به گزارش اقتصاد انلاین به نقل از اسب بخار، طی سال های اخیر بحث قیمت بنزین، افزایش مصرف، ناترازی تولید، کیفیت سوخت، قاچاق به دلیل ارزان بودن و کاهش منابع لازم برای تخصیص به سوخت به یکی از اصلی ترین دغدغه ها و مشکلات حاکمیتی بدل شده است. در روزهای اخیر نیز سنگینی این قضیه پیچیده باز هم بر سفره ایرانیان سایه انداخته است.
های بانک
در این شرایط، متولیان و مسئولان با مقایسه قیمت یک بطری آب و استدلال هایی دیگر قیمت بنزین و روش فروش آن را معقول نمی دانند؛ از نظر آنان روا نیست که بنزین با دلار ۶۰ هزار تومان خریداری شود و با قیمت های ارزان در اختیار مصرف کنندگان قرار بگیرد.
در مقابل، برخی اقتصاددانان از جمله مرتضی افقه نیز در پاسخ به چنین استدلال هایی می گویند: «اگر فروش بنزین با این نرخ معقول نیست، تحمیل خودروهای بیکیفیت، پرمصرف، غیر ایمن و گران به مردم هم معقول نیست. اگر فروش بنزین با این نرخ معقول نیست، فقدان وسایط حمل و نقل عمومی فراگیر به عنوان حداقل نیازهای جامعه هم معقول نیست. اگر فروش بنزین با این نرخ معقول نیست، تحمیل تورم ۴۰ تا ۶۰ درصدی به صورت مستمر به معیشت مردم به دلیل تحریمها و سوءمدیریت ها هم قطعاً معقول نیست. بیتدبیریها و فسادها و سوءمدیریت های کارگزاران و مدیران هم معقول نیست، اما مشخص نیست چرا سیاستگذاران همواره سعی میکنند هزینه بیتدبیری های سیستم را از جیب مردم برداشت کنند.»
اما نکته قابل توجه این است که مسئولان و افرادی که سنگ بنای این وضعیت را گذاشته اند هم اکنون در سایه امن و آسایش قرار دارند و هیچ خمی هم به ابرو نمی آورد و از سوی دیگر این مردم هستند که باید هر روز با دلهره و اضطراب از کوچک تر شدن سفره خود روز را به شب برسانند.
البته در ارزان بودن قیمت بنزین در ایران هیچ شکی نیست، اما آیا در وضعیت فعلی امکان تغییر و تعدیل قیمت وجود دارد؟ آیا در شرایط تحریم و کاهش منابع ارزی و درآمدهای کشور، افزایش قیمت بنزین با توجه به اثرگذاری بر سطح عمومی قیمت ها امکان پذیر است؟ در همین حال، اگر دولت دست به قیمت نزند ، آیا توانایی لازم برای تأمین منابع مورد نیاز را دارد؟
به بیان ساده تر، حکمرانی اقتصادی کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته است و توان ادامه حرکت در هیچ یک از دو مسیر را ندارد. نه می تواند قیمت را افزایش ندهد و نه می تواند دستی به آن بزند. در این میان به نظر می رسد تنها راه ممکن ایجاد مسیر جدید در سیاست خارجی و باز کردن باب گفتوگو و مذاکره برای رسیدن به توافق و برچیده شدن تحریم ها باشد.
با از سرگیری و عادی شدن روابط ایران با سایر کشورها، از یک سو، ظرفیت های جدید درآمدی و اثرگذار بر اقتصاد و کسب و کار مردم به وجود می آید و از سوی دیگر، قدرت چانه زنی فعالان اقتصادی صنعتی از جمله خودروسازان بیشتر می شود، اما مسئله اصلی این است که با افزایش میزان درآمدهای دولت، هم امکان تزریق و توزیع کالاهای اساسی افزایش پیدا می کند و هم می تواند مانع رشد هیجانی و احساسی قیمت ها در بازارهای مختلف شود.
به عبارت بهتر در شرایط فعلی مردم به اندازه کافی هزینه تصمیمات نادرست اقتصادی سیاسی را پرداخت کرده اند. ضمن اینکه غیر از بنزین ، قیمت آب، گاز، برق و نان نیز افزایش یافته است، اما برای بنزین بهتر است پیش از بالا بردن نرخ، روابط کشور را با دنیا بهبود ببخشیم.
منبع: اقتصاد آنلاین