این تصمیم، نه از سر بیتفاوتی، بلکه نتیجه موضعگیری روشن، آشکار و آگاهانه علیه سیاستهای توسعه¬طلبانه و مداخلهجویانه آمریکا بوده است. برای این اسطوره¬های فرهنگ معاصر بشری، شهروندی آمریکا نه امتیاز، بلکه نوعی همراهی نمادین با نظامی تلقی میشد که آن را در تعارض با ارزشهای انسانی و جهانی میدیدند. چارلی چاپلین، بهخاطر دیدگاههای سیاسیاش هدف فشارهای حکومت آمریکا قرار گرفت و در نهایت اجازه بازگشت به خاک این کشور را نیافت. جان لنون نیز در حالیکه نیویورک را خانه خود میدانست، از دریافت تابعیت پرهیز کرد و خود را «شهروند جهان» خواند. مارینا آبراموویچ یا آلن دوباتن نیز شهروندی آمریکا را با هویت فکری و اخلاقی خود ناسازگار میدانند. این روزها بحث بر سر داوری اخیر علیرضا فغانی و کسب مدال از ترامپ و عکس گرفتن با او به¬شدت مناقشه¬برانگیز شده است. عده زیادی از مسئولان ورزشی و غیرورزشی و همچنین مردم همیشه کامنت¬گذار، به¬شدت از او انتقاد کرده و به او لقب خائن داده¬اند. اما آیا فغانی واقعا خائن است؟ در این¬که این داور ایرانی¬تبار، خائن است یا نه باید به ملیت او نگاه کرد. آیا فغانی در شرایط کنونی، یک ایرانی است؟ به باور من، خیر. او پس از یاد کردن سوگند شهروندی استرالیا دیگر یک ایرانی نیست و شهروند این کشور به¬شمار می¬آید و طبیعتا باید در راستای منافع استرالیا گام بردارد. این ما هستیم که به زور و چسب می¬خواهیم او را همچنان ایرانی بدانیم. نگاهی به متن سوگند شهروندی ایالات متحده داستان را کمی روشن تر می¬سازد: «بدینوسیله سوگند یاد میکنم که کاملاً و به ¬طور کامل، از هرگونه وفاداری و تابعیتی نسبت به هر شاه، فرمانروا، دولت یا حاکمیت خارجی که تاکنون تابع آن بودهام، دست برمیدارم و آن را انکار میکنم. از قانون اساسی و قوانین ایالات متحده آمریکا در برابر همه دشمنان، چه داخلی و چه خارجی، دفاع خواهم کرد و نسبت به آن وفادار خواهم بود و در صورت لزوم، بر اساس قانون، سلاح به-دست خواهم گرفت و در صورت لزوم، خدمات غیررزمی در نیروهای مسلح آمریکا انجام خواهم داد. همچنین در صورت لزوم، کارهایی مربوط به اهمیت ملی، تحت نظارت غیرنظامی، انجام خواهم داد. من به یاری خدا این تعهد را آزادانه، بدون هیچگونه شرط ذهنی یا قصد طفره رفتن، میپذیرم.» حالا بیایید ایران و آمریکا را دو کشور متخاصم بدانیم که اتفاقا در روزهای گذشته وارد رویارویی مستقیم با یکدیگر نیز شده¬اند و همچنان شاهد التهاب میان این دو هستیم بدین ترتیب، واکنش یک شهروند ایرانی که تابعیت آمریکایی گرفته است چه باید باشد؟ آیا اگر به صف نیروهای آمریکایی نپیوندد؛ حمایت خود را از حمله آمریکا اعلام نکند یا حتی به حمایت از ایران بپردازد، خائن به سوگندی که یاد کرده نخواهد بود؟ در صورت همراهی با آمریکا و منافع آن نیز که از سوی داخل ایران، به خیانت متهم می¬شود! چنین شخصی در هر دو حالت خائن است! در این میان، آن¬چه ضروری است و باید نزد خودمان شفاف شود، مسئله مهم «دوتابعیتی» بودن است. فغانی و امثال فغانی، انتخاب کرده¬اند که دیگر ایرانی نباشند (به هر دلیل موجه و غیرموجه) و تابعیت کشور دیگری را کسب کنند. در چنین حالتی کاملا طبیعی است که به نفع کشور متبوع خود سوت بزنند! آن¬ها دیگر ایرانی نیستند که انتظار داشته باشیم برای این مملکت گام برداشته یا همسو با منافع آن عمل کنند. این را تعداد زیادی از ایرانیان پرچم اسرائیل به¬دست ساکن آمریکا، در طول جنگ 12 روزه اثبات کردند (فقط کاش مدام نگویند صدای ملت ایران هستند؛ آن¬ها قاعدتا باید صدای دولت متبوع خود باشند). آن¬چه دل را به درد می آورد، ایرانیان ایرانی¬تبار داخل کشور هستند که به¬واسطه نارضایتی از شرایط کشور و با انگیزه مخالفت، از طریق واکنش¬های علنی و غیرعلنی، از حمله اسرائیل به «ایران» حمایت کردند. این¬جاست که به روشنی می¬توان میان خائن و غیرخائن مرزبندی کرد.
258 258
گردآوری شده از:خبرآنلاین