ما می خواستیم فرزندانمان نه تنها موفق، بلکه مهربان و همدل باشند. ما آنها را از سنین جوانی در پروژه های خدماتی، کارهای داوطلبانه، کمک محله و ملاقات با اقوام بزرگتر مشارکت دادیم.

به گزارش ایسنا، این مقاله تجربیات موفق والدین را در قالب پنج روایت صریح و اول شخص ارائه می کند که از اصول کلیدی برای تربیت فرزندان موفق پیروی می کند. هر داستان مملو از تجربیات عملی و آموزنده است و بینش های ارزشمندی را برای هر کسی که علاقه مند به فرزند پروری مثبت است ارائه می دهد:

ما برای کنجکاوی و پرس و جو بیشتر از نمرات فرزندمان ارزش قائل بودیم

من واقعاً به این افتخار می کنم که چگونه کنجکاوی طبیعی فرزندانمان را تشویق می کنیم. از کودکی او را تشویق می‌کردیم که سؤال بپرسد و دنیای اطرافش را کشف کند. هر وقت پسرمان می پرسد: چرا آسمان آبی است؟ و سوالاتی از این دست اکنون او شغلی دارد که دوست دارد، دائماً در حال یادگیری و رشد است، او واقعاً عاشق کاری است که انجام می دهد.

ما به فرزندمان همدلی و شفقت را یاد دادیم

ما می‌خواستیم فرزندانمان نه تنها موفق، بلکه مهربان و همدل باشند. ما آنها را از سنین جوانی در پروژه های خدماتی، کار داوطلبانه، کمک محله و ملاقات با اقوام بزرگتر مشارکت دادیم. دختر ما، 10 ساله، تصمیم گرفت یک جمع آوری کمک مالی کوچک برای کلاس خود ترتیب دهد تا از یک پناهگاه حیوانات محلی حمایت کند. تماشای شفقت واقعی او باعث شد احساس کنم اکنون در مسیر درستی هستم. ما این را داریم، اما مهمتر از آن، او به خاطر مهربانی و صداقتش که سنگ بنای موفقیت شخصی و حرفه‌ای اوست، شناخته می‌شود.»

دست گرفتن و غذا دادن با قاشق فقط سبک تربیتی ما نیست

«یکی یکی از اصول اصلی ما این بود که به فرزندمان آزادی انتخاب بدهیم و از اشتباهاتش درس بگیریم. از همان ابتدا او را تشویق کردیم که مسئولیت کارش را بپذیرد. اگر سرگرمی جدیدی می‌خواست، به او اجازه می‌دادیم آن را امتحان کند، اما همیشه به او یادآوری می‌کردیم که حداقل برای مدتی قبل از تعطیلات مدرسه، به او اجازه می‌دهیم پروژه‌های مدرسه‌اش را انجام دهد، تکالیفش را انجام دهد و حتی به آن ادامه دهد.

وقتی پسرمان در سن 13 سالگی می خواست یک کسب و کار کوچک راه اندازی کند و با چالش های زیادی روبرو شد، ما از او حمایت کردیم اما کار را کاملا به او واگذار کردیم. همانطور که تصمیمات متفکرانه و مسئولانه او را مشاهده می کنم، مطمئن هستم که پایه و اساس محکمی به او داده ایم.

ما همیشه گوشمان برای همراهی با فرزندمان باز بود

ما به عنوان والدین اصرار داریم که فرزندمان با همه دوست باشد و به پیشینه ها و تفاوت ها اهمیتی ندهد. ما به او یاد دادیم که مهربان، همدل، روشن‌فکر باشد و به دیگران بدون توجه به تفاوت‌هایشان احترام بگذارد. ما به او یاد دادیم که دوستی بر اساس احترام زیاد است. زمان گذشت و ما می‌توانستیم ببینیم فرزندمان اعتماد به نفس و آگاهی بیشتری پیدا می‌کند، به راحتی با همکلاسی‌هایش ارتباط برقرار می‌کند و نسبت به دیگران دلسوزی نشان می‌دهد.

این نوع تربیت به او کمک کرد تا دیدگاه‌های مختلف را درک کند و شخصیت‌های مختلف را درک کند. کودک ما در تمام جنبه های شخصیتی خود رشد کرده است: متفکر بودن، گشاده رویی و مثبت اندیشی. ما مفتخریم که این طرز فکر باعث رشد و تعالی او در مدرسه و خارج از مدرسه شده است.

زود بیدار شدن به فرزندمان کمک زیادی کرد

ما به عنوان والدین، زمانی که فرزندمان را تشویق به بیدار شدن زودهنگام کردیم، متوجه تغییر قابل توجهی شدیم. در ابتدا صبح ها شلوغ بود، اما زمانی که به یک روال تبدیل شد، تفاوت زیادی ایجاد کرد. زود بیدار شدن به کودک ما فرصتی آرام برای تمرکز بدون حواس پرتی داد. او می توانست به طور مسالمت آمیز و کارآمد به مطالعه، تجدید نظر و تکمیل وظایف بپردازد.

این عادت نظم و انضباط و ثبات را فراهم می کرد و امکان مدیریت بهتر زمان را فراهم می کرد. در نتیجه، فرزند ما شروع به یادگیری بهتر اطلاعات و تکمیل وظایف با وضوح بیشتری کرد. این برنامه منظم صبح زود، همراه با استراحت کافی، به بهبود تمرکز و در نهایت نتایج امتحانات او کمک کرد. واقعا متحول کننده بود

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما