لئون تادوسیان (خورشید در خورشیدی تهران 6 در نیویورک) یکی از معماران مدرن ارمنی ارمنی بود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه ارمنستان تهران به پایان رساند و مهندسی ساختمان را در فرانسه آموخت. پدر وی خاچاتور تادوسیان استاد زاری بود و بخشی از گروه جواهرات جواهرات و شمشیر رسمی قاج و برخی دیگر از جواهرات سلطنتی بود. لئون تادوسیان ، رضا شاه و مهندس بالادیه اولین معمار ایران بودند.
لئون ، رضا شاه دوم. وی با تبعید خود به یوهانسبورگ در طول جنگ جهانی دوم ، وی نیز به ایالات متحده رفت. در بهار ، چندین ماهی وجود داشت که این معمار پیشرو ، که در حال حاضر 5 ساله بود ، به ایران بازگشت. در این مرحله یکی دوست لئون از دوست لئون ، دوست کیان ، متوجه وجود وی در ایران شد و برای دیدار و گفتگو به خانه رفت. آنچه می خوانید روایت جلسه در روز سه شنبه است ، اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در صفحه 4 روزنامه کیهان:
کازان توسط مهندس لئون و آشنا توسط دوست قدیمی خود Andonian یکی بعد از ظهر اردیبهشت ماه خرس را در شهرک او گذاشتیم. دامنه های بهجات آباد چشمان ما را به سمت مهندسی لئون در راه آندونیایی ها رها کرد: “پیرمرد دریا است. به مدت هشت سال از رضا شاه ، معماران و یک کتاب حافظه روی سینه او.” او در را به سمت ما باز کرد. قد متوسط دارد. او کت و شلوار شیک پوشیده بود و من نمی دانم چرا جمالزاده را به یاد می آوریم.
ما از درد پای او استقبال کردیم ، که گفت این یک سیاتیک است ، و سپس ما به گرمی بودیم تا ما و عصا دست او را پیدا کنیم. پیرمرد با دنیای حافظه و تاریخ حرکت. او بلافاصله یک سیگار را روی نیمکت پیشنهاد داد. وقتی حرکت کردیم ، دختر آمریکایی و عروس آمدند. سپس پسرش مهندس شد و حالا او در تهران ، پسرش بود که مدتی در تهران بوده و یک فاجعه است.
تقریباً یک راه دشوار برای گفتگو با تهیه کننده مشهورترین کاخ های ایران وجود دارد. پیرمردی که زنده بود اصرار داشت وقتی مکالمه هایمان را با خواندن چیزی شروع کردیم. دوست او آندونیایی گاهی به ما کمک می کرد تا سخنان خود را از ارمنی به فارسی تبدیل کنیم. ما به ما گفتیم که بهتر است به روشی معمول از ما بپرسیم. او برای گفتگو آمد و بیشتر دستانش به شکستن موج هوا کمک کرد. دستان خود را به سمت چپ و راست برمی گرداند. بهار بعد از ظهر هوای دودی را بلند کرد و آشفته شد:
“این سنگ مرمر در اینجا ، مرمر دیگری ، اتاق اول ، اتاق دوم و سوم و آخر – اتاق دوم. اتاق اول ، آینه ، اتاق خاتام و اتاق سوم تجارت. این همچنین سالن است. این همچنین گنبد شیخ لوتف الله است. -دین شاه.
خالق بانک سلطنتی ، بانک تجاری فعلی ، ساختمان سلیمانیه برای وسوغ الدالله به سختی به سختی نبود. دارایی سی ساله در ایالات متحده و گویش ارمنی هر دو آن را قطع کرده و آندونی ها را قادر می سازد تا ترجمه و توضیحات بیشتری را ترجمه کنند. پیرمرد ادامه داد:
“من شروع به رفتن به آمریکا ، که به دلیل علاقه من به کار معماری محروم شد ، برای ساختن آن با چند نفر. من هزاران بار ملاقات کردم و صدها خاطره را به یاد می آورم …”
به همین دلیل کار از طرف ما و مهندس ما لئون انجام می شود. تولید کننده کاخ های مرمر و سعدآباد آنچه را که می خواهد می گوید:
“فرمانده شاه ، فرمانده ، برای سرگرد ایموک ، رئیس تهران و شهردار تهران از ایستگاه پلیس داربند بازدید کرد و از ژنرال اصلی Imm پرسید.
