هادی سروش – استاد موضوع
گوینده «گوشت تلخ» پس از این سخنان بسیار نادرست که مضمون و ظاهر آن کاملاً با مقام شامخ رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) منافات داشت. او عصر روز بعد بار دیگر با چهره ای نگران و صدایی لرزان با توهم هواداران زیاد و حمایت آنها از حرف های قبلی اش در رسانه های دولتی ظاهر شد! صحبت های دیشب خود را توجیه کرد!
علاوه بر اشتباه فاحش قبلی ایشان که موجب شهادت حدود ده نفر از اساتید بنام حوزه قم و نیز اساتید برجسته حوزه شد، ابراز ناراحتی کردند و سعی کردند پاسخ دهند که ایشان دوباره مرتکب اشتباه دوم و سوم شده است. !
اشتباه دوم او این است که گفته خود را اینگونه توجیه می کند که گفته است; این قضاوت دیگران است و نه حرف خود شما! وای در حالی که بیشتر شنوندگان زبان جلسه قبلی او را توهین آمیز می دانستند، او چگونه می تواند خود را در برابر افکار عمومی توجیه کند؟! چون صریح ایشان این بود: «پیامبر شرایطی ایجاد کرده بود که برای او یا امام علی دوستی باقی نمانده بود.» فکر نکنیم پیامبر مهربان بود، امام علی تندخو و تلخ بود، پیامبر همه را به خاطر گوشت تلخش.» او با توجه دقیق به عبارات و کاربرد کلمات و افعالی که به کار می برد، راه را بر هر نوع توجیهی می بندد.
اشتباه سوم؛ در آخرین آیه سوره صف منصرف شد و تفسیر آیه سوره فتح را به من پیشنهاد کرد، آیه «اشداء علی الکفار» را به «اشداء علی الحسد» تغییر داد!
عالی ! حسادت به جای کفر؟!
در رویه قضایی مقرر شده است؛ کفر به معنای کفر است. انکار عمدی در شرع به درستی محکوم به مرگ است، اما حکم شرعی «حسد» مشمول زندگی اخروی نیست، چه رسد به عقاب دنیوی، تا زمانی که حسود از شخص حسود آسیب نبیند.
ای کاش مجری این شب های رسانه ای حکومتی لااقل بحث «معصومیت» را در کتاب رسائل – که هر دانش آموز سال هشتمی می خواند – می خواند تا فرق حسد و کفر را بداند و به آن دست نزند، آیه جایگزین حسد می شود. با ناباوری .
در پایان دو مقاله را که قطعا برای جوانان عزیز مهم است، ارائه می کنم.
اولین؛ یک بار در درس جمله ای از استاد بزرگوار آیت الله جوادی آملی (ایدام الله بقایی) درباره جریان انحرافی سقیفه شنیدم که می فرمودند; خواستند بر مقام عصمت تکیه کنند و چون نتوانستند خود را جمع کنند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به زمین کشاندند!
دومین؛ ما باید حرف های مردم را بر اساس نظام فکری آن ها بشنویم و تفسیر کنیم.
امروز؛ ما با جریانی روبرو هستیم که سخنرانان و سخنگویانش مشخص هستند. از یک طرف ولایت را بر عدالت و اخلاق مقدم می داند و اخلاق را بر دین می گذارد! ، و از سوی دیگر؛ مقام معصومین (ع) را پایین آورده تا مشکلات امروز را توجیه کنند!
این سخنران از تلخی ولی خدا می گوید و سپس عاجزانه سعی می کند ظاهر سخنانش را توجیه کند!
“پناهگاه به خدا”!