مقاله در ساعت 2025-09-07 09:50:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
طلا ۳۷ درصد گران شد/ منتظر تغییر قیمت طلا تا این عدد باشید میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، طلا اوایل سپتامبر امسال به سطوحی بی‌سابقه رسید و در بحبوحه واکنش سرمایه‌گذاران به مخاطرات اقتصادی، تحرکات بانک‌های مرکزی و بحران فزاینده اعتماد به نهادهای آمریکایی، با ورود و عبور از کانال ۳۵۰۰ دلار در هر اونس، نسبت به بازه مشابه در سال گذشته، تاکنون ۳۷ درصد رشد داشته است.
چه اتفاقی رخ داده است؟
طلا روی نوار صعودی تاریخی در حرکت است. قیمت‌ها به بیش از ۳۵۰۰ دلار رسیده‌اند و تا پنجم سپتامبر(دیروز)، در هفت مورد از هشت جلسه معاملاتی اخیر، افزایش قیمت را تجربه کرده‌اند.
این بهترین عملکرد سالانه فلز زرد از سال ۱۹۷۸ میلادی تاکنون محسوب می‌شود. سهام بزرگ‌ترین صندوق قابل معامله طلا یعنی «SPDR Gold» همگام با روند انفجاری طلا، امسال ۱۱.۳ میلیارد دلار سرمایه ورودی داشته؛ رقمی که این صندوق را در مسیر عبور از رکورد ثبت‌شده ۱۵.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ قرار داده است. سهام صندوق سرمایه‌گذاری طلا «IAU» نیز به طور مشابه، با جذب ۶.۶۴ میلیارد دلار سرمایه، بالاترین سرمایه ورودی خود از سال ۲۰۱۰ تاکنون را ثبت کرد.
برای درک بهتر تحولات بد نیست بدانیم که در بحبوحه تورم لجام‌گسیخته و کاهش اعتماد به دلار آمریکا در سال ۱۹۷۸، طلا با رقم ۱۳۲ درصد اوج گرفت و در همین دوره بود که فلز زرد، جایگاه خود را به عنوان سپری در برابر بی‌ثباتی پولی تثبیت کرد.
چرا این مسئله اهمیت دارد؟
اتفاقی که برای طلا در حال رخ دادن است، چیزی بیشتر از یک روند صعودی کامودیتی است. اوج‌گیری پرشتاب طلا آغاز انعکاس ناآرامی عمیق در سراسر بازارهای مالی است. طلا که به لحاظ سنتی سرمایه‌ای امن محسوب می‌شود، در مقاطع تزلزل اعتماد به پول بی‌پشتوانه، بانک‌های مرکزی یا دولت‌ها، به طور معمول برای سرمایه‌گذاران جذابیت بیشتری پیدا می‌کند.
به نظر می‌رسد که سرمایه‌گذاران به طور فزاینده‌ای درباره ثبات اقتصادی بلندمدت، نوسانات سیاسی و تحلیل‌رفتن احتمالی اعتبار دلار آمریکا نگران شده‌اند. نکته حیاتی این است که روند صعودی فعلی طلا صرفا به انتظارات درباره نرخ تورم ارتباطی ندارد. به گفته «سامانتا دارت» تحلیلگر گلدمن ساکس، محرک واقعی طلا در حال حاضر، اعتبار سیاسی است.
دارت در گزارش تازه گلدمن ساکس نوشته است که طلا نه تنها به عنوان سپری برابر تورم بلکه به عنوان سپری در مقابل فروپاشی‌های بنیادی و تضعیف احتمالی استقلال فدرال رزرو، روند صعودی در پیش گرفته است.
چه کسانی پرده‌گردانند؟
در پس پرده محرک‌های بزرگی نقش‌آفرینی می‌کنند. سرمایه‌گذاران خرد و نهادی برای مصونیت در برابر ابهامات اقتصادی جهانی ناشی از تعرفه‌های تهاجمی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و افزایش سرسام‌آور بدهی دولتی این کشور، به سمت طلا یورش برده‌اند.
بانک‌های مرکزی با سرعتی بی‌سابقه به خرید طلا ادامه داده‌اند، به‌ویژه اقتصادهای نوظهور که به دنبال متنوع‌سازی ذخایر خود و کاهش وابستگی به دلار آمریکا هستند.
طلا ترکیبی منحصربه‌فرد از امنیت، سهولت تبدیل به نقدینگی و حفظ ارزش بلندمدت است و در عین حال، در ذخایر بانک‌های مرکزی نقش حیاتی ایفا می‌کند و در نتیجه با اولویت‌های اصلی سرمایه‌گذاری دستگاه‌های سیاستگذار پولی هم‌راستا است.
طبق تاره‌ترین داده‌های صندوق بین‌المللی پول، از زمان مسدود شدن ذخایر دلاری روسیه در سال ۲۰۲۲ در پی حمله این کشور به اوکراین، خرید طلای بانک‌های مرکزی پنج برابر افزایش یافته است.
بر اساس داده‌های مرکز «آمار مالی بین‌المللی»، طلا هم‌اکنون ۲۱.۷ درصد از کل دارایی‌های ذخیره بانک‌های مرکزی سراسر جهان را تشکیل می‌دهد و بانک‌های مرکزی جهان در مجموع ۳۶,۳۵۹ تن طلا در اختیار دارند.
مهم‌تر از همه اینکه نگرانی‌ها درباره احتمال فشار سیاسی ترامپ به فدرال رزرو رو به افزایش است که این موضوع نگرانی‌هایی را درباره اولویت‌بخشی اهداف سیاسی بر کنترل تورم در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با نرخ بهره ایجاد کرده است.
پیشینه ماجرا چیست؟
روند صعودی کنونی طلا از اواخر سال ۲۰۲۳ آغاز شد؛ زمانی که بازارها شاهد پایان افزایش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو بودند چرا که تورم رو به کاهش بود. از آنجا که طلا درآمدزا نیست، به طور معمول در زمان کاهش نرخ بهره عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد.
اما آنچه به عنوان یک ماجرای پولی آغاز شد، به سرعت به یورشی گسترده‌تر به سوی امنیت بدل گشت. با افزایش مخاطرات ژئوپلیتیکی و همه‌گیرتر شدن تحریم‌های مالی، بانک‌های مرکزی، به‌ویژه در آسیا و خاورمیانه، شروع به انباشت طلا کردند.
به طور موازی، بدبینی سرمایه‌گذاران نسبت به ابزارهای سیاستی سنتی تشدید شده است آنها به دنبال دارایی‌هایی هستند که قادر باشند ارزش خود را بدون اتکا به اعتبار دولت‌ها حفظ کنند. طلا این نقش را به درستی ایفا می‌کند.
خلاف اوراق بدهی یا ارزها، طلا به اصطلاح «ریسک طرف مقابل/counterparty risk» یا «وابستگی به اعتماد نهادی» را به همراه ندارد. به همین دلیل، در زمان‌هایی که نظم جهانی نامطمئن به نظر می‌رسد، درخشش بیشتری از خود نشان می‌دهد.
در حالی که بحث‌های اولیه بر کاهش نرخ بهره متمرکز بود، گفت‌وگوهای امروز حول این موضوع می‌چرخد که آیا نهادهای آمریکایی، به‌ویژه فدرال رزرو، می‌توانند در برابر فشارهای سیاسی مستقل باقی بمانند!؟
آیا استقلال فدرال رزرو در خطر است؟
تنش‌های فزاینده بین کاخ سفید و فدرال رزرو عامل اصلی تقاضای اخیر سرمایه‌گذاران برای طلا بوده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، آشکارا از فدرال رزرو به دلیل تعلل در کاهش نرخ بهره انتقاد کرده، مشروعیت جروم پاول به عنوان رئیس این نهاد را زیر سؤال برده و حتی موضوع برکناری او پیش از پایان دوره‌اش در مه ۲۰۲۶ را مطرح کرده است.
پس از استعفای آدریانا کوگلر، عضو هیئت مدیره فدرال رزرو، انتصاب استیفن میران از سوی ترامپ به عنوان عضو هیئت مدیره فدرال رزرو با حفظ سمت به عنوان رئیس شورای مشاوران اقتصادی، نگرانی‌های بیشتری را درباره مداخله سیاسی ایجاد کرده است.
این وضعیت در ماه آگوست تشدید شد؛ زمانی که ترامپ تلاش کرد تا لیزا کوک، عضو هیئت مدیره فدرال رزرو را به دلیل اتهامات بحث‌برانگیز مرتبط با وام مسکن برکنار کند. این اولین بار در تاریخ ۱۱۲ ساله فدرال رزرو است که چنین اقدامی علیه یک عضو هیئت مدیره این نهاد صورت می‌گیرد و حالا به مناقشه‌ای حقوقی منجر شده که ممکن است به دیوان عالی آمریکا برسد.
چه اتفاقی ممکن است در آینده رخ دهد؟
مسیر آینده طلا به شدت به سیاست‌های آمریکا و سیاست پولی بستگی دارد. اگر تصور شود که فدرال رزرو در برابر نفوذ سیاسی تسلیم شده، سرمایه‌گذاران ممکن است فاصله گرفتن از اوراق خزانه‌داری آمریکا و حرکت به سوی طلا را تسریع کنند.
به گفته گلدمن ساکس، حتی یک جابه‌جایی کوچک به اندازه تبدیل تنها یک درصد از دارایی‌های بخش خصوصی به طلا—می‌تواند قیمت‌ فلز زرد را به پنج هزار دلار در هر اونس برساند.
هدف‌گذاری پایه گلدمن ساکس برای قیمت طلا تا اواسط سال ۲۰۲۶، چهار هزار دلار است آن هم با این فرض که خرید بانک‌های مرکزی ثابت بماند و تقاضا از بازارهای نوظهور افزایش یابد. اما در سناریویی با مخاطرات شدیدتر از جمله خدشه بزرگ به اعتبار فدرال رزرو، قیمت‌ها ممکن است از چهار هزار و ۵۰۰ دلار فراتر رود.
مسیر پیش رو همچنین به ادامه روند کنونی انباشت طلا توسط بانک‌های مرکزی بستگی دارد. تاکنون هیچ نشانه‌ای از کُند شدن این روند به‌ویژه از سوی کشورهایی که به دنبال مصونیت در برابر سلطه مالی غرب هستند، دیده نمی‌شود.
علاوه بر این، اگر مسیرهای تجارت جهانی همچنان تهدید شوند و سطح تنش‌های ژئوپلیتیکی بالا باقی بماند، تقاضا برای طلای ممکن است بیش از پیش افزایش پیدا کند. با این حال، همچنان ریسک‌های نزولی نیز وجود دارد.
یک چشم‌انداز سیاسی باثبات، رشد اقتصادی قوی‌تر و تعهد روشن به استقلال بانک مرکزی می‌تواند بخشی از تعجیل در خرید طلا را تعدیل کند. افزایش بازده واقعی نیز از جذابیت دارایی‌های بدون بازده همچون طلا می کاهد.
نتیجه‌گیری
روند صعودی بی‌سابقه طلا در سال ۲۰۲۵ تنها به کاهش نرخ بهره یا ترس از تورم مربوط نیست بلکه به تحول رویکرد جهانی به مفهوم اعتماد نیز مرتبط است.
با توجه به تردید سرمایه‌گذاران نسبت به پایداری نهادها، جهت‌گیری سیاست‌های آمریکا و امنیت ارزهای بدون پشتوانه(فیات)، طلا بار دیگر خود را به عنوان دارایی امن و مطمئن معرفی کرده است. تا زمانی که این نگرانی‌ها تعدیل نشود، حرکت به سوی یا حتی پنج هزار دلار محتمل به نظر رسیده و حتی شاید تازه شروع آن باشد.

۲۲۳۲۲۵

گردآوری شده از:خبرآنلاین

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما