مقاله در ساعت 2025-08-22 14:00:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
تلاش «هاوایی»ها و «خرچنگ»ها برای خنداندن زورکی مخاطب/ چرا از شوخیهای عطارانی درس نمیگیریم؟ میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست
محراب توکلی: سینمای کمدی ایران در آستانه تغییری محسوس است. کمدیهایی که امروز بر پرده میبینیم، دیگر با استقبال گذشته مواجه نمیشوند. پوست انداختن این ژانر در سینمای ایران حاوی نکات فراوانی است. پس از گزارشهای تلهای که پژمان جمشیدی برای خودش ساخت/ قهرمان یا متهم گیشههای کمدی؟ و مثلثهای عشقی زخمی میشوند!/ بهرام افشاری چه تاثیری بر ژانر کمدی گذاشت؟ در این گزارش به «شوخیها و موقعیتها» در فیلمهای کمدی خواهیم پرداخت.
شوخی و موقعیتهای بامزه یکی از مهمترین ساختارها در فیلمهای کمدی هستند. اما متاسفانه برخی از فیلمهای سینمای ایران در این ژانر، در طراحی این ساختار دچار مشکلند. ضمن این که برخیها به طور کل موقعیت بامزه ندارند. آنها سعی میکنند، با گفتن جوک از مخاطب خنده بگیرند. به این ترتیب، سناریوی خیلی از فیلمها تبدیل به جوکنامه میشوند.
جوکنامهها فراموش میشوند!
سینمای کمدی همواره باید یک قدم از جامعه خود جلوتر باشد. این عبارت بارها و بارها از زبان کارشناسان و منتقدین گفته شده است. اما آنچه در سالهای اخیر دیدهایم کاملا برعکس بوده است. چرا که فیلمها یا با مردم، جامعه و فضای مجازی همقدم میشوند و یا حتی یک گام از آنها عقبتر حرکت میکنند. به همین خاطر وقتی جوکنامهای بهمثابه فیلمنامه ساخته میشود، به راحتی فراموش میشود. البته یکی دیگر از دلایل فراموشی این جوکنامهها تعداد بالای آنهاست. وقتی جوکهای پشت سر هم در فیلمهایی با یک کیفیت مشخص در تعداد بالا ساخته میشود، اهمیت و ارزش خود را از دست میدهد. فارغ از اینکه کدام بازیگر سرشناسی در آن حضور داشته باشد.
چیزی به نام موقعیت در فیلمهای کمدی نداریم!
قصه و سوژه کمدیها میتوانند حاوی حداقل ده موقعیت کمدی باشند. درصورتیکه برخی فیلمهای امروز کمدی ما، تمام این ظرفیت را صرف شوخیهای بینمک و رقص و آواز کردهاند. از طرفی موجسواری بر روی تِرِندهای فضای مجازی تبدیل به یکی دیگر از آفتها شده است. کمدیها برای کمکردن ریسک دست به دامن سوژههایی میشوند که پیش از این در فضای مجازی امتحان خود را پس داده و از مردم خنده گرفتهاند. در حالی که این فیلمها خود میتوانند موجی ایجاد کرده و جامعه را سوار بر آن موج کنند. به عبارت دیگر، سازندگان آنها میتوانند با شناختن ظرفیتهای سینمایی کنایه، لفظ و موقعیتی را به جامعه تزریق کنند. «شبهای برره» نمونهای موفق و مثالزدنی در این حوزه است.
چگونه بامزهتر باشیم؟!
پرسش اصلی اینجاست که سینمای کمدی در ادامه راه خود چگونه میتواند بامزهتر بوده و از جامعه جلو بزند؟ در ابتدای امر باید به فیلمنامهنویسها و غریزه کمدی آنها اشاره کنیم. غریزه مهمترین رکن در نوشتن شوخی و طراحی موقعیت است. همه نمیتوانند خندههای عمیق و پشت سر هم از مخاطب سینما بگیرند. در ادامه برای پاسخ به این پرسش باید به آخرین فیلم کمدی حاضر در گیشه یعنی «مرد عینکی» اشاره کنیم. این فیلم با بهرهبرداری از یک موقعیت و شوخیِ فیلمی به نام «ساعت شلوغی» توانست خندههای زیادی از مخاطب بگیرد. قاسمخانیها نیز به همین ترتیب توانستند آثاری بهیادماندنی در سینما و تلویزیون از خود به جا بگذارند. آنها بهرهبرداری درستی از کمدیهای موفق تاریخ سینما داشتهاند. در این میان شوخیهای دیگری منتسب به شوخیهای عطاران وجود دارد. عطاران شرایط و ویژگیهای منحصربهفردی در جامعه پیدا کرده و از دلها شوخی استخراج میکند. با این که سالها از سریالهای رضا عطاران میگذرد، شیوه او همچنان در فضای مجازی از جامعه خنده میگیرد. شیوهای که برای همه خصوصا دستاندرکاران سینما عیان است، اما کسی به سراغش نمیرود و همچنان رقص و آوازهای بیمنطق است که در بیشتر فیلمهای کمدی دیده میشود. «هاوایی»ها و «خرچنگ»ها در تلاشاند تا مخاطب را به زور بخندانند اما با اغرق و سروصداهای بیمورد حتی تبسمی هم بر لب مخاطب شکل نخواهد گرفت. چراکه کمدی منطق خود و ساز و کار خودش را دارد!
۲۴۲۲۴۲
گردآوری شده از:خبرآنلاین