در این مقاله آمده است؛

امروز اصلاح طلبان به رهبری سید محمد خاتمی از نحوه اداره دولت در کشور انتقاد دارند. اگرچه این مواضع مورد استقبال بخشی از مردم و نیروهای سیاسی قرار می گیرد، اما باز هم توسط بخشی از جامعه بدبینانه تعبیر می شود.

بسیاری از آنها می گویند “دوباره انتخابات پیش رو داریم و اصلاح طلبان ظهور کرده اند”. اما این بیانیه به چه معناست؟ نکته این بیانیه این است که اصلاح طلبان دوباره تلاش می کنند ما را به رای بیاورند. به عبارت دیگر، کسانی که این دیدگاه را نسبت به اصلاح‌طلبان و مواضع انتقادی آنها دارند، بر اساس تجربیات و دستاوردهای گذشته خود، به آنها بی‌اعتماد می‌شوند و معتقدند که اصلاح‌طلبان «قدرت‌طلبان» و «فرصت‌طلب» هستند که بدون ملاحظه به مستضعفان حمله می‌کنند. به قدرت رسیدن منافع مردم است. اما مردم را فریب می دهند تا به قدرت برسند.

این بی اعتمادی عمیق در میان اقشار مردم یکی از عواملی است که مانع از رونق مجدد اصلاح طلبان در جامعه شده است. بی اعتمادی ریشه در تجربیات گذشته، به ویژه 1996-1400؛ در عمل و در اواخر مجلس دهم و دولت حسن روحانی، وقتی مردم فوج فوج به نیروهای مورد حمایت اصلاح طلبان رای دادند و به آنها اعتماد کردند، احساس کردند که نه تنها جان آنها، بلکه اصلاح طلبان هم این کار را نکردند. از مردم آنطور که باید دفاع کنند و فقط به دنبال منافع خودشان باشند. خودشان بودند.

اما آیا واقعاً اصلاح طلبان فقط به دنبال منافع خود بودند و منافع ملی را نادیده می گرفتند یا در واقع به دنبال منافع ملی بودند اما کاری از دستشان برنمی آمد؟ در حالی که نمی توان انکار کرد که اقلیتی از اصلاح طلبان تنها به دنبال منافع خود بوده اند، اما شواهد نشان می دهد که قطبه و اکثریت این جریان به دنبال تامین منافع ملی بوده اند. اما نتوانسته اند در این راستا اقدام موثری انجام دهند که نتایج ملموسی برای مردم داشته باشد.

نشانه بارز آن را می توان در قیمت بالای بنزین دید آبان 2018 دیدم; اما وقتی نمایندگان اصلاح طلب مجلس بر لغو تصمیم «شورای قوا» اصرار داشتند، نتوانستند این کار را انجام دهند. یا اینکه نمایندگان مجلس دهم دو بار FATF را تصویب کردند اما شورای نگهبان و مجلس مانع آن شدند و این مصوبه تاکنون در عمل بی فایده بوده است.

نمونه‌های زیادی از این دست وجود دارد که نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان در مجلس به دنبال حل مشکلات مردم یا دفاع از آن بودند. اما در بسیاری از موارد بسته شده اند.

به نظر می رسد نمایندگی در شورای اسلامی از اختیارات کافی برای حل مشکلات مردم برخوردار نبود و این امر منوط به حمایت بسیاری از نهادهای دیگر بود که اصلاح طلبان در آن ها نماینده نداشتند. بسیاری از مردم متوجه این موضوع شده اند و برخی از آنها در مورد نقش قانونگذاری مجلس تردید دارند و احساس می کنند که نهادهای دیگر می توانند به جای مجلس قانون گذاری کنند یا از تصمیمات مجلس جلوگیری کنند.

بنابراین، تا زمانی که در میان مردم در عملکرد قانونگذاری مجلس تردید وجود دارد، تلاش برای مشارکت در آن را می توان به «قدرت طلبی» یا «اپورتونیسم» تعبیر کرد. وقتی مردم فکر می کنند که نهاد مجلس کارکرد ذاتی ندارد و با حضور آن نمی توان تغییر محسوسی به نفع مردم ایجاد کرد، در واقع تلاش برای حضور در آن نهاد به قدرت طلبی تعبیر می شود و منجر به ضرر می شود. از اعتماد

پرداختن به این موضوع با رویکرد اصلاح طلبان به انتخابات سراسری پیش رو می تواند راهگشا باشد. در شرایطی که بخشی از مردم نسبت به اصلاح‌طلبان بدگمان شده‌اند و بر اساس تجربیات گذشته فکر می‌کنند که فقط به فکر منافع خود هستند، هر اقدامی از سوی اصلاح‌طلبان که این چهره را ترویج می‌کند، اشتباه است و بی‌اعتمادی را بیشتر می‌کند.

اگر مردم فکر کنند که نهاد مجلس کارکرد بزرگی ندارد، مشارکت در آن را به قدرت طلبی تعبیر می کنند. بنابراین اگر اصلاح طلبان می خواهند در انتخابات مجلس شرکت کنند باید بتوانند به مردم نشان دهند که مشارکت می تواند منجر به تغییر و بهبود زندگی مردم شود. این تنها وظیفه اصلاح طلبان نیست، بلکه وظیفه ساختار سیاسی نیز هست. اگر ساختار سیاسی هم می‌خواهد مشارکت مردم را در انتخابات افزایش دهد، باید اقداماتی را انجام دهد که کارکرد مجلس را روشن کند. اما تا زمانی که مردم متقاعد نشوند که مجلس کار می کند و با رای دادن می توانند تغییر محسوسی در زندگی خود ایجاد کنند، بعید است که رأی زیادی بدهند و آنگاه هرکسی را که در آن شرکت می کند به عنوان یک جویای قدرت می بیند که نسبت به آن بی تفاوت است. منافع مردم؛ این منجر به تعمیق بی اعتمادی و از دست رفتن این سرمایه اجتماعی باقی مانده می شود.

۲۷۳۰۲

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *