مطالعات نشان داده اند که این وضعیت به دلیل فعال شدن بیش از حد قسمت آمیگدال مغز ایجاد می شود. آمیگدال بخشی از مغز است که ترس، وحشت و اضطراب را کنترل می کند.

کابوس واقعی همه ما زمانی است که فلج خواب یا به اصطلاح بختک را تجربه کنیم. دو ویژگی اصلی بختک عدم توانایی حرکت بدن و احساس حضور غیر واقعی در اتاق است. این وضعیت اصلاً رویایی به نظر نمی رسد، برعکس، بسیار واقعی به نظر می رسد.

مطالعات نشان داده اند که این وضعیت به دلیل فعال شدن بیش از حد قسمت آمیگدال مغز ایجاد می شود. آمیگدال بخشی از مغز است که ترس، وحشت و اضطراب را کنترل می کند.

فلج موقت (فلج) بدن

فلج بدن در هنگام خواب یا آنچه ما اغلب آن را “فلج” می نامیم، وضعیتی است که در هنگام خواب رخ می دهد. این وضعیت معمولاً پس از به خواب رفتن یا هنگام نزدیک شدن به هوشیاری رخ می دهد. فلج اغلب با تجربیاتی همراه است (توهمات بینایی، شنیداری و حسی که فرد در دوران گذار از خواب به هوشیاری تجربه می کند) و معمولاً به سه مرحله تقسیم می شود.

موضوع فلج یا فلج موقت موضوع جدیدی نیست، فلج از هزاران سال پیش به اشکال مختلف و در داستان های عامیانه بسیاری از فرهنگ ها وجود داشته است.

در ژاپن به او “کاناشیبار” و در نیوفاندلند “جادوگر پیر” می گویند که شب ها به ملاقات مردم می رود. در چین به بختک «روح بی رحم» می گویند. در واقع هنرمندانی مانند جان هنری فوزلی تابلویی به نام «کابوس» در مورد فلج کشیدند.

با مشاهده بشقاب های پرنده در آمریکا، باور بختک در میان مردم رایج و رواج یافت. این خبر پس از چند بار شایعه ربوده شدن افراد در رختخواب توسط بیگانگان در شب منتشر شد.

در مکزیک، بیش از 90 درصد جوانان با تعبیر جسدی که برای توصیف بختک از بالای من بالا رفت، آشنا هستند. بختک در فرهنگ آفریقایی به «شیطان در پشت» معروف است.

همه اینها نشان می دهد که فلج یا بختک در همه فرهنگ ها و کشورها وجود دارد.

مراحل فلج

احساس حضور یک مزاحم: باز شدن روی پاها، دیدن سایه یک شخص یا احساس وجود خطر در اتاقی که فرد در آن استراحت می کند.

بختک: با احساس فشار در ناحیه قفسه سینه، مشکل در تنفس، احساس خفگی و احساس فشار دادن شخصی به گلوی فرد همراه است. در این حالت فرد مبتلا به این حالت فکر می کند که در شرف مرگ است.

فرد موقعیت هایی مانند چرخیدن، شناور شدن و پرواز را تجربه می کند که شبیه به تجربه های نزدیک به مرگ است.

اگرچه این وضعیت کوتاه مدت است و هیچ مشکلی برای سلامتی ایجاد نمی کند، اما برای بسیاری از افرادی که این وضعیت را تجربه می کنند کاملاً ناخوشایند و ترسناک بوده است.

علت فلج چیست؟

در شرایط عادی، از آنجایی که بدن فرد در خواب آرام است و ماهیچه های او بی حرکت هستند، فرد در خواب به خود آسیبی نمی رساند.

در طول سکته مغزی، بخش هایی از مغز که مسئول تشخیص خطرات و تهدیدها هستند به بالاترین سطح فعالیت خود می رسند. صداها، احساسات و سایر محرک های مهم و معمولی که مغز در خواب عادی نادیده می گیرد به شکل کابوس های وحشتناک در حالت فلج ظاهر می شود.

ممکن است نشانه بیماری هایی مانند سکته مغزی، افسردگی، میگرن، خواب آلودگی مداوم، فشار خون بالا، اضطراب یا بی خوابی باشد. البته گاهی این حالت در افراد سالم نیز دیده می شود.

علائم و نشانه های سکته مغزی

خشکی و ناتوانی در حرکت اعضای بدن به محض اینکه فرد به خواب می رود یا بیدار می شود. این معمولا چند ثانیه یا چند دقیقه طول می کشد.

آگاهی کامل داشته باشند

از دست دادن گفتار

تجربه توهم و احساسات غیرطبیعی ترس. احساس حضور یک موجود شیطانی که می خواهد جان آدمی را بگیرد

احساس فشار در ناحیه قفسه سینه

حرکت تخت

باز کردن در و شنیدن صدای پای یک فرد ناشناس

اگرچه فرد پس از سکته تمام جزئیات را به خاطر می آورد، اما نمی تواند مطمئن باشد که آیا واقعی هستند یا رویا.

ظهور اختلالات تنفسی

احساس اینکه فرد در حال مرگ است

عرق

سردرد، میالژی و دلیریوم

درمان و پیشگیری

سکته مغزی اغلب به دلیل استرس کنترل نشده و خواب نامنظم ایجاد می شود. بنابراین، داشتن الگوی خواب منظم، خواب کافی و کنترل استرس، احتمال سکته مغزی را در فرد کاهش می دهد.

چگونه فلج یا بختک را متوقف کنیم؟

اگر سکته مزمن دارید، پیشگیری بهتر از درمان است. بنابراین، اگر شب‌ها از خواب بیدار می‌شوید و فلج موقت بدن را تجربه می‌کنید، راهکارهایی وجود دارد که می‌توانید برای کاهش مدت آن استفاده کنید.

1. بدن خود را آرام کنید. با این وضعیت دست و پنجه نرم نکنید، زیرا این تنها باعث ترس و افزایش احتمال توهمات مزاحم در شما می شود.

2. سعی کنید انگشتان دست و پا را به آرامی حرکت دهید. این حرکات آهسته به تدریج به مغز پیام می دهد که بدن شما بیدار است و فلج باید متوقف شود.

3. چشمان خود را با پلک زدن و نگاه کردن به اطراف اتاق حرکت دهید. این همچنین باعث می شود که پیامی در مورد آگاهی بدن به مغز منتقل شود.

4. سعی کنید لب ها و سایر عضلات صورت خود را حرکت دهید.

5. روی تنفس خود تمرکز کنید و تا حد امکان آرام نفس بکشید. اگر در تنفس مشکل دارید، به یاد داشته باشید که در چند ساعتی که به خواب رفته اید چقدر خوب و آرام نفس می کشیدید.

6. ذهن خود را در موقعیتی آرام و مثبت قرار دهید. روی افکار آرامش بخش تمرکز کنید. تصور کنید در ساحلی زیر نور خورشید هستید و هزاران کیلومتر از تاریکی اتاق خود فاصله دارید. یک آهنگ شاد در ذهن خود پخش کنید.

با رعایت این نکات مطمئناً می توانید بر فلج غلبه کنید. به محض اینکه مغز پیام های کافی در مورد هوشیاری دریافت کند، متوقف می شود.

نکاتی برای خواب بهتر

1-همیشه حتی در روزهای تعطیل و تعطیلات آخر هفته به رختخواب بروید و در همان ساعت از خواب بیدار شوید.

2. محیط خواب خود را بهبود بخشید. تشک و پد تشک باید نرم و راحت باشند. اتاق خواب خود را تمیز، تاریک و خنک نگه دارید.

3. پرده ها را نیمه باز بگذارید تا از پرتوهای خشن خورشید در صبح محافظت کنید.

4. از خواب بعد از ساعت 15 بپرهیزید و در طول روز کمتر از 90 دقیقه استراحت کنید.

5. هر روز ورزش کنید و دو ساعت قبل از خواب ورزش را متوقف کنید.

6. دو ساعت قبل از خواب غذای سبک بخورید و از غذاهای سنگین پرهیز کنید.

7. قبل از خواب موسیقی آرامش بخش بخوانید یا گوش دهید.

8. از تخت خود فقط برای خواب استفاده کنید.

9. سعی کنید جلوی تلویزیون یا نور دیگری نخوابید.

10. هنگام رفت و آمد به محل کار در شب از نور آباژور استفاده کنید.

اولین دیدار با آقای “بختک”

وقتی بالاخره چند ساعت بعد کتاب را پشت ویترین کتابفروشی پیدا کردم، حافظه زیادی برایم باقی نمانده بود. در راه بازگشت، پنجاه صفحه از کتاب را خواندم و به خانه رسیدم. آن روزها با برادر بزرگم که اتاق داشت، در خانه پدری بزرگ شدیم. بنابراین پدر زیرزمین را به یک سوئیت کوچک تبدیل کرد و خدمات تقریباً کاملی انجام داد.

تو باغ به مامانم سلام کردم و رفتم تو اتاق یا زیرزمینمون! کیفم را گوشه تخت گذاشتم روی فرش دراز کشیدم و بقیه کتاب را خواندم. بعد از چند صفحه از خستگی پیاده روی طولانی و نیمه تاریکی اتاق خوابم برد. دستامو گذاشتم زیر سرم و چشمامو بستم.

در حالی که در خواب و بیداری بودم صدای پای مادرم را شنیدم که به ثانی نزدیک شد. بعد صدای باز شدن در آهنی اتاق را شنیدم. همین که می خواستم برگردم و از مادرم که برایم آب سرد یا چای معطر آورده تشکر کنم، دیدم یکی با تمام وجود پایش را روی گلویم فشار می دهد و نمی توانستم تکان بخورم. احساس خفگی کردم و وزن وحشتناکی روی سینه ام احساس کردم.

هر چه تلاش کردم تا از این وضعیت ناخوشایند خارج شوم، فایده ای نداشت. تمام نفسم را جمع کردم و بلند شدم و بلند گریه کردم. نه خبری بود، نه هیولایی، نه موجودی سنگین! این من بودم و صدای نفس هایم. نشستم و تا جایی که میتونستم نفس عمیقی کشیدم. بعدها فهمیدم که این مشکل نوعی ناهنجاری مربوط به محل خواب است که قدیمی ها به آن بختک می گفتند.

منبع: ایسنا

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *