مقاله در ساعت 2025-10-23 16:00:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
جواد حکمی: نباید درباره افغانها نگاه صفر و صدی داشت میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست
ریحانه اسکندری: فیلم کوتاه «متولد تهران» به نویسندگی و کارگردانی جواد حکمی، از جمله آثاری است که توانسته در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حضور پیدا کند. این فیلم با نگاهی انسانی و زبانی روایتمحور، تلاشی است برای بازنمایی لایههایی پنهان از زیست شهری در پایتخت؛ جایی که آدمها هر روز در ازدحام و تنهایی، روایتهای تازهای از بودن و ماندن میسازند.
در «متولد تهران» بازیگرانی چون محسن قصابیان، صدف عسگری، آزاده سیفی و فاطمه مرتاضی نقشآفرینی کردهاند و با حضورشان به جهان واقعی و ملموس فیلم جان بخشیدهاند. در کنار آنها، عوامل فنی نیز نقشی پررنگ در خلق فضای فیلم داشتهاند؛ از پویان آقابابایی در مقام مدیر فیلمبرداری گرفته تا پویان شعلهور (تدوین)، امید گلزاده (طراح گریم)، ریحانه اسماعیلیان (طراح صحنه)، رامین ابوالصدق (طراحی و ترکیب صدا) و پیام آزادی (آهنگساز).
این فیلم کوتاه با حمایت مؤسسه فرهنگی امام روحالله و انجمن سینمای جوانان ایران تهیه شده و حضورش در بخش مسابقه ملی جشنواره، نشانهای از جایگاه رو به رشد فیلمسازان جوانی است که دغدغه اجتماعی را با زبان تصویر روایت میکنند.
در ادامه، با جواد حکمی، کارگردان این اثر، درباره رویکرد اجتماعی فیلم، مسیر رسیدن به ایده اصلی، و نگاهش به سینمای کوتاه گفتوگویی داشتیم؛ گفتوگویی درباره انسان، شهر، و روایتهایی که از دل واقعیت زاده میشوند.
در ابتدای گفتوگو از جواد حکمی درباره رویکرد اجتماعی فیلم «متولد تهران» و نحوه شکلگیری ایده آن پرسیدیم. او در توضیح این موضوع گفت: «من عالمیه تدریس میکردم در یک مرکزی که مربوط به طلاب غیرایرانی بود. در آنجا شاگردانی از افغانستان، پاکستان و بنگلادش داشتم. ارتباط من با شاگردان صمیمیتر از حد رابطه استاد و شاگردی بود؛ بهگونهای که اگر در زندگیشان در ایران مشکلی پیش میآمد، با من در میان میگذاشتند و اگر کاری از دستم برمیآمد، برایشان انجام میدادم.»
او در ادامه گفت: «یکی از مشکلات رایج این افراد این است که وقتی به ایران میآیند، قصد خرید موتور یا وسیله نقلیه دارند، اما به لحاظ قانونی نمیتوانند مالک شوند. طبق قانون ما، اتباع غیرایرانی نمیتوانند در امور منقول و غیرمنقول مالکیت داشته باشند. به همین دلیل، معمولاً این وسایل را به نام یک ایرانی که به او اعتماد دارند ثبت میکنند. من چون با بسیاری از آنها ارتباط داشتم و پیشتر در کارهایشان کمک کرده بودم، این اعتماد شکل گرفته بود. چند مورد از موتورسیکلتها و خودروها به نام من ثبت شده بود، البته خودروهایی در حد پراید. اما سالها از آن ماجرا گذشت و برخی از آن افراد از ایران رفتند. وسایل نقلیهشان را نیز به دیگران فروختند و دستبهدست چرخید. از نظر قانونی، اگر اتفاقی برای آن وسایل میافتاد، مسئولیت آن بر عهده من بود. ایده اولیه فیلم «متولد تهران» از همین ماجرا شکل گرفت. قصه درباره دختری از اتباع افغانستانی است که ماشینش گم میشود و در تلاش است تا آن را پیدا کند. در واقع، مسئله اصلی فیلم، مسئله قانون و موقعیتی دوطرفه است؛ موقعیتی که هم از جانب فرد افغان دیده میشود و هم از منظر ایرانی.»
او در ادامه با اشاره به دغدغههای اجتماعی فیلم گفت: «بعد از اتفاقات اخیر کشور و حاشیههایی که پیرامون حضور اتباع افغانستانی به وجود آمد، جامعه به دو گروه تقسیم شد. عدهای میگفتند باید افغانها را اخراج کرد و کشور نباید با آنها مماشات کند. در مقابل، گروهی دیگر معتقد بودند که این افراد مظلوماند و ما نباید دچار نژادپرستی شویم. هر دو دیدگاه اشتباه است، چون نگاه مطلق دارند.»
او با تاکید به اینکه نباید نگاه صفر و صدی درباره مسائل اجتماعی داشت: «اتباع افغانستانی در ایران سه طیفاند؛ گروه اول کسانیاند که بعد از روی کار آمدن طالبان مهاجرت کردهاند. گروه دوم کسانی هستند که در زمان جمهوریت به ایران آمدند و حدود ده تا پانزده سال است اینجا زندگی میکنند. اما گروه سوم، افرادیاند که اساساً در ایران به دنیا آمدهاند و حتی کابل و شهرهای افغانستان را ندیدهاند. این گروه آخر، همان کسانیاند که فیلم «متولد تهران» درباره آنها حرف میزند؛ افرادی که در ایران متولد شدهاند و همه زندگی، دوستان و ارتباطاتشان در اینجاست. مسئله اصلی این طیف، حق شهروندی است؛ اینکه آیا چون در ایران به دنیا آمدهاند، باید حق شهروندی داشته باشند یا نه.»
در ادامه، درباره بازخوردها نسبت به سوژه فیلم از او پرسیدیم. حکمی در پاسخ گفت: «سینمای اجتماعی برای من یعنی سینمای دغدغهمند و بهروز. جامعه ما در حال تغییر است. مسئلهای که امروز وجود دارد، ممکن است شش ماه بعد کاملاً عوض شود؛ یک زمان مسئله اقتصاد است، زمانی دیگر فرهنگ یا سیاست. به نظر من، فیلم اجتماعی باید دغدغه روز جامعه را بازتاب دهد. از دید من، مسئله افغانستانیها، نه به عنوان اولویت اول، اما به عنوان یکی از مسائل مهم جامعه، امروز در صدر گفتوگوهای مردم قرار دارد. در خیابان، مترو، اتوبوس، نانوایی و مکانهای عمومی، مردم درباره این موضوع حرف میزنند، چون رسانه هم به آن پرداخته و در سالهای اخیر اتفاقات متعددی افتاده که این مسئله را به نوعی به بحران تبدیل کرده است. بنابراین فکر میکنم پرداختن به این موضوع از مسیر فیلم میتواند یکی از راههای گفتوگو با جامعه باشد.»
در ادامه گفتوگو، جواد حکمی درباره اهمیت انتخاب سوژههای اجتماعی در فیلمهایش توضیح داد و گفت: «دغدغه اجتماعی یعنی دغدغه عمومی مردم. حالا نه اینکه همه مردم، ولی بخشی یا بخش غالبی از جامعه درگیر آن موضوع باشند. از نظر من، فیلم اجتماعی وقتی معنا دارد که به سراغ سوژهای برود که جامعه نسبت به آن درگیری و حساسیت دارد. اگر جامعه با آن سوژه هیچ ارتباطی نداشته باشد، نمیتوان گفت فیلم دغدغهمند یا اجتماعی است. شاید سال گذشته فیلمی ساخته باشم که در زمان خودش مهم و پررنگ بوده، اما امروز دیگر آن سوژه چندان مورد توجه نیست. منظورم این است که فیلم باید اثری هنری باشد که حتی تا ده سال آینده هم قابل دیدن باشد. انتخاب سوژه در این میان نقش مهمی دارد؛ یعنی میتوان یک موضوع روز را به اثری هنری و ماندگار تبدیل کرد یا برعکس، بدون پرداخت درست، آن را به چیزی گذرا بدل ساخت.»
او در ادامه گفت: «من در اینجا بیشتر درباره بخش انتخاب سوژه توسط فیلمساز صحبت میکنم، نه بخش سینمایی یا فنی کار. اینکه چرا اساساً فیلمساز سراغ یک سوژه خاص میرود، به نظرم مهم است؛ چون آن موضوع در ذهن بسیاری از مردم در جریان است و تبدیل به دغدغه جمعی میشود.»
در پایان گفتوگو، از او درباره ادامه این مسیر و انتخاب سوژههای اجتماعی در آثار آیندهاش پرسیدیم. حکمی در پاسخ گفت: «اگر زنده باشیم و توفیق داشته باشیم و مخاطب هم دوست داشته باشد، بله. احتمالاً همین رویکرد اجتماعی را ادامه خواهم داد.»
۵۹۲۴۴
گردآوری شده از:خبرآنلاین