بهناز شیربانی در آرمان ملی نوشت: شاید در ابتدا این تصور که یک بازی ایرانی که اغلب ما را از فضای معمول در جمع های دوستانه و خانوادگی دور می کند و لحظات مفرحی را به معنای واقعی خلق می کند، تبدیل به برنامه ای با مخاطبان زیاد شود. یک پلت فرم محبوب اصلا مطرح نبود که مثل «فیلمئو» شود. ایده “گل یا پوچ” جذاب و خاص است. دعوت از افرادی که سابقه حضور در مقابل دوربین را نداشته اند و برخلاف واقعیت های معمولی، خبری از چهره های تکراری در برنامه های مختلف نیست.
توجه به این نکته جالب است که سرگرمی شناخته شده ای مثل «گل یا پوچ» همچنان طرفداران و بازیگران حرفه ای دارد. شاید در ابتدای این برنامه کمی در موفقیت آن تردید وجود داشت. سوالاتی از این قبیل که آیا فقط با بازی “گل یا پوچ” بدون کمترین دیالوگ می توان انتظار داشت که برای مدتی سرگرم شویم و از آن لذت ببریم؟ اما به مرور زمان بر جذابیت های این برنامه افزود. حضور افراد واقعی با احساسات قابل لمس و قابل لمس اولین رویداد ویژه این برنامه است. در ابتدا به نظر می رسید فضای این برنامه برای شرکت کنندگان آن جدید و ناآشنا بود. اما همین شرکت کنندگان کم کم به فضای برنامه عادت کردند. حالا شرکت کنندگان این برنامه به چهره هایی آشنا تبدیل شده اند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند و به تدریج شخصیت پنهان آنها کشف و به بینندگان این برنامه معرفی شد. اصطلاحات و شعارهای افرادی که این بازی را حرفه ای و خاص می دانند دنیای متفاوتی را پیش روی مخاطب قرار می دهد. هر کدام خاستگاهی دارند که از نوع و لحن بیانشان مشخص است و همین گشاده رویی در مقابل مخاطب، حضور این افراد را در برنامه خاص کرده است.
مهران مدیری بدون شک بهترین انتخاب برای این برنامه است. شاید در قسمت های اولیه، کمی او را از جریان اصلی برنامه احساس می کردیم. اما به مرور زمان آنقدر با شرکت کنندگان و حال و هوای آنها قاطی شد که دیالوگ ها و قیافه هایش یکی یکی از جذابیت های «گل یا مزخرف» است. حالا به نظر می رسد که بازی “گل یا مزخرف” و سرنوشت هر فردی که در جریان مسابقه به دستان آنها خیره می شود برای یک مدیر هم مهم است. مهران کارگردان در این برنامه حال و هوایی ایجاد کرد تا مخاطبان تنها درگیر بازی هیجان انگیز خود و سوالات شخصی شرکت کنندگان نباشند. یکی این یکی از ویژگی هایی است که می تواند به دنیای هر یک از آنها برسد. چقدر این سرگرمی در زندگی آنها وجود دارد؟ متعلق به کدام طبقه اجتماعی هستند؟ نگرانی آنها چیست؟ زندگی شخصی آنها با چه احساسات و مشکلاتی گره خورده است؟ حضور مدیری به عنوان کارگردان «گل یا پوچ» که به آن حس انسانی بخشیده است کاملا مشخص می شود.
بدون شک نباید از تیم نویسندگان و طراحان این برنامه غافل شد. قطعا «گل یا پوچ» با ایده و طراحی شیک و محکمی شروع شد و هر چه پیش رفت بهتر و پخته تر شد. طراحی لباس را می توان از دیگر نقاط قوت این برنامه دانست. در قسمت های پایانی، فرم رسمی و مناسب پوشش شرکت کنندگان کاملاً چشمگیر است و صحبت های باز شرکت کنندگان برنامه در پایان هر قسمت بخشی دیگر از حضور جذاب این افراد را نشان می دهد. اما بدون شک باید بر نقطه قوت این برنامه تاکید کرد. احساسات شرکت کنندگان برنامه و تعامل آنها با مهران مدیری به قدری قابل دسترس و واقعی است که نمی توان از خلق لحظات احساسی برنامه چشم پوشی کرد. برای مثال اشک های «امورجاب» پس از حذف از برنامه و همدلی سایر شرکت کنندگان و مهران مدیری با او را نمی توان به راحتی فراموش کرد. انتخاب شرکت کنندگان این برنامه و شنیدن حرف های آن ها تماشای آن را بیش از هر چیز دیگری می کند. چون افرادی را می بینیم که دغدغه هایشان دور از مردم عادی نیست که این مسابقه را تماشا می کنند. وقتی صحبت از بردن جایزه به میان میآید، هر یک از آنها نگرانیهایی را در زندگی خود بیان میکنند که برای اکثر ما ملموس است. اگر از من به عنوان مخاطب دلیل تاثیرگذاری و جذابیت این برنامه را بپرسند، قطعا پاسخ من دیدن و احساس احساسات خام و واقعی مردم در این برنامه است.