کودکان به گفتن حقیقت تشویق می شوند، اما در صورت انجام آن تنبیه می شوند. بزرگسالان باید صداقت کودکان را تحسین کرده و به آنها پاداش دهند، نه اینکه آن را به عنوان یک رفتار عادی یا استاندارد تلقی کنند. والدین و مربیان می توانند از داستان های اخلاقی برای تشویق صداقت استفاده کنند. اگر از کودکان انتظار صداقت دارید، شما نیز باید نمونه باشید. BT.
به گزارش انتخاب به نقل از Psychologytoday؛ اگرچه «مبلغان صداقت» در اعصار و فرهنگها وجود داشته است، آموزش حقیقتگویی هرگز جنبشی محبوب در میان والدین و مربیان نبوده است. بیشتر کودکان یاد می گیرند که دروغ نگویند و اگر دروغ بگویند تنبیه می شوند. بینی در حال رشد پینوکیو نشانه ای ملموس از نیرنگ های ناشیانه اوست. پری مهربان این کار را انجام می دهد “برای اینکه به او درس سختی بدهد و اشتباه منزجر کننده دروغگویی را اصلاح کند – نفرت انگیزترین اشتباهی که یک کودک می تواند داشته باشد.”
ما انتظار داریم که حقیقت گویی حالت طبیعی و پیش فرض یک ذهن بدون تغییر باشد. دقیقا دکتر این همان چیزی است که نظریه پیشفرض صداقت، که توسط تیموتی لوین ارائه شده است، ادعا میکند: مردم صادق هستند مگر اینکه دلیلی برای این کار داشته باشند، و مردم دیگران را باور میکنند مگر اینکه شک داشته باشند. اما در اوایل زندگی، ما همیشه دلایل زیادی پیدا می کنیم که کاملاً صادق نباشیم.
واضح است که دروغ تنها چیزی نیست که هزینه آشکاری دارد. کودکان (و حتی بزرگسالان) یاد می گیرند که گفتن حقیقت عواقب ناگواری دارد. بیایید به داستان پینوکیو برگردیم که ساده لوحانه به خود می بالید که چهار سکه دارد و بلافاصله فریب روباه و گربه حیله گر را خورد. جای تعجب نیست که وقتی پری از او پرسید سکه های باقی مانده کجاست، اولین دروغش را گفت: “من آنها را گم کردم!” با سه سکه که هنوز در جیبش است. این یادآوری است که یک دروغ پس از مجازات صداقت اولیه به دروغی دیگر منجر می شود.
علاوه بر پیچیدهتر کردن موضوع، تحقیقات ما نشان میدهد که کودکان میتوانند با موفقیت بین دروغ و حقیقت جابهجا شوند، نه تنها برای اجتناب از تنبیه، بلکه برای دستیابی به مزیت رقابتی و به دست آوردن پاداشهای مورد نظر، فریب دهند (به نام فریب درجه دوم).
چگونه می توانیم به کودکان بیاموزیم که گفتن حقیقت منجر به تنبیه یا آسیب بیشتر نمی شود و در نتیجه صداقت بیشتری در تعاملات ما ایجاد می کند؟ چند ایده روشنگر یکی از کارشناس برجسته جهان در زمینه مطالعه خیانت (و عدم صداقت) در کودکان خواستیم نکات کاربردی ارائه دهد. رئیس تحقیقات کانادا و استاد دانشگاه مک گیل و مدیر آزمایشگاه رشد کودک تالوار، دکتر. ویکتوریا تالوار پیشنهاد می کند که والدین و معلمان می توانند:
1. از بچه ها بخواهید قول بدهند که حقیقت را بگویند، اما زیاده روی نکنید
دکتر تالوار توضیح میدهد که تحقیقات ما اولین تحقیقی است که نشان میدهد صرفاً درخواست از کودکان برای گفتن حقیقت، احتمال گفتن حقیقت را در مورد یک اشتباه افزایش میدهد. این لزوما به این معنی نیست که آنها صادق خواهند بود. اما آنها را از اهمیت گفتن حقیقت آگاه می کند.
بسیاری از مطالعات (هم ما و هم مطالعات دیگر) این یافته را تکرار کرده اند. اما من نمی گویم که درخواست قول برای گفتن حقیقت همیشه جواب می دهد یا باید همیشه استفاده شود!
2. داستان های اخلاقی را برای آنها بخوانید و در مورد اهمیت صداقت صحبت کنید
ما در مطالعات متعدد دریافتیم که صحبت در مورد صداقت بسیار مهم است. والدین اغلب در مورد عواقب دروغ گفتن صحبت می کنند، اما همچنین مهم است که در مورد صداقت صحبت کنیم و مثال هایی (از طریق داستان یا روش های دیگر) از ظاهر صداقت ارائه دهیم. تحقیقات ما نشان داده است که تشویق کودکان به گفتن حقیقت، احتمال گفتن حقیقت را افزایش می دهد.
به طور کلی، این یافتهها نشان میدهند که صحبت درباره صداقت و ترویج صداقت به شیوهای مثبت مهم است. می توانید از داستان ها یا رویدادهایی که در طول روز رخ داده اند به عنوان نقطه شروع استفاده کنید. این بحث ها در طول زمان با رشد فرزند شما و مواجهه با موقعیت های جدید ادامه خواهد یافت. این باید یک گفتگوی مداوم باشد.
3. صداقت را بپذیرید و بشناسید
بیشتر اوقات ما این کار را انجام نمی دهیم زیرا روی این واقعیت تمرکز می کنیم که آنها دروغ می گویند. وقتی کودکی را می بینید، در مورد صداقت او اظهار نظر کنید که این پیام قوی می دهد که شما هم به او اهمیت می دهید: «شنیدم که صادقانه به همسایه ات گفتی که تو بودی که کدو تنبل همسایه ات را با توپ شکستی.
4. به آنها نشان دهید که صداقت پیامدهای مثبتی دارد
ما در بسیاری از مطالعات دریافتهایم که کودکان وقتی میبینند که شخص دیگری دروغ میگوید، بیشتر دروغ میگویند. اما وقتی می بینند که دروغ عواقب منفی دارد و یا صادق بودن پیامدهای مثبتی دارد، احتمال بیشتری دارد که در مورد اشتباهات خود حقیقت را بگویند. آنها با مشاهده دیگران و آگاهی از عواقب اعمال دیگران یاد می گیرند.
5. سبک فرزندپروری گرم و پاسخگو با قوانین و انتظارات محکم را در پیش بگیرید
تحقیقات ما نشان می دهد که دروغگویی در کودکان پیش دبستانی رایج و طبیعی است و این مشکل به طور مثبت با توانایی های شناخت اجتماعی آنها ارتباط دارد. اما تحقیقات ما همچنین نشان میدهد که در فرزندپروری گرم و پاسخگو با قوانین و انتظارات سختگیرانه (والدین مقتدرانه)، احتمال کمتری دارد که کودکان برای پوشاندن اشتباهات خود دروغ بگویند.
6. یکپارچگی مدل
رفتار خود ما پیام های قدرتمندی می فرستد. “ما باید عمل کنیم و صحبت کنیم” یکی کلمات و اعمال هماهنگ قدرتمندتر از کلمات به تنهایی هستند، پیام صریح ما ممکن است این باشد که صداقت مهم است، اما کودکان اغلب ما را نادرست می بینند که ما به فضیلت صداقت فقط در کلمات پایبند هستیم، اما می توانیم آن را نادیده بگیریم. دروغ بگوییم وقتی به نفع ماست
به هر حال، اولین دروغ داستان پینوکیو در واقع توسط خالق پینوکیو، ژپتو، گفته می شود که کتش را می فروشد تا کتاب های مدرسه اش را بخرد و به او دروغ می گوید: «چون احساس کردم خیلی گرم است». حتی اگر ما دروغگوهای حرفه ای نباشیم، تحقیقات نشان می دهد که همه ما، و احتمالاً فرزندانمان نیز، روزهای خوب و بدی را داریم که دروغ می گوییم.