مقاله در ساعت 2025-10-03 14:11:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
جهان‌وطنی یا بی‌وطنی؟/ چهار فیلمساز ایرانی از چهار نقطه‌ جهان در جایزه اسکار میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست

نرگس کیانی: در لیست ۸۶ کشوری که فیلم منتخب خود را به طور رسمی به آکادمی اسکار معرفی کرده‌اند  چهار بار نام کارگردانان ایرانی دیده می‌شود؛ علی زرنگار، جعفر پناهی، شکرام مکری و علیرضا خاتمی. زرنگار با «علت مرگ: نامعلوم» از ایران، پناهی با «یک تصادف ساده بود» از فرانسه، شهرام مکری با «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» از تاجیکستان و خاتمی با «چیزهایی که می‌کشی» از کانادا. موفقیتی برای فرهنگ‌وهنر ایران یا صدای شکسته شدن حصارهای هنر رسمی؟ حصارهایی که با شکسته شدن‌شان آن‌ها که تلاش می‌کنیم نادیده‌شان بگیرم از جایی، راهی دیگر پیدا می‌کنند؛ پناهی از فرانسه، مکری از تاجیکستان و خاتمی از کانادا.

هرچند نمی‌توان نادیده گرفت که انتخاب امسال هیات‌انتخاب نماینده ایران نشان از تفاوتی معنادار داشت. درواقع اساسا همین که اثری پس از سه سال انگ توقیف خوردن، بتواند عنوان «نماینده ایران در اسکار» را بگیرد می‌تواند امیدوارکننده باشد. اما همین هم نمی‌تواند انکارکننده وضعیت گذشته باشد. وضعیتی که حاصل آن چیزی است که می‌بینیم. این که آن‌چه ما طی همه این سال‌ها به عنوان جریان غیررسمی یا حاشیه‌ای پس زدیم منتظرمان نماند. نه تنها منتظرمان نماند تا ما به رسمیت بشناسیمش که جای‌مان هم گذاشت. تا جایی که یکی، به هر دلیلی، نظر فرانسه را جلب می‌کند که به عنوان نماینده خود معرفی‌اش کند، دیگری نظر تاجیکستان را و آن یکی نظر کانادا را. و این را هرچه بتوان در نظر گرفت نمی‌توان نشانی از موفقیت فرهنگ‌وهنر ایران دانست. همان‌طور که «حضور ۱۴ ورزشکار ایرانی در تیم ۳۷ نفره پناهندگان المپیک تابستانی ۲۰۲۴ نشانی از موفقیت ورزش ایران نبود یا حضور صباح شریعتی بر تشک کشتی با پرچم آذربایجان و کیمیا علیزاده روی تاتامی با پرچم بلغارستان.»  

جهان‌وطنی یا بی‌وطنی؟/ چهار فیلمساز ایرانی از چهار نقطه‌ جهان در جایزه اسکار
نمایی از «علت مرگ: نامعلوم»  

گذر از هفت‌خان برای رسیدن به اسکار  

فارغ از این که چرا جعفر پناهی باید بخواهد نماینده فرانسه باشد نه ایران؟ چرا مکری باید فیلم خود را از طریق تاجیکستان به اسکار بفرستد؟ چرا خاتمی باید در کانادا پذیرفته شده باشد و در ایران ناشناخته؟ و… نماینده سینمای ایران پس از گذر از هفت‌خان به مرحله معرفی شدن به اسکار رسید. در اشاره‌ای اجمالی به بخشی از این هفت‌خان می‌توان گفت: فیلم‌برداری «علت مرگ: نامعلوم» پاییز ۱۳۹۹ در کویر شهداد شروع شد. زمانی که دلار ۲۶ هزار تومان بود اما فیلم وقتی اکران شد دلار صد هزار تومان شده بود.

از بیرون گذاشته شدن از چهلمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۰ تا معرفی شدن به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۶ چهار سال بود. چهار سالی که سه سالش به پای توقیف رفت و بعد اکران سینمایی و بعدتر اکران آنلاین و در آخر برگزیده شدن توسط هیات انتخاب نماینده سینمای ایران. البته که در بیست‌وپنجمین جشنواره شانگهای هم در چهار بخش نامزد شد؛ مجید برزگر در بخش‌ بهترین فیلم، علی زرنگار در بخش بهترین کارگردانی، علی‌محمد رادمنش در بخش بهترین بازیگر اول مرد و داوود ملک‌حسینی در بخش بهترین فیلمبرداری و ملک حسینی برنده جایزه بهترین فیلمبرداری شد. فیلم پس از انتخاب به عنوان نماینده ایران با اتهام معمول «کپی‌بودن» هم مواجه و بعد معلوم شد که ادعایی بیش نبوده است. طبیعتا این که وقتی اسکار فهرست رسمی فیلم‌های واجد شرایط رقابت را اعلام می‌کند، نام «علت مرگ: نامعلوم» نیز در آن باشد، اگر نه باعث خوشحالی تمام ایرانیان دست کم باعث خوشحالی بخشی از آن‌ها هست.    

