بعد از این اتفاق انسانی- عاطفی، حمید رسایی که گویا مدت ها با او کینه ای داشت. پزشکیان دارد در توئیتی غیراخلاقی به او حمله کرد و نوشت: «معلوم است که گریه همیشه نتیجه اشتیاق نیست، گاهی نشانه ناامیدی و درماندگی ناشی از ضعف و ناتوانی در پذیرش چیزی است که او قادر به انجام آن نیست.»
اینکه یک نفر در مقابل واکنش احساسی یک نفر چنین واکنشی نشان می دهد و می خواهد از گریه های عاشقانه یک نفر ماهیگیری سیاسی کند، اولاً میزان هوش و شرافت و ادب او را نشان می دهد که ما وارد این مقوله نمی شویم و قضاوت می کنیم. . ما آن را به وجدان سالم خود واگذار می کنیم!
با این حال فرض کنیم گریه رئیس جمهور ناشی از استیصال در انجام امور کشور، قطعی گاز و برق و افزایش قیمت دلار است. در چنین فرضی در مورد مسئولی که به سطح هوشیاری رسیده است که بر سر این مسائل گریه می کند، باید بگوییم که کرم خاکی در خانه اش به گروه همیشه سرسخت و لجوج افتخار می کند که بدون اقدام مستمر آنها تحریم ها را به همراه داشته اند. بدبختی و ناهماهنگی برای کشورشان، اما آنها نه تنها سهل انگاری و گناه خود را می پذیرند، بلکه نسبت به دنیا و مردم متعهد هستند و همچنان به دنبال مکان هایی هستند که آسیب های بیشتری به بار آورند.
همان جماعتی که در زمان حکومت عزیزشان در ماه های اول به منتقدان می گفتند به اندازه بادمجان به آنها فرصت دهید تا رشد کنند، اما اکنون تمام رنجی که دولت و دولت های قبلی به سراغشان آمده است، متوجه شده اند. ضعف و ناتوانی دولت می گویند خودشان در مذاکرات هسته ای، در دولتشان و در مجلس تخم گذاشته اند که آخرین آن قانون عجیب عفاف و حجاب است.
آنها چنین فرقه ای هستند!
اغراق نیست!