به گفته سلام جدید ، نظرات مختلفی در مورد قضاوت و قضاوت زنان در این مقاله وجود دارد:
برخی از وکلا مشهور امامیه نگفتند که آنها در مورد شرایط قاضی مردی بودند.
به گفته مجمع جهانی شیعه ، از این دیدگاه گروهی ، قوه قضاییه زنان از زنان گرفته نشده است ، زیرا هیچ دلیلی در متون مذهبی وجود ندارد که زنان را از زنان محروم کند ، بنابراین نه تنها قوه قضاییه زنان در اسلام ممنوع است ، بلکه لازم است که نسبت به اسلام به اسلام نسبت دهد.
(ب) یکی دیگر از فقه های بزرگ شیعه اظهار داشت که قاضی مرد بوده است ، اما هیچ یک از آنها دلیل تعیین کننده ای برای چنین شرایطی ارائه نداده اند.
برخی گفتند: این زن حق ترک خانه را ندارد و تصمیم نیاز به ترک خانه دارد ، بنابراین زن نمی تواند حكم را صادر كند.
دیگران گفتند: این زن حق ندارد با مردان خارجی و بی سرپرست صحبت کند و او را بشنود. قوه قضاییه نیاز به صحبت با آنها دارد ، تا زن نتواند در قاضی و قاضی بنشیند.
هیچ یک از این دلایل پذیرفته نشده است ، زیرا اول: زنان حق دارند از خانه خارج شوند و با مردان صحبت کنند و با آنها بنشینند.
ثانیا ، با فرض عزت قوه قضاییه توسط این چیزها ، عزت قوه قضاییه نیست بلکه عزت این چیزها است.
اگر زن پرده را رعایت کند و مراحل دیگر را ترک کند و تمام شرایط قضایی را داشته باشد ، باید بتواند قضاوت کند.
صرف نظر از دلایل هر یک از این دو گروه ، آنچه برای قضاوت زنان مهم است این است که تصمیم به نوعی مسئولیت است و مسئولیت آن بسیار سنگین است. هنگامی که او نظر دوم را پذیرفت ، اسلام می خواست این کار را از شانه های زنان حذف کند و آنها را از این حق محروم کند.
برخی از اختیارات قضایی معاصر ، که برخی از آنها مورد توجه قرار نمی گیرند ، در مورد مجوزهای زنان شک ندارند ، زیرا آنچه امروز در قوه قضاییه و دادگاه ها اتفاق می افتد ، نگرش مذهبی قوه قضاییه غیر دینی است که یک قضایی فوق العاده عادلانه است اما یک قضایی قضایی است. در چنین حالتی ، اگر یک زن در سطح Ijtihad و تخصص تحصیل کند و کاملاً از موضوعات قضایی اسلام آگاه باشد ، و چرا اگر بلوغ و عدالت وجود داشته باشد ، ممکن است به طور خلاصه مطابق با معیارهای قضایی اسلامی قضاوت و قضاوت کند.
به خصوص به عنوان مؤمنانی که محاکمه را ادامه نمی دهند ، آنها آن را انکار می کنند ، در غیر این صورت مواردی از قبیل سؤال و دبیرخانه در دفاتر دادگاه و قوه قضاییه مورد بحث قرار نمی گیرد ، زیرا این موضوعات ارزیابی نمی شوند و مورد نظر هستند.
در پایان ، این مهم است که بیان کنیم که مسئله و مسئولیت قوه قضاییه نباید به عنوان شغل و موقعیتی مانند سایر مشاغل دیده شود ، خواه حق مردان باشد یا نه؟ همانطور که قبلاً گفتیم ، باید به عنوان یک مسئولیت سنگین تلقی شود. محاکمات انسانی ، زندگی و زندگی آنها است ، بنابراین باید در موقعیتی اتفاق بیفتد که بهترین موقعیت و شرایط را برای صلاحیت و تحقق این مسئولیت داشته باشد ، زیرا حقوق بشر یک کار عادی نیست بلکه حقوق بشر است.
اگر برخی از قدرتهای قضایی بر این باورند که این مسئولیت به دلیل برخی از خصوصیات زنانه (در اوایل یا عاطفی تحت تأثیر عاطفی) نباید به زنان داده شود ، این به دلیل حق و عزت محاکمه است.