جهان‌وطنی یا بی‌وطنی؟/ چهار فیلمساز ایرانی از چهار نقطه‌ جهان در جایزه اسکار
نمایی از «خرگوش سیاه، خرگوش سفید»

یک ایرانی از فرانسه، دیگری از تاجیکستان و یکی هم از کانادا

برنده نخل طلای جشنواره هفتادوهشتم فیلم کن؛ «یک تصادف ساده» به نویسندگی و کارگردانی جعفر پناهی، نماینده فرانسه در نودوهشتمین جایزه اسکار است. هرچند هم‌چون محسن عباسی‌فرد در موردش این‌گونه بگوییم: «انتخاب پناهی توسط فرانسه تنها به کیفیت سینمایی او مربوط نیست؛ پیام روشنی دارد درباره آزادی بیان، مقاومت هنری و مخالفت با سانسور. فرانسه از این طریق هم از یک فیلم‌ساز برجسته حمایت می‌کند و هم موضع فرهنگی-سیاسی خود را به نمایش می‌گذارد.»  یا در مورد انتخاب شهرام مکری به عنوان نماینده تاجیکستان و علیرضا خاتمی به عنوان نماینده کانادا به این معتقد باشیم: «انتخاب خاتمی از جانب کانادا نیز تنها تصمیمی هنری نیست. کانادا سال‌هاست به دنبال تقویت چهره چندفرهنگی خود است و معرفی فیلم‌ساز ایرانی-کانادایی فرصتی است برای نمایش این سیاست فرهنگی. تاجیکستان هم با برگزیدن فیلمی از شهرام مکری، می‌خواهد حضور خود را در نقشه سینمای جهان تثبیت کند، حتی اگر از سرمایه انسانی ایران استفاده کرده باشد.» و در نهایت نتیجه بگیریم که: «به این ترتیب، می‌توان گفت هیچ‌یک از این انتخاب‌ها صرفاً هنری نیستند و همه بار سیاسی و فرهنگی دارند.» باز هم هیچ کدام این‌ها از مسئولیت ما کم نمی‌کند: مسئولیت‌مان نه حتی در برابر گشایش راه که دست کم در قبال تنگ و تنگ‌تر نکردنش طوری که روزبه‌روز آدم‌های بیشتری از دایره آن بیرون نیفتند.

جهان‌وطنی یا بی‌وطنی؟/ چهار فیلمساز ایرانی از چهار نقطه‌ جهان در جایزه اسکار
نمایی از «یک تصادف ساده»

 از افغانستان تا آلمان

دیدن نام کارگردان‌های ایرانی در لیست کشورهایی که فیلم منتخب خود را به طور رسمی به آکادمی اسکار معرفی می‌کنند نخستین بار نیست که اتفاق می‌افتد. از سه بار حضور برادران محمودی به عنوان نماینده افغانستان در اسکار با «چند متر مکعب عشق»، «رفتن» و «شکستن هم‌زمان بیست استخوان» تا حضور اصغر فرهادی با «همه می‌دانند» به عنوان نماینده اسپانیا. از «عنکبوت مقدس» علی عباسی از دانمارک تا «دانه انجیر معابد» محمد رسول‌اف از آلمان. اما نکته‌ای که این‌بار ماجرا را دراماتیک‌تر از بارهای پیش می‌کند حضور هم‌زمان چهار کارگردان است و تیترهایی چون: «افتخاری تلخ»، «اتفاقی بی‌سابقه»، «چهار ایرانی با چهار پرچم» و… که به بحث این روزهای فضای رسمی و غیررسمی فرهنگ‌وهنر ایران تبدیل شده است.

جهان‌وطنی یا بی‌وطنی؟/ چهار فیلمساز ایرانی از چهار نقطه‌ جهان در جایزه اسکار
نمایی از «چیزهایی که می‌کشی»

۲۴۲۲۴۲

گردآوری شده از:خبرآنلاین

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما