از تمجید تا تحقیر؛ روایت منتقدان از «پیرپسر»/ فیلمی که هم در ستایشش تردید می‌کنی و هم در تقبیحش

مقاله در ساعت 2025-07-29 15:29:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
از تمجید تا تحقیر؛ روایت منتقدان از «پیرپسر»/ فیلمی که هم در ستایشش تردید می‌کنی و هم در تقبیحش میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست

زینب کاظم‌خواه: در مرکز درام، یک پدر نشسته؛ نه یک مرد، که یک استعاره: مردی که از کنترل خود بر فرزندان، خانه، زبان و حتی مرگ دیگران لذت می‌برد. «پیرپسر» تماشاگر را با یکی از رادیکال‌ترین تصاویر سینمای ایران از پدرسالاری متعفن، رو به زوال و در عین حال انتقام‌جو روبه‌رو می‌کند. غلام، پدر خانواده، نه صرفاً یک متجاوز است و نه تنها یک مرد خشونت‌گر. او نماد ساختاری‌ست که فرو می‌پاشد، اما پیش از مرگ، همه را با خود پایین می‌کِشد. نتیجه، فیلمی‌ست که مخاطب را به‌ناچار از وضعیت تماشاگر صرف بیرون می‌کشد و وادارش می‌کند موضع بگیرد _ علیه فیلم یا له آن، اما نه بی‌تفاوت. در آغاز اکران، فضای مجازی و رسانه‌ها مملو از نقدهای مثبت و تحسین‌های پرشور بود. اما خیلی زود، ورق برگشت. برخی چهره‌های سیاسی و فرهنگی با نگاهی تند و حتی توهین‌آمیز به فیلم تاختند.

حسین دهباشی، پژوهشگر و مستندساز، در پستی جنجالی در شبکه ایکس، با الفاظی بی‌سابقه فیلم را «لجن، آشغال و استفراغ» نامید و مسئولان فرهنگی را «بی‌شعور و بی‌غیرت» خواند. این توهین‌ها واکنش گسترده کاربران را در پی داشت؛ جالب آنکه بیش از ۸۰ درصد کامنت‌ها نه در دفاع از فیلم، بلکه در اعتراض به لحن زننده‌ی نویسنده بودند.

از سوی دیگر منتقدان اصول‌گرای فیلم، آن را ضدخانواده خوانده‌اند؛ در حالی‌که فیلم، بیش از آنکه نهاد خانواده را انکار کند، ویرانی آن را به نمایش می‌گذارد. اکتای براهنی نه خانواده را می‌ستاید و نه تقبیح می‌کند، بلکه از آن مانند یک خرابه‌ی معنوی فیلم‌برداری می‌کند: جایی که زبان، میل، قدرت، خاطره و خشونت در هم پیچیده‌اند.

حمید رسایی، نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس یکی از اصول‌گرایانی بود که به این فیلم تاخت. او پس از تماشای فیلم، مدعی شد که هدف آن «زیر سؤال بردن ولایت پدر و نهاد خانواده» است. او اعلام کرد پرونده فیلم برای بررسی به کمیسیون فرهنگی مجلس ارجاع داده شده است.

خیلی‌ها این حرف را برنتافتند از جمله پرویز پرستویی که با انتشار یک استوری در صفحه اینستاگرامش، به اظهارات جنجالی حمید رسایی درباره فیلم «پیرپسر» واکنش نشان داد و نوشت: «آقای رسایی شما را چه به سینما! بهتر است در کاری ورود کنید که صلاحیت‌اش را داشته باشید.»

پاسخ سینماگران به تصفیه‌حساب‌های سیاسی

اما در پی شدت‌ گرفتن حاشیه‌ها و واکنش‌های تند نسبت به اکران فیلم «پیرپسر»، سه نهاد سینمایی کشور ـ شورای عالی تهیه‌کنندگان، انجمن سینماداران و کانون پخش‌کنندگان سینما ـ در بیانیه‌ای مشترک نسبت به آنچه «تخریب سازمان‌یافته سینما» نامیدند، هشدار دادند.

در این بیانیه، واکنش‌ها به فیلم «پیرپسر» صرفاً «جنجالی، احساسی و شائبه‌برانگیز» توصیف شده که نه نقدی فنی، بلکه حمله‌ای با اهدافی فراتر از سینماست. این نهادها تأکید کردند که برخورد با مجوزهای رسمی فرهنگی به‌گونه‌ای صورت می‌گیرد که گویی مشروعیت آن‌ها قابل انکار است، در حالی که در سایر حوزه‌ها، مجوزهای دولتی مبنای اعتبار پروژه‌هاست.

بیانیه به‌صراحت هشدار می‌دهد که تبدیل سینما به میدان تصفیه‌حساب‌های سیاسی، ضمن آسیب به سرمایه‌گذاری فرهنگی، به «فرار سرمایه»، «بیکاری صنوف فرهنگی» و «مخدوش شدن امنیت روانی اهالی فرهنگ» منجر خواهد شد. امضاکنندگان این متن با اشاره به سوابق درخشان سینمای ایران، تأکید کردند که موج نفرت‌پراکنی و توهین، ارتباطی با نقد هنری ندارد و خواستار برخورد قانونی نهادهای مسئول با آن دسته از افراد یا جریاناتی شدند که «سینما را وجه‌المصالحه منافع محفلی» خود قرار داده‌اند.

از نقد ایدئولوژیک تا خوانش روان‌شناختی

فیلم «پیرپسر» به‌واسطه ساختار و محتوای متفاوتش، بستر تفاسیر گوناگونی شده است:

مهدی افشارنیک در یادداشتی تحت عنوان «هیولا در درون ماست»، تحلیلی روان‌کاوانه از فیلم ارائه داد. نویسنده، شخصیت غلام را آمیزه‌ای از فئودور کارامازوف، اُدیپ و حتی رستم در اسطوره‌های پدرکشی و پسرکشی می‌داند. غلام فاقد وجدان اخلاقی (فرامن فرویدی) و نماینده‌ی «سایه» در روان‌کاوی یونگ است؛ او تجسم فساد، انحطاط اخلاقی، شهوت و قدرت‌طلبی در یک جامعه ازهم‌گسیخته است.

در برابر او، علی نماد مقاومت، آگاهی و فضیلت است؛ شخصیتی که از دل تاریکی، توان مقابله با هیولای درون را می‌یابد. رعنا نیز نه فقط معشوق، بلکه محرک آگاهی، کاتالیزور تحول و افشاکننده‌ی حقیقت است؛ نقشی میان گروشنکای داستایوفسکی و زن اثیری هدایت.

در نهایت، نویسنده تأکید می‌کند که هیولای اصلی درون انسان‌هاست و تنها با آگاهی، شهامت و کنش قهرمانانه است که می‌توان بر آن چیره شد.

افشین امیرشاهی، روزنامه‌نگار نیز با نگاهی جامعه‌شناختی، فیلم را تصویری تلخ و بی‌پروا از سلطه مردانه و فروپاشی خانواده در بستر فرهنگی ایران می‌داند. او تاکید دارد که فیلم بدون شعار، مسائل مهمی چون اعتیاد، خشونت خانگی، سرکوب زنان و گسست نسل‌ها را مطرح می‌کند.

او معتقد است که «پیرپسر» اثری اجتماعی، تلخ و جسورانه است که به سلطه‌ی مردانه، فروپاشی خانواده و رنج پنهان قربانیان ـ به‌ویژه زنان ـ می‌پردازد. داستان حول شخصیت غلام، پدری مستبد، معتاد و ویرانگر می‌چرخد که در خانه‌ای کهنه و آشفته با دو پسر بی‌انگیزه و وابسته‌اش زندگی می‌کند. این خانه، نمادی از فروپاشی اخلاقی و عاطفی یک نسل است. خشونت غلام تنها فیزیکی نیست، بلکه در نگاه، زبان و رفتار سلطه‌گرانه‌اش نمود دارد.

به باور او، «پیرپسر» با جسارت به سراغ موضوعاتی مانند پدرسالاری، گسست نسلی، سرکوب زنان و فساد اخلاقی می‌رود. فیلم با وجود زمان طولانی‌اش، ریتم مناسبی دارد و با شخصیت‌پردازی دقیق، تماشاگر را درگیر نگه می‌دارد. اگرچه شاهکار نیست، اما از معدود آثار قابل‌تأمل سینمای ایران در سال‌های اخیر است که لایه‌های پنهان جامعه و خانواده را بی‌پروا به تصویر می‌کشد. «پیرپسر» بدون شعار دادن، مسائل مهمی را مطرح می‌کند. اعتیاد، خشونت خانگی، بی‌اعتمادی میان نسل‌ها، فشارهای اقتصادی و روانی و بحران نقش‌های جنسیتی. سکانس‌های تکان‌دهنده فیلم از سیلی‌های برادران، تا مرگ رعنا و خشونت پایانی تماشاگر را وادار می‌کند تا با خود و جامعه‌اش روبه‌رو شود.

از تمجید تا تحقیر؛ روایت منتقدان از «پیرپسر»/ فیلمی که هم در ستایشش تردید می‌کنی و هم در تقبیحش

 دفاع از آزادی بیان

در دفاع از فیلم، چهره‌هایی چون فاطمه مهاجرانی (سخنگوی دولت) و محمود گبرلو (منتقد سینما) موضع‌گیری کردند.

مهاجرانی تأکید کرد: «فیلم «پیرپسر» روایتی جسورانه از زخمی که اگر نبینیمش، درمان نمی‌شود. هنر قرار نیست همیشه دل‌نشین باشد؛ گاهی فقط قرار است ما را وادار به فکر کند. فضای فرهنگی باید مجال گفت‌وگو بدهد، نه حذف.»

محمود گبرلو در یادداشت «خطری برای نظام یا فرصتی برای گفت‌وگو؟» نگاهی واقع‌گرایانه و غیرهیجانی به فیلم «پیرپسر» دارد. او تأکید می‌کند که این اثر نه تهاجمی علیه نظام است و نه حاوی تهدیدی امنیتی، بلکه تلاشی‌ست برای گفت‌وگو درباره گره‌های اجتماعی و نسلی.

گبرلو می‌نویسد که فیلم برخلاف برخی برداشت‌ها، قصد تضعیف مفهوم «پدر» یا اقتدار را ندارد، بلکه نقدی‌ست بر اندیشه‌ای که مانع رشد آگاهانه فرزندان می‌شود. او از منتقدان ایدئولوژیک می‌خواهد شرایط زمانه را در نظر بگیرند و سینما را بستری برای گفت‌وگو و تحلیل اجتماعی بدانند.

در نگاه او، «پیرپسر» نمونه‌ای از سینمای اجتماعی جدی و شجاع است که با عبور از خطوط قرمز مرسوم، نشان می‌دهد سینماگران جوان توانایی خلق آثار تأمل‌برانگیز را دارند. گبرلو نتیجه می‌گیرد که اگر سیاست‌گذاران فرهنگی به فیلم‌سازان اعتماد کنند، سینمای ایران می‌تواند بار دیگر مخاطب آگاه امروز را جذب کند.

مجید رضائیان، استاد ارتباطات، در یادداشت خود با عنوان «پیرنگر»، یادآوری کرد که نقد بدون پذیرش دیگری ممکن نیست. او فیلم را آینه‌ای از واقعیت جامعه دانست و هشدار داد که رد یا توقیف آن، نشانه‌ای از پیری فکری است.

او می‌نویسد فیلم «پیرپسر» به ما نشان داد که باید یک گام به عقب برداریم و نگرش خود را بازنگری کنیم؛ آیا نگاه ما تازه و روزآمد است یا کهنه و عقب‌مانده؟ رضائیان معتقد است که ارتباطات بر پایه پذیرش دیگری شکل می‌گیرد و تنها در این صورت، امکان گفت‌وگو و نقد واقعی فراهم می‌شود.

در نهایت، او تأکید دارد که تا وقتی این نگرش تقویت نشود، خطر پیری فکری و تنهاتر شدن در همه عرصه‌ها باقی خواهد ماند.

از تمجید تا تحقیر؛ روایت منتقدان از «پیرپسر»/ فیلمی که هم در ستایشش تردید می‌کنی و هم در تقبیحش

واکنش منفی فراستی؛ از نفی تا تمسخر

مسعود فراستی، منتقد شناخته‌شده سینما، در نقد فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی، آن را اثری فاقد شخصیت‌پردازی و عمیقاً ضعیف دانست.

او گفت وقتی شخصیتی ساخته نشده، بازیگری چه معنایی دارد؟ شخصیت پدر در این فیلم تماماً تیپ کلیشه‌ای فیلم فارسی است، نه یک شخصیت واقعی. به اعتقاد فراستی، فیلم با توهین به ادبیات کلاسیک، از شاهنامه و «برادران کارامازوف» فقط برای پز روشنفکرانه و نمایش تابلوهای بی‌ربط استفاده کرده، بدون آنکه درک یا ارتباطی واقعی با این آثار داشته باشد. او فیلم را اثری سادومازوخیستی اما عقیم خواند و گفت این ویژگی‌ها بیشتر از فیلم، به خود فیلمساز برمی‌گردد که سعی دارد مخاطب را آزار دهد. به گفته فراستی، مازوخیسم موجود در فیلم هم سطحی و ابتر است و هیچ عمقی ندارد.

او ادامه داد که دوربین مدام با پدر است، حتی در شیره‌کش‌خانه و صحنه‌های دعوا و این نسبت با قدرت، جنبه مازوخیستی دارد. از نظر او، «پیرپسر» لجن‌زاری است که اگر ظاهر فریبنده و مرعوب‌کننده‌اش کنار برود، بطن کثیف و لجنی‌اش آشکار می‌شود. فراستی تأکید کرد که متأسف است جامعه روشنفکری از چنین فیلمی دفاع می‌کند و حتی تأسف‌بارتر اینکه سخنگوی دولت نیز از آن حمایت کرده است. او گفت این افراد اصلاً چیزی نفهمیده‌اند و بهتر است کاری را انجام دهند که در اندازه‌شان باشد، نه اینکه پا در کفشی کنند که برایشان گشاد است.

فراستی فیلم را یکی از کثیف‌ترین فیلم‌ فارسی‌هایی دانست که در عمرش دیده و تأکید کرد که فیلم فارسی کم هم ندیده است. او همچنین درباره شخصیت زن فیلم گفت این کاراکتر مفلوک و بی‌کنش است، در حالی که در روایت خیر و شر، خیر نمی‌تواند بی‌کنش باشد. او صحنه‌های عاشقانه فیلم را نیز هجوآمیز توصیف کرد و گفت این آقای قلدر و شرور عاشق چیست؟ در خیابان دنبال روسپی است و اینجا دنبال کفش است و کفش می‌بوسد! این مضحک است. او آن‌قدر عقده‌ای، مفلوک و بدبخت است که اصلاً مشخص نیست کیست و از کجا آمده.

هم‌زبانی مجلس با منتقدان 

منتقدان «پیرپسر» تا آن‌جا پیش رفته‌اند که ظهر روز سه‌شنبه، ۷ مردادماه صدای‌شان از تریبون مجلس شورای اسلامی نیز شنیده شد. در روزی سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ‌وارشاد اسلامی برای پاسخگویی به پاره‌ای سوالات به مجلس فراخوانده شد،  فتح‌الله توسلی، نماینده مردم کبودرآهنگ از تاثیر منفی این فیلم بر اذهان جوانان گفت. او همچنین مدعی شد «وزیر فرهنگ باید به این سوال پاسخ دهد که آیا خبر دارد چه فیلم‌های سینمایی در کشور ساخته می‌شود؟» فیلم‌هایی که طبق ادعای توسلی «منجر به بروز طلاق در کشور شده است.» 

اثری تأمل‌برانگیز اما نه شاهکار

فرزین پورمحبی، نویسنده و طنزپرداز، فیلم «پیرپسر» اثری سرگرم‌کننده و قابل‌قبول در استانداردهای سینمای ایران است، اما برخلاف برخی نظرات، نمی‌توان آن را شاهکار دانست. هرچند ریتم روایت تا حد زیادی مخاطب را همراه نگه می‌دارد، اما فقدان عمق مضمونی، روایت‌های کلیشه‌ای و پایان قابل‌پیش‌بینی، اجازه نمی‌دهد فیلم به سطحی فراتر از یک درام خانوادگی معمولی ارتقا یابد. فیلم در بهره‌گیری از برخی تابوشکنی‌ها و جزئیات فرمی موفق است، اما در مضمون، بیش از آنکه نوآور باشد، تکرار روایت‌های آشناست. در نهایت، «پیرپسر» فیلمی محترم است، اما نه اثری ماندگار.

به عقیده پروین سلاجقه، نویسنده و استاد دانشگاه، فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی، اقتباسی آزاد از رمان «برادران کارامازوف» داستایوفسکی است که با ترکیب ژانرهای ملودرام، جنایی و ترسناک، داستانی پیچیده درباره درام‌های خانوادگی و جنگ قدرت در فضای قبیله‌ای-اجتماعی ایران معاصر را روایت می‌کند.

این فیلم با صحنه‌های پرهیجان و بازی تاثیرگذار، به ویژه نقش‌آفرینی حسن پورشیرازی، مخاطب را جذب می‌کند و همزمان به صورت نمادین به مسائل تاریخی، فرهنگی، روانی و اخلاقی جامعه ایران می‌پردازد. صحنه‌های شاخص مانند رقص شمشیر همراه با موسیقی محسن نامجو، استعاره‌ای است از درهم‌آمیختگی فرهنگ، شعر و واقعیت که نشان‌دهنده تضادها و مشکلات اجتماعی است.

به باور او، «پیرپسر» سوالاتی عمیق درباره مفاهیم مردانگی، زنانگی، خشونت قبیله‌ای و آینده جامعه ایران مطرح می‌کند و به نوعی فراخوانی برای گفتگو و بازاندیشی در هویت و روابط اجتماعی است. برای تحلیل روانکاوانه و اسطوره‌ای این فیلم نیاز به مطالعات مفصل‌تری است.

شکرخدا گودرزی، کارگردان و بازیگر  نیز «پیرپسر» را تلاشی جسورانه برای شکستن تابوی «پدر مقدس» و غلام را تجسم هیولای تمامیت‌خواه پدرسالار در جامعه دانست.

به باور او فیلم «پیرپسر»  نقدی تند بر مناسبات پدرسالارانه و ساختارهای پوسیده خانواده در ایران معاصر است. داستان در خانه‌ای پر از دروغ، خشونت و اعتیاد می‌گذرد که غلام باستانی، پدر توتالیتر و بی‌رحم، بر خانواده سایه افکنده است. فیلم با روایت پیچیده، فساد اخلاقی و گسیختگی فرهنگی جامعه را به تصویر می‌کشد و فرزندان غلام را درگیر تروماهای خانوادگی نشان می‌دهد.

رعنا، مستاجر جدید، نمادی از تلاش برای رهایی است که در نهایت گرفتار همان مناسبات خشونت‌بار می‌شود. «پیرپسر» با تکیه بر نمادها و استعاره‌ها، تابوی جایگاه مقدس پدر را می‌شکند و روابط پیچیده قدرت و سرکوب در خانواده و جامعه را به نمایش می‌گذارد. بازی درخشان حسن پورشیرازی شخصیت غلام را به نماد هیولای پدرسالاری تبدیل کرده است. فیلم پرسش‌های عمیقی درباره هویت، مردانگی و زنانگی در ایران امروز مطرح می‌کند و مخاطب را به تأمل دعوت می‌کند.

از تمجید تا تحقیر؛ روایت منتقدان از «پیرپسر»/ فیلمی که هم در ستایشش تردید می‌کنی و هم در تقبیحش

نگاه بین‌المللی؛ فیلمی تحسین‌شده و تکان‌دهنده

نشریه معتبر اسکرین دیلی فیلم را «میخکوب‌کننده» توصیف کرده و آن را یکی از آثار نادر سینمای ایران می‌داند که با جسارت به مسائل زنان، سلطه مردانه و زوال اخلاقی می‌پردازد.

منتقدان به نگارش قوی براهنی اشاره کرده‌اند که با الهام از آثار داستایفسکی مثل «ابله» و «برادران کارامازوف»، گفت‌وگوهایی دقیق، پرتنش و عمیق خلق کرده است. بازی‌ها نیز تحسین شده‌اند، از جمله بازی لیلا حاتمی که حضوری مغناطیسی دارد و حسن پورشیرازی که با نقش پدر، چهره‌ای هولناک، اعتیادزده و خشن از یک مرد سلطه‌گر را ارائه داده است.

فضاسازی فیلم، طراحی صحنه‌ها، جزئیات خانه متروک و نشانه‌های زوال اخلاقی، به همراه تنشی که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شود، فیلم را به اثری قوی تبدیل کرده که با پایانی خونین و تکان‌دهنده به اوج می‌رسد. نشریه پیش‌بینی می‌کند «پیرپسر» در فستیوال‌های آینده و میان پخش‌کنندگان جهانی، جایگاهی ویژه خواهد یافت.

 فیلمی برای دوست داشتن یا نفرت؟ اما نه بی‌تفاوتی

«پیرپسر» بیش از آنکه صرفاً فیلمی سینمایی باشد، به صحنه‌ای برای بروز شکاف‌های اجتماعی، سیاسی و روانی بدل شده است. اکتای براهنی در این فیلم، رابطه پدر و فرزند را در مرکز فروپاشی نهاد خانواده نشان می‌دهد و با عبور از خطوط قرمز سنت، تصویری تلخ اما واقعی از خشونت مقدس و اقتدار فروپاشیده پدر به نمایش می‌گذارد.

«پیرپسر» فیلمی است که نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود: تماشاگر را وادار می‌کند موضع بگیرد ـ علیه آن یا له آن  ـ اما در هر دو حال، او را از وضعیت منفعل خارج می‌کند. در ستایشش می‌توان تردید داشت، در محکومیتش نیز. اما بی‌شک، «پیرپسر» یکی از بحث‌برانگیزترین و تاثیرگذارترین آثار سینمای ایران در سال‌های اخیر است.

۵۹۵۹

گردآوری شده از:خبرآنلاین

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما