در دنیایی که همه ما به دنبال موفقیت و پیشرفت هستیم، گاهی فراموش می کنیم که زندگی چقدر کوتاه و ارزشمند است. دکتر، متخصص داخلی 44 ساله از سانفرانسیسکو. شوشانا اونگرلیدر که تجربه کار با بیماران در پایان عمر را دارد، در پشیمانی های رایج مردم در بستر مرگ کاوش کرده است.
ما به بررسی یافته های گزارش روزیاتو که درس های ارزشمندی برای زندگی بهتر ارائه می دهد، ادامه خواهیم داد.
1. ناتوانی در گذراندن زمان کافی با عزیزان
بسیاری از افراد از اینکه در آخرین لحظات زندگی خود نمی توانند با خانواده و دوستان خود وقت بگذرانند پشیمان هستند. دکتر Ungerleider تاکید می کند که این باید یادآوری باشد برای همه ما برای استفاده از لحظه حال. او می گوید: «تمام چیزی که در زندگی داریم همین لحظه است.
2. کار زیاد
یکی یکی دیگر از پشیمانی های رایج صرف زمان زیاد برای کار است. هدلی ولاهوس، مراقب بیماران پایان عمر می گوید: بسیاری از مردم احساس می کنند که اصلاً فرزندشان را نمی شناسند. “آنها متوجه می شوند که آنچه را که لازم است لازم نیست.”
3. ترس
دکتر Ungerleider خاطرنشان می کند که بسیاری از مردم از اینکه اجازه می دهند ترس آنها را از ریسک کردن و امتحان چیزهای جدید باز دارد، پشیمان می شوند. او توصیه می کند که در برابر عدم اطمینان و فرصت ها باید شجاع بود.
4. عدم ریسک پذیری
بسیاری از بیماران در آستانه مرگ افسوس می خورند که در لحظات حساس زندگی جسارت کافی را نداشته اند. این نشان می دهد که گاهی اوقات برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود باید ریسک کنید و منطقه امن را ترک کنید.
5. تمرکز بیش از حد بر روی آینده
دکتر Ungerleider تاکید می کند که بسیاری از مردم در پایان زندگی خود متوجه می شوند که با تمرکز بیش از حد بر آینده، ارتباط خود را با لحظه حال از دست داده اند. او توصیه می کند بین برنامه ریزی برای آینده و لذت بردن از لحظه تعادل ایجاد کنید.
اهمیت تأمل در مورد مرگ و میر
دکتر Ungerleider معتقد است که فکر کردن به مرگ در هر سنی، نه فقط در دوران پیری، می تواند به ما کمک کند زندگی بهتر و معناداری داشته باشیم. او میگوید: «چه 20، 50 یا 80 ساله باشید، تأمل در مورد مرگ و میر خود در طول زندگی به ما این امکان را میدهد که هر روز با معنا و هدف بیشتری زندگی کنیم.»
درس هایی از پشیمانی های رایج بیماران در حال مرگ
هدلی ولاهوس داستان های قانع کننده ای را با بیش از 8 سال تجربه در مراقبت از بیماران در پایان زندگی به اشتراک می گذارد. او در کتاب خود با عنوان «در میانه: برخوردهای فراموش نشدنی در آخرین لحظات زندگی» به این موضوع پرداخت.
ولاهوس تجربه ای را توصیف می کند که نشان می دهد ثروت مادی در پایان زندگی چقدر بی اهمیت است: «یک عمارت بزرگ را ترک کردم و وارد خانه ای شدم که دیوارهایش در حال فروریختن بود. هر دو بیمار روی یک تخت بیمارستان بودند. در نهایت آنچه اهمیت داشت افرادی بودند که به آنها اهمیت می دادند. آنها هر دو بدون توجه به وضعیت مالی خود در حال مرگ بودند.
زندگی در لحظه حال
این یافتهها ما را قادر میسازد تا عمیقتر در مورد اولویتهای زندگی فکر کنیم. دکتر Angerleider و دیگر متخصصان مراقبت از پایان زندگی ما را تشویق می کنند که از این تجربیات درس بگیریم و زندگی خود را آگاهانه تر زندگی کنیم.
آنها تأکید می کنند که ما باید روابط انسانی را در اولویت قرار دهیم، کار و زندگی خصوصی را متعادل کنیم، شجاعانه با چالش ها روبرو شویم و قدر لحظه حال را بدانیم. با تأمل در این نکات میتوانیم زندگی پربارتر و پربارتری داشته باشیم و در نهایت با کمترین پشیمانی به گذشته نگاه کنیم.