حسین غر: از وقایع نمایش ، حدود هزار سال بعد ، و در این زمان مردم در کشور خیالی فورتونا اینوری با مفهوم “مرگ” پس از جنگ جهانی اول آشنا نیستند و فقط تولد معنادار است و از دست دادن هر ارگان باعث رشد و رشد آن می شود.
ایده نمایشنامه از جایی شروع می شود که ما هنوز بی معنی هستیم زیرا انسان تنها موجودی مرگ آگاهانه “بودن” و فلسفه بسیاری از فلسفه ها و فیلسوفان در مورد چگونگی زندگی پس از مرگ است. اخلاق و مذاهب به این دلیل تأسیس می شوند زیرا مرگ به معنای زندگی می بخشد. نویسنده فرض کرده است که مردم چگونه زندگی می کنند و منظور آنها از زندگی هنگام مرگ بی معنی است و جاودانگی رخ می دهد. اگرچه ایده نویسنده در حال حاضر تخیل و مرکزی است (بر خلاف عقل گرایی) ، می تواند در دوره های بیولوژیکی متعاقب انسان و تحول انتزاعی (پدیده) رخ دهد. با این حال ، مرگ در این دنیای خیالی به قدرت خود نفوذ کرده است ، معادلات فکری این کشور را مختل و مختل می کند.
صرف نظر از اهمیت جهان کار که می توان در مورد آن نوشته شد ؛ اما یکی یکی از موارد جذاب در این نمایش ، طراحی لباس است که ایده کاملاً متفاوتی دارد. ایده ای که هنوز به این شکل اجرا نشده است. این لباس همه از مقوا یا خمیر ساخته شده است. در نمایش های دیگر ، استفاده از جعبه های مقوایی برای دکوراسیون یا قطعات لباس استفاده شده است. اما از آن به عنوان خط خط استفاده نمی شد ، که دلایل زیادی داشت. دلیل اول بی نظمی و خشکسالی این ماده در مقایسه با سایر مواد است. همچنین این بازیگر را در راه بازی محدود می کند و در هنگام دویدن آسیب دیده و شکسته یا پاره شده است. هلیا میرادی ، طراح لباس ، اما تأثیرات این حد و از آنها به عنوان یک ویژگی استفاده می کند. ایده استفاده از جعبه مقوایی و خمیر آن در هماهنگی با ایده نویسنده و مدیر هادی رحیمی نصر به شکل جدیدی از شکل بصری و خلاق دست پیدا می کند.
ایده استفاده از مقوا یا خمیر بازیافت شده برخی از کارکردهای مفهومی دیگر را ارائه می دهد. اولین ویژگی این است که مخاطبان امروز در آینده هیچ ایده ای در مورد ماده ندارند ، این دو معانی. یک چیز این است که مطالبی که ما داریم و نوعی پوشش را توسعه داده ایم ، دیگر خارجی نیست و در دسترس آنها نیست (افراد در افراد آینده). به عنوان مثال ، از آنجا که ما در دسترس نیستیم و احتمالاً نوع مطالبی که مصریان قدیمی در طی 5000 سال گذشته پوشیده اند. اگر همه چیز را نرویم ، استفاده غیر ضروری از پوست حیوانات در ابتدای دوران مدرن نوعی اشرافی بود که جایگزین الیاف مصنوعی و غیره شد زیرا موجودات تحریک شده و تنوع بیولوژیکی حفظ می شدند.
این ماده و مواد به این معنی است که مقوا می تواند نشان دهد که هزاره بعدی به دلیل تخریب مواد طبیعی (جنگ جهانی چهارم) اکنون از گروه استفاده است و مردم با اولین مواد زنده مانده در جهان ما زندگی می کنند. نکته دیگر این است که بار فکری مخاطب هنگام استفاده از این مطالب می تواند عملکرد امروز را از بین ببرد و آینده و دنیای معتبر را نشان دهد.
ایده محصول همکاری گروه است و به کار خود خدمت می کند. طراحی لباس مبتنی بر شخصیت ها است. این ایده حتی اگر کارگردان و بازیگران در حین اجرای اجرا به چالش کشیدند. اما این یک جذابیت جذاب بود. طراحی طراحی پایه شخصیت دارای دو ویژگی است ، یکی که فاصله مخاطب را به شخصیت کاهش می دهد و شخصیت را فشار می دهد و ثانیاً با علائم و عناصر مشترک بین امروز و آینده. به عنوان مثال پوشش پادشاه یکی یکی از کارهای جالب این طرح ، قاب چهره پادشاه در یک قاب عکس است ، این خودکشی مداوم و خودمحور ، که همیشه با دیکتاتورها وجود داشته است ، به شخصیت ذاتی و درونی تبدیل شده است. این طراحی همزمان ، که به مخاطب کمک می کند تا آن را به سرعت تشخیص دهند ، طنز ظریف را نیز با آن به ارمغان می آورد. شخصیت های دیگر نیز از این قاعده مستثنی نیستند و از عملکردهای بصری بهره مند شده اند.
اگرچه تخیل انسان بازیگران را به یک بازی تا حدودی اغراق آمیز در هزاره آینده سوق داده است ، اما عملکرد این قطعه متناسب با متن است.
ژن زامبی که به آینده بشر نگاه می کند ، نتیجه کارهای جدیدی مانند سه گانه Ordos ، “اسکیزوفرنی” آلزایمر توسط رحیمی نصر است.
عوامل این نمایشنامه نویسنده ، نویسنده ، طراح و کارگردان است: حامد رحیمی نصر ، بازیگران: کامبیز امی ، امیر حسین ادیم ، روناک ، روناک ، حسین پارتووی ، پشتسا هاکیمولهی ، روزههر دانشیان ، سارا رحمانپور ، کیسرا ریاحی وفافا ، امین وفافا ، امین وفافا ، امین وفافا ، امین وفافا ، امین وفافا Zare Legi ، Ayatollah Ghobadian ، Amirpouria Masoudia ، Davood Mehrdad ، Mahtab Nikbakht ، مدیر تولید و مدیر تولید: Siavash Abbasi ، معاون مدیر و برنامه ریزی: Mahboubh Thani ، طراح: Helia Mirhadi.
۵۷۵۷