مهندس لئون پیر ، که واگن 6000 متر مربع تهران را خریداری کرد و چهار خانه با چهار خانه ساخت که هنوز هشت واحد دارد ، گفت که وی پنج سال پیش نفس جاذبه نفس کشید. چای دوم که وی در حالی که سعی در ساخت یک کاخ مرمر داشت ، به مدت 1.5 سال شورش کرد:
“چند روز بعد ، هنگامی که من نقشه کاخ را گرفتم ، آنها آن را دوست داشتند و دستورالعمل هایی را برای استفاده از بهترین مصالح ساختمانی ارائه دادند و آن را از کاشان تا تهران دنبال کردند.
کاخ مرمر ایرانی و مهندس کاخ سعدآباد ، کاخ سعدآباد و سایر کاخ ها در ساخت مهندسی و سرپرست طراح هشت ساله رض شاه کبیر ، خاطرات زیادی را برای غرور و کاهنان به یاد می آورند. مهندس لئون این را توضیح می دهد
“ساختمان این کاخ تا 3 سال به طول انجامید و پیامبر اکرم محمد رضا (پادشاه آریاماهار) ، عبدالرزا ، والارازات گلامرزا ، والارازات آلخجام ، والارازات آل -خاشیر ، والیررازات آل -خجاجام ، دیگر کاخ سااداباد را ساختم.
مهندس لئون تادووسیان به مدت پنج سال کاخ ها را ساخت. وی در دوره مسئولیت این وظیفه مهم ، ماهانه حقوق و دستمزد را به عنوان مهندس شهرداری دریافت کرد.
سفر رضا شاه به یوهانسبورگ گفت: “من مجبور نبودم در ایران بمانم و سفر کنم و به آمریکا بروم.” گفت مهندس لئون برای 3 سال در کشور ماند و امسال برای یک سفر کوتاه به تهران آمد.
در خاطرات خود ، مرمر و تولید کننده سدآباد بارها و بارها چشمان خود را محاصره کردند و او مشکلات و مشکلاتی را که در دو کاخ و دوباره و دوباره به او رسیده بود توضیح داد و آنقدر گرم و صمیمانه بود که گفتن کلمات پراکنده دشوار بود. با عرض پوزش از اواخر به یاد می آورم. گفت
“شما هیچ جنایتی ندارید ، من در ایران نبودم.” اکنون ، او همیشه خاطرات ارمنستان را برای زنده ماندن از خاطرات خود فراهم کرده است و امیدوار است که فرصتی برای تبدیل این خاطرات به فارسی داشته باشد. او چند خاطره از خاطرات خود را بیان کرد:
“من واگن تهران را در همان سال 4000 دلار خریداری کردم و تقریباً به همان میزان بانک ملی وام گرفتم و دو خانه ساختم تا بین 2-5 هزار قطعه بفروشد ، و هنوز هشت واحد وجود دارد … گنبد مرمر برای تقلید از گنبد شیخ لوتفوله ساخته شده است.
خیابان شاهرززا (“انقلاب” فعلی)
[لئون ادامه داد] “رضا شاه کبیر دستور ساخت خیابان شهرزا را به شهردار دستور داد. شهردار برای این خیابان پنج فریم داشت. رضا شاه کبیر یک روز به من زنگ زد و گفت: ساخت پنج مربع ، ساخت پنج مربع ، او نگفت که من بیش از سه منطقه را به شهردار اطلاع ندادم. [«امام حسین» کنونی]فردو و 1 اسفند [«انقلاب» کنونی] ساخته شد