رئیس کارگروه کاهش طلاق سازمان امور اجتماعی گفت: بسیاری از زوج هایی که 20 سال از زندگی مشترکشان می گذرد اکنون در مسیر طلاق قرار گرفته اند.
روزنامه خراسان در مطلبی با عنوان: جدایی زوج ها معمولا در سال های اول رابطه اتفاق می افتد اما گاهی شاهد طلاق هایی با سابقه بیش از 15-20 سال رابطه نیز هستیم. اخیرا رئیس کارگروه کاهش طلاق سازمان امور اجتماعی با اشاره به موارد متعدد زوجینی که 20 سال با هم زندگی کرده اند و اکنون در مسیر طلاق قرار گرفته اند، گفت: باید حمایت خانواده از افراد مختلف وجود داشته باشد. زیرا اکنون خانواده ها پس از بیست سال زندگی مشترک امروز به دنبال طلاق هستند.”
1- برآورده نشدن خواسته های اولیه زوجین
وقتی دو نفر با آرزوها و آرزوهای بلندمدت زیادی ازدواج می کنند، همیشه سعی در تحقق آنها دارند و تمام توان و انرژی خود را در این راه صرف می کنند. پس از 10، 15 یا 20 سال زندگی مشترک، وقتی از این تلاش ها خسته می شوند و از تغییر طرف مقابل ناامید می شوند، عصبانی می شوند و یکدیگر را مقصر این شکست می دانند، بنابراین اختلافات و لجبازی ها شروع می شود و به جای صلح، تبدیل به صلح می شوند. بخشی از یکدیگر، یک روح در همین حال نبود همدلی و درک متقابل به پرونده اضافه می شود و هر دو طرف احساس می کنند همیشه در این زندگی بازنده هستند و تصمیم به جدایی می گیرند.
2- بحران میانسالی و خروج کودکان
برخی از افراد در سنین میانسالی دچار بحران می شوند و از یک سو زندگی گذشته خود را پر از شکست و هدر رفتن می بینند و از سوی دیگر آرامش روحی خود را از دست می دهند زیرا نمی توانند با تغییراتی مانند بازنشستگی و یائسگی کنار بیایند. . گروهی نیز با این واقعیت مواجه می شوند که پس از خروج فرزندانشان خانه خالی می ماند و امید و انگیزه خود را برای ادامه زندگی از دست می دهند. در این گروه کسانی که از ابتدای زندگی مشکل داشته اند و به خاطر فرزندانشان طلاق نگرفته اند بیش از دیگران آسیب پذیر هستند و فکر می کنند که در واقع اکنون که فرزندانشان بزرگ شده اند انگیزه خود را برای با هم بودن از دست داده اند. و بهتر است جدا شود.
3-انتخاب شریک نامناسب
فرقی نمی کند که افراد نامناسب برای ازدواج چه کسانی باشند، اگر دو نفر بر اساس معیارهای علمی برای ازدواج مناسب نباشند و شروع به زندگی مشترک کنند، دیر یا زود اختلافات بین آنها به حد غیرقابل تحملی می رسد. بنابراین می توان گفت در انتخاب همسر اشتباه شده است. یکی یکی از موقعیت هایی که ثبات و دوام زندگی مشترک را تهدید می کند; بنابراین اگر مشاوره قبل از ازدواج در اولویت خانواده و سازمان های ذیربط دیده شود و حتی اجباری شود، از گرد هم آمدن دو فرد خاطی جلوگیری می شود و عملا از طلاق های بعدی جلوگیری می شود.
4- ضعف در ده مهارت زندگی
یکی یکی از دلایل اصلی اختلاف بین زوجین در هر سنی، عدم آگاهی از مهارت های ده گانه زندگی است. مهارت های گفتگوی زن و شوهر، حل مسئله، تصمیم گیری، کنترل خشم، همدلی و غیره. وقتی مهارت ها را نداند، نمی تواند مشکلات را از راه های درست حل کند، بنابراین دامنه درگیری هایش روز به روز بیشتر می شود. و در نهایت به اشتباه جدایی را بهترین راه حل می دانند.
5 گرفتار شدن در دام آسیب های اجتماعی
حوادث ناگوار مانند بیکاری اعضای خانواده به ویژه سرپرست خانوار، مشکلات اقتصادی، ناامیدی فرزندان از آینده، اعتیاد و رفتارهای پرخطر از جمله مواردی است که به فروپاشی خانواده ها کمک شایانی می کند. حجم مشکلات مختلف در خانواده زیاد می شود، استقامت بر زن و شوهر تاثیر می گذارد، آنها پرخاشگر و تحریک پذیر می شوند. نمی توان از مردم انتظار داشت که وقتی سلامت روانشان مختل می شود، منطقی عمل کنند.
6 گذار اشتباه از سنت به مدرنیته
یکی یکی دیگر از مواردی که امروزه کیفیت روابط زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد، تبدیل جامعه از زندگی سنتی به سبک زندگی مدرن در دهکده جهانی است. ناکافی بودن زیرساختهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی در بین افراد جامعه، گذار از سنت به مدرنیته و ورود فناوریهای مورد استفاده در دنیا به خانوادهها باعث آشفتگی و هرجومرج بسیاری از زن و شوهرها شده است. با مقایسه زندگی خود در زندگی شکست خورده و امید خود را از دست می دهند. این افراد احساس می کنند که نمی توانند با مشکلات کنار بیایند و تصمیم به ترک می گیرند.
7 عدم استفاده از خدمات مشاوره خصوصی
با گسترش دامنه اختلافات بین زن و شوهر، اظهارنظرهای غیرحرفه ای و احساسی اطرافیان و بویژه دخالت خانواده ها باعث تشدید مشکلات می شود. در چنین مواردی، زن و شوهر در صورت مشاوره تخصصی از افراد واجد شرایط می توانند دامنه اختلافات را تا حد زیادی کاهش دهند.