بازارهای مالی دومین روز معاملاتی هفته را با نتایج منفی به پایان رساندند.
این در حالی است که روز یکشنبه بازارهای طلا، ارز و دلار سبز شدند و قیمت ها روند صعودی را در پیش گرفتند، اما در اواسط روز مسیر معکوس کردند و بازارها وارد فاز نزولی شدند. به این ترتیب قیمت دلار که ابتدای روز وارد کانال 80 هزار تومانی شده بود، در اواسط روز به کانال 79 هزار تومان بازگشت. قیمت طلا و سکه نیز کاهش یافت.
دلار 290 تومان کاهش یافت
رفتار بازار ارز در روز یکشنبه منفی بود. بنابراین هر دلار آمریکا با 290 تومان کاهش به 79 هزار و 545 تومان رسید. یورو نیز 320 تومان ارزان شد و به قیمت 82 هزار و 390 تومان رسید.
هنوز هیچ یک از نهادها و مسئولان دولتی به این سوال که چرا نرخ ارز افزایش یافته است پاسخ مناسبی نداده اند.
در همین راستا محمدتقی فیاضی، منتقد اقتصادی و کارشناس حوزه اقتصاد کلان می گوید: اگر امروز در کشور مشکلاتی مانند نوسانات ارزی وجود دارد، به جای مقصر دانستن دولت فعلی، باید به نقش پررنگ دولت اشاره کرد. دولت سیزدهم در این شرایط.
به گفته این کارشناس، تعدیل قیمت ها زمانی می تواند موثر باشد که تورم کشور کنترل شود و قبل از انجام آن وضعیت باثباتی در کشور حاکم باشد.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید.
دلار از زمان روی کار آمدن دولت فعلی گران شده است. چه چیزی باعث این وضعیت شده است؟
به نظر من نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که دولت چهاردهم مقصر اصلی این اتفاقات نیست.
وضعیت فعلی نتیجه اقدامات اشتباه گذشته است.
به عنوان مثال، همین بودجه پر از کسری و ناهماهنگی که باید سال را با آن سپری کرد، عامل اصلی افزایش قیمت ها است.
تا امروز اگر توانستند تا حدودی اوضاع را مدیریت کنند به این دلیل بود که در سه سال دولت سیزدهم بایدن به ما این فرصت را دادند که نفت بیشتری بفروشیم و این به قدری دست دولت را روی منابع باز کرد. همچنان ناکارآمدی خود را با ارزها پنهان می کردند.
علاوه بر ناکارآمدی های ذکر شده، سیگنال های منفی زیادی نیز در این مدت منعکس شد که آثار خود را داشت.
نیازی به نگرانی نیست؟
اتفاقا وجود دارد. بخش قابل توجهی از این نوسانات ناشی از اتفاقاتی است که در حوزه سیاسی رخ داده است، یعنی اتفاقات غیراقتصادی بر فضای اقتصادی تأثیر می گذارد و این یک اختلال جدی است.
از نظر زمان بندی، آیا تعدیل نرخ دلار در زمان مناسبی انجام شد؟
من اینطور فکر نمی کنم. قبل از اینکه بتوان نرخ ها را تعدیل و سپس آزاد کرد، تورم باید کنترل شود
زیرا با وجود نرخ تورم بالا، اقداماتی مانند تعدیل نرخ ارز یا بردارهای انرژی دلیلی بر افزایش نرخ تورم می شود.
در واقع اگر دولت قصد اصلاح امور را دارد ابتدا باید ثبات یعنی نرخ تورم تک رقمی ایجاد کند و سپس با یک برنامه حساب شده و تدریجی قیمت ها و حتی قیمت ها را اصلاح کند.
طرفداران اقدام دولت می گویند با وجود اختلافات متعدد نمی توان تورم را کنترل کرد. کنترل تورم با ابزارهای موجود چگونه اجرا می شود؟
دولت باید با حذف مازاد هزینه ها و بودجه، تورم را کنترل کند.
درست است که نارضایتی وجود دارد، اما دلیل این نارضایتی مصرف گرایی مردم نیست، بلکه مشکل اصلی هزینه های اضافی است که از بودجه دولت می شود.
راه حل، مانند اقدامات اعلام شده توسط ایلان ماسک، بدیهی است و کاهش قابل توجه هزینه های عمومی است که می تواند بخش قابل توجهی از کسری بودجه جاری را حل کند.
منظورت دقیقا چیه؟
ببینید، من به طور خاص در مورد هزینه ها صحبت می کنم. اما واضح است که در شرایط فعلی نباید بودجه های اجتماعی قطع شود.
یعنی منطقی نیست که با برداشت مضاعف وجوهی از قبیل آموزش و پرورش و بهداشت، مردم را تحت فشار مضاعف قرار دهیم.
اما از بودجه صدا و سیما گرفته تا انواع دانشگاه ها و رسانه های دولتی و هزینه های فرهنگی در صورت حذف به سرعت می توانند به کاهش تورم کمک کنند.
از سوی دیگر بخشی از مشکل به شرکت های دولتی برمی گردد. شرکت های زیان ده که مشکلاتشان قابل حل نیست باید منحل شوند.
سایر گروه هایی که اصلاح پذیر هستند باید کنار گذاشته شوند و دولت حداکثر باید در این شرکت ها سهام داشته باشد.
آیا این مواردی که گفتید عملی است؟
ببینید مشکل اینجاست که بدون اصلاحات جدی در بخش هزینهای لوایح بودجه، نمیتوان انتظار داشت گامهای موثری برای اصلاحات پایدار برداشته شود.
من درک می کنم که این اقدامات ممکن است به قدرت و حمایت زیادی از بالا نیاز داشته باشد.
به ویژه اینکه اگر قرار است با هزینه های غیرضروری مواجه شویم، نمی توان به سراغ بنیادها و نهادها رفت و تاکید کرد که بودجه آنها برداشته شود و چیزی از بودجه عمومی به آنها داده نشود.
در واقع محدودیت منابع نشان می دهد که چاره ای جز دور نگه داشتن آنها از سفره مردم و پرداخت بودجه های غیراقتصادی یا حذف آن بودجه ها و اولویت بندی نیازهای مردم و کشور وجود ندارد.
چه بسا این استخوان زخم اقتصاد کشور در زمانی که درآمدهای نفتی وجود داشت به جایی نمی رسید و امروز باید حل شود.
در عین حال به نظر می رسد که رابطه پزشکیان او با نهادها و افراد بالادستی خوب است و همانطور که توانسته مجوزهای لازم برای FATF را بگیرد یا از صندوق توسعه خارج شود، بعید است در این مورد هم با مخالفت مواجه شود.
وزارت اقتصاد به دنبال یکسان سازی بازار ارز است. آیا چنین امکانی وجود دارد؟
این احتمال تا زمانی وجود دارد که عواقب جدی آن را بپذیرند.
یعنی می توانند بازار توافقی را هم حذف کنند، اما باید بپذیرند که نرخ ها سالانه بین 30 تا 40 درصد تعدیل می شود که می تواند تا 80 درصد اثرات تورمی را برای مصرف کنندگان افزایش دهد.
در اقتصادی که ارزش پول ملی آن هر سال کاهش مییابد، سنگ تمام گذاشتن روی سگ دشوار خواهد بود.
فکر نمی کنم با این شرایط از عهده تک نرخی شدن ارز بر بیایند.
از زمانی که فرزین روی کار آمد، بانک مرکزی سیاست تثبیت را در پیش گرفت، اما نرخ تورم کمتر از 30 درصد نیست. عدم رعایت سیاست تثبیت از سوی وزارت اقتصاد یا سازمان برنامه چقدر در شکست این سیاست موثر بود؟
در هر صورت، وقتی سیاست تثبیت نتواند کسری بخش بودجه را کنترل کند، واضح است که به طور کامل موفق نخواهد بود.
تورم از 50 درصد به 30 درصد رسید.
این در حالی است که اگرچه بانک مرکزی بیش از دوره های قبل برای کنترل ترازنامه بانک های غیر فعال اقدام کرد، اما عزم لازم را نداشت که این امر بر تورم اثر فزاینده ای دارد.
به نظر شما آیا بانک مرکزی ایران با این میزان اقتدار و استقلال می تواند به وظیفه ذاتی خود (حفظ ارزش پول ملی) عمل کند؟
واقعیت این است که او نمی تواند و نتوانسته است این کار را انجام دهد.
حفظ ارزش پول ملی وظیفه ذاتی همه بانکهای مرکزی جهان است، هرچند مسئول سیاست پولی زمانی این وظیفه را میپذیرد که استقلال کافی داشته باشد.
متأسفانه بانک مرکزی از اعتبار کافی در بین تصمیم گیران برخوردار نیست و به همین دلیل اغلب به توصیه های آن توجهی نمی شود.
با این حال، استقلال بانک مرکزی چندان آسان نیست، زیرا یک بانک مرکزی مستقل مانند بانک فعلی هیچ دلیلی برای دور زدن کنترل های دولتی نمی بیند.
اگر بانک مرکزی در تضعیف همیشگی پول ملی مقصر نیست، باید انگشت اتهام را در اختلالات پولی و اقتصادی به دست چه کسی بگیریم؟
من معتقدم که سیستم تصمیم گیری و حاکمیت ما مسئول این وضعیت است.
به ویژه نقش برجسته ای در این شرایط بر عهده نهاد دولتی است که از رعایت بودجه اساسی و اصلاحات هزینه ای خودداری می کند و هر زمان مغایرتی وجود داشت، با پولی سازی آن اقدام به تحمیل تورم و تضعیف ارزش ریال می کرد.
مثل اینکه وقتی دولت بی پول می شود دستش را به جیب مردم می زند و هزینه ناکارآمدی خود را بر درآمد خانوارها تحمیل می کند.
رئیس سازمان برنامه در زمان ارائه لایحه بودجه 1404 تورم هدف گذاری شده برای سال آینده را کمی بیش از 30 درصد اعلام کرد. با این توصیف، چنین چیزی چقدر امکان پذیر است؟
تا زمانی که توافق بزرگی صورت نگیرد که فروش نفت ایران را به سرعت به دو میلیون بشکه برساند و زمینه بازگشت کل ارز نفتی به ایران را فراهم کند، تورم کشور به کمتر از 40 درصد نخواهد رسید.
در این صورت مشکل از نظر ساختاری حل نشد، اما درآمدهای ارزی می تواند مانند آب روی آتش عمل کند.
و درست مانند یک خانه، آنها فرصت های بیشتری را برای بازسازی فراهم می کنند که آسان تر خواهد بود.
آیا برآوردی دارید که دولت چقدر می تواند از بودجه کم کند؟
برآوردهای شخصی من نشان می دهد که بین 30 تا 50 درصد از هزینه های دولت و بودجه کشور را می توان به راحتی حذف کرد (یعنی بدون عواقب قابل توجه اقتصادی یا اجتماعی).
مثلاً دولت ایران نیاز دارد یکی بیش از دو کانال تلویزیونی و رادیویی ندارد.
یا اینکه بین 40 تا 50 درصد از کل پست های مدیریتی کشور بدون مشکل حذف می شود.
در حوزه فرهنگ می توان به غرور گفت که همه نهادهای آن به جز وزارت ارشاد را می توان کنار گذاشت.
در مورد نرخ دلار هم حساب دستی نشان می دهد که تا پایان سال در محدوده 90 تا 100 هزار تومان خواهد بود.
در سال آینده و پس از آن، با فرض ثابت ماندن شرایط، سالانه 30 تا 40 درصد گران می شود.
برخی تحلیلگران بر این باورند که از امروز ارز 17دی پتروشیمی در نظام پولی تجاری عرضه می شود که احتمالا شاهد تاثیر این سیاست بر بازار ارز خواهیم بود. به طوری که قیمت ها پایین بیاید.
به گفته احمد مهدوی ابهری، دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی، صنعت پتروشیمی ماهانه حدود 900 میلیون دلار در بازار ارز تجاری مرکز مبادلات ایران عرضه خواهد کرد و میزان عرضه روزانه ناشی از دوره بازگشت خواهد بود. . ارز صادراتی و زمانی که ارز در حساب متولیان باشد، متفاوت خواهد بود.
وی با بیان اینکه صادرات پتروشیمی در 9 ماهه امسال حدود 10 میلیارد دلار بوده است، گفت: از این میزان صادرات، 8 میلیارد و 176 میلیون دلار در سامانه نیما تامین و مابقی به نیاز خود صنعت اختصاص یافت.
بعد از میلاد و اقتصاد ایران
وی خاطرنشان کرد؛ سیستم پولی تجاری به نفع تولیدکنندگان و صادرکنندگان است. زیرا این اقدام باعث حذف درآمد مبادلاتی شده و علاوه بر شفافیت، دسترسی آسان تری را برای طرفین معامله فراهم می کند. علاوه بر این، قیمت ها نامنظم و بر اساس عرضه و تقاضا هستند.
این روزها اقتصاد ایران درگیر نوسانات ارزی است. در حالی که پس از سه سال در دولت سیزدهم، نرخ تورم در کانال از مرز 40 و 50 درصد گذشت.
به نظر می رسید که ثبات با تغییر دولت ادامه خواهد داشت، اما اینطور نبود. اکنون تورم در گزارش های رسمی رو به افزایش است و در بازار هر دلار آمریکا 82 هزار تومان قیمت گذاری شد.