چه کسی نباید به تولید برود؟

اقتصاد ایران به نظر می رسد تنگنا برای پیشنهاد ، تجهیزات و تخصیص منابع مالی برای تولید و سرمایه گذاری بخش خصوصی است.

Vahid Shaghaghi Shahri در Trust نوشت: بازار سرمایه ایران بسیار عمیق است و در تأمین مالی تولید اهمیتی ندارد. سیستم بانکی این کشور همچنین در تأمین اعتبار شرکت های تابعه و شرکت های خود و منحرف کردن منابع برای واردات به منظور بدست آوردن اجاره از ارز و شکاف قیمت درگیر است.

چرا در اقتصاد ایران سرمایه گذاری نمی کنیم و رونق تولید را سرمایه گذاری نمی کنیم؟

تجمع دانش و تجربه اقتصادی در کشور پاسخ فوق را در سه موضوع خلاصه می کند:

2) اقتصاد ایران از پدیده های غیر رقابتی ، انحصاری و تهدیدآمیز رنج می برد و رقابت اقتصادی ایران گسترده نیست. به دلیل کمبود یک محیط رقابتی در اقتصاد ایران ، بهره وری و کمبود شایسته سالاری حاکم است و هیچ نوآوری و خلاقیتی وجود ندارد.

2) اقتصاد ایران از فضای نامناسب تجاری بسیار رنج می برد ، و چنین محیط تجاری نامناسب هزینه های تولیدی و سرمایه گذاری را افزایش داده است ، که از ثبت نام از شرکت ها گرفته تا تأمین مالی تولید اولیه و زیرساخت هایی مانند منبع تغذیه با کندی و اجاره جدی است.

2) اقتصاد ایران مخفف تنگنا برای پیشنهادات ، تجهیزات و تخصیص (توزیع) منابع مالی برای تولید و سرمایه گذاری بخش خصوصی است. بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و در تأمین مالی تولید اهمیتی ندارد. سیستم بانکی این کشور همچنین در تأمین اعتبار شرکت ها و شرکت های فرعی خود درگیر است و منابع را برای واردات به منظور بدست آوردن اجاره از ارز و شکاف قیمت منحرف می کند. تا زمانی که این سه مشکل اصلی در اقتصاد ایران حل نشود ، بنابراین راهی برای سرمایه گذاری در رونق تولید وجود نخواهد داشت.

البته مشکلات و چالش های دیگری نیز وجود دارد ، از جمله سیستم مالیاتی ناکارآمد و محیط کلان اقتصادی ناپایدار و غیرقابل پیش بینی و همچنین قوانین متعدد و متناقض. با این حال ، اینها کلیدی ، کلیدی و اولویت هستند. بنابراین ، اصلاحات ساختاری و نهادی در اقتصاد ایران باید بر حل این سه مشکل متمرکز شود. این بدان معنی است که (1) رقابت در اقتصاد باید تقویت شود ، (1) محیط تجاری اقتصاد ایران باید بهبود یابد و تسکین یابد ، و (1) سیستم بانکی کشور باید از شرکت بدست آید و در جهت بخش خصوصی حرکت کند و حمایت مالی از بخش خصوصی با هدف قرار می گیرد.

بدیهی است که این اصلاحات نهادی و نهادی نیاز به تصمیمات سخت و درگیری های جدی با بخش خرد و ماکروال دارند. متأسفانه ، علایق بزرگ دولت انحصار و شبه دروغ است و اجاره های بزرگ و روابط کثیف و پنهان دروغ است. علایق و ذینفعان خرد نیز در پشت محیط تجاری بادگیر هستند. در این میان ، سیستم بانکی کشور نیز یک گروه اقلیت از شرکت دریافت می کند.

بنابراین ، ذینفعان بزرگ و اجاره بزرگی در پشت هر سه اصلاحات ساختاری وجود دارند و اجازه اصلاحات ساختاری را نمی دهند و تاکنون از پیشرفت اصلاحات به روش های مختلف جلوگیری کرده اند ، به طوری که حتی با مدیران مکرر ، این موانع از بین نرفته اند. تا زمانی که این سه مشکل اصلی حل نشود و هیچ برنامه مشخصی و تعیین ملی برای حل این سه چالش وجود نداشته باشد ، شعارهای سال همیشه همان شعار باقی می مانند.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما