بازیگری داد گفتند که خوب و باهوش است و عقل سلیم دارد اما لهجه اش آلمانی نیست و بهتر است خودش را وقف کارگردانی کند و به همین دلیل در آکادمی که هنرهای نمایشی و هنرهای نمایشی تدریس می کرد تست کارگردانی داد. سپس به همراه 14 نفر دیگر قبول شد و 6 ماه بعد در مرحله بعدی آزمون راه یافت.
یکی از شروط تحصیل در آلمان این بود که نباید مریض میشدند یا این که نباید زیاد ورزش می کردند، اما گاهی اتفاقاتی خارج از اراده ما می افتد. آپاندیس او مشکل داشت و دکتر اصرار داشت هر چه زودتر آن را عمل کند. مدیران آکادمی به اوقرار داشت توصیه کردند که در تعطیلات آخر ترم جراحی شود. چاره ای جز تسلیم نداشت. زمان موعود فرا رسید و چون قلبش از زمان تولد در سمت راست بدنش قرار داشت، خیلی زود در بیمارستان به شهرت رسید و به عنوان یک موضوع تحقیقاتی مورد توجه دانشجویان کنجکاو قرار گرفت.
شنگله با همه فراز و نشیب ها تحصیلاتش را تمام کرد و مانند دوستش حمید سمندریان در حسرت وطن بود و پس از پایان تحصیل به ایران بازگشت و یکی از هنرمندان حرفه ای و موفق ما شد.
پس از چندین همکاری در اتاق های تلویزیون، اولین همکاری خود را در تئاتر صحنه ای با حمید سمندریان در نمایش «نمایش استریندبرگ» انجام داد. وی در این نمایش به همراه محمدعلی کشاورز و هما روستا روی صحنه بود. این نمایش در دانشگاه تهران برگزار شد.
یکی دیگر از همکاری های این دو هنرمند در نمایش «آندورا» شکل گرفت. نمایشنامه نوشته ماکس فریش، نویسنده آلمانی، که شنگله متنش را به عنوان یادگاری برای سمندریان آورد و به زودی شروع به ترجمه آن کرد. در تابستان 1945 تمرینات این نمایش در انجمن فرهنگی ایرانیان آمریکایی آغاز شد و نمایش در همان انجمن اجرا شد.
اسماعیل شنگله در سال 1315 در تهران به دنیا آمد. او تئاتر را از سال 1332 آغاز کرد و در سال 1335 وارد هنرستان بازیگری شد.
برای اولین بار نقش کودکی خیام را در نمایش سه یار دوبستانی بازی کرد… بعد از دبیرستان به هنرستان بازیگری رفت و اکبر مشکین بازیگر و گریمور برجسته در آنجا حضور داشت. همزمان با سومین سال تحصیل در هنرستان، گروه هنرهای دراماتیک به سرپرستی دکتر مهدی فروغ تأسیس شد. افراد بسیار کمی در آن بودند و او نیز یکی از حاضران بود.
نخستین سالهای فعالیت هنری نوسل شنگله، سالهای کمبود منابع تئوریک، نبود اتاق کافی برای اجرای تئاتر، ناامیدی طبقه متوسط پس از کودتای ۲۸ مرداد و تعطیلی تئاتر بود. با تمام این اوصاف آن ها زحمت کشیدند و دست از تلاش برنداشتند و در این راه بود که شنگله برای خود کار پرباری ساخت که قابل انکار نیست. او روی تعدادی از بزرگترین آثار تئاتر، سینما و تلویزیون کار کرد و تجربه همکاری با هنرمندان سرشناس زیادی از شاهین سرکیسیان گرفته تا حمید سمندریان، داریوش مهرجویی، رکن الدین خسروی، دکتر فروغ و داود میرباقری را داشته است.
او در سال 1332 با فیلم داریوش مهرجویی با عنوان «دایره مینا» وارد دنیای سینما شد و عمده فعالیت هایش در سینما در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 بازی در فیلم هایی چون «سام و نرگس»، «سگ کشی»، “پارتی”، “گاهی به آسمان نگاه کن” و “دالی” برمی گردد.
اما حضور اصلی این بازیگر در دنیای تصویر به تلویزیون و سریال های تلویزیونی برمی گردد. شنگله بازی در مقابل دوربین های تلویزیون را از تله تئاتر آغاز کرد و در طول زندگی خود در سریال هایی مانند مدرس، قورباغه، سبک تر از سکوت، عطر گل یاس، صدای فاخته، شیخ بهایی» و … . او در دوران فعالیت هنری خود همچنان به تفسیر نقش در سریال های تلویزیونی و آثاری چون «تاجر ونیز»، «پرونده رابرت اوپنهایمر»، «در منطقه جنگی»، «قطار ارواح» و «تجارت» اهمیت ویژه ای می داد. از آقای فابریزی» به یادگار مانده است. باقی ماند.
گردآوری شده از رسانه فرتاک