به گزارش مانیبان، بازار غیررسمی ارز این روزها نوسانات عمده ای را تجربه می کند و شور و نشاط در این بازار به اوج خود رسیده است. اگرچه از سوی دیگر بانک مرکزی، مسئولان اقتصادی کشور و برخی کارشناسان با اشاره به شاخص های کلان اقتصادی موثر بر نرخ ارز، نوسانات روزهای اخیر را موقتی و گذرا می دانند، اما برخی کارشناسان و همچنین برخی فعالان بازار معتقدند. که رشد نرخ ارز دلایل اساسی دارد.
نکته دیگری که بررسی های میدانی نشان می دهد، افزایش نرخ ارز در کانال های تلگرامی و فضای مجازی زمانی است که در کف بازار ارز تقاضا برای آن وجود ندارد و شاهد تشکیل صف در مقابل صرافی ها نیستیم.
رشد نرخ ارز احساسی بود یا منطقی؟
بررسی ها و اتفاق نظر کارشناسان ارزی نشان می دهد که بخشی از رشد نرخ غیررسمی ارز که تقریباً از یک ماه پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد، متاثر از شایعات و اخبار سیاسی است و بخشی دیگر از این رشد ریشه در کلان دارد. متغیرها و همچنین دلایل اساسی. به طور کلی می توان دلایل زیر را برای رشد نرخ ارز در بازار غیررسمی عنوان کرد:
1- کسری تجاری غیرنفتی 17 میلیارد دلار
بر اساس آمار گمرک، کسری تجارت غیرنفتی در سال گذشته به 16.8 میلیارد دلار رسید که 2.6 برابر سال قبل و 3.7 برابر سال 1400 است. یکی یکی از دلایلی که می تواند باعث افزایش نرخ ارز در بازار غیررسمی شود، کسری تراز تجاری غیرنفتی است.
لازم به ذکر است که اگرچه این کسری با احتساب صادرات نفت تامین می شود، اما باید توجه داشت که سهم دولت از ارز نفتی مستقیماً وارد بودجه می شود و ارز لازم برای واردات اکثر کالاها (به استثنای کالاهای اساسی) وارد آن می شود. کل ارز اطلاعات به دست آمده از تجارت غیرنفتی ارائه شده است.
2- انفعال دستگاه های امنیتی در برابر آتش افروزان
یکی نکته دیگری که امروز برای همه فعالان اقتصادی و متولیان اقتصادی به وضوح مشخص است، نقش سرویس های جاسوسی و ذینفعان گرانی ارزها (داخلی و خارجی) در تعیین نرخ و شعله ور شدن آتش التهاب در این بازار است.
چند سالی است که تعدیل قیمت در کانال های تلگرامی انجام شده و برخی سایت های فضای مجازی به بلای بازار ارز تبدیل شده اند. این در حالی است که اغلب مشاهده شده است که نرخ ها در بازار فیزیکی به طور قابل توجهی کمتر از نرخ های تبلیغ شده در این کانال ها است. اما آنچه قابل توجه است این است که حتی با گذشت چندین سال از فعالیت این کانال ها که برخی از آنها از خارج از کشور مدیریت می شوند، انگیزه یا اقدامی برای مدیریت و جلوگیری از فعالیت آنها وجود ندارد و این کانال ها به آتش انتظارات می دمد. با نرخ های کاذب خود
3- صدای چندگانه بین سیاست های اقتصادی دولت، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سکوت.
یکی نکته دیگری که سال گذشته بسیاری از کارشناسان بر آن تاکید کردند، عدم هماهنگی و اتفاق نظر دستگاه های حاکمیتی در اتخاذ سیاست های پولی بود. به نظر می رسد از زمانی که بانک مرکزی سکان سیاست تثبیت را در دست گرفت و شروع به اجرای آن کرد، افراد سرشناس دولت و برخی وزارتخانه ها با این تصمیمات موافق نبودند و حمایت لازم را انجام ندادند.
از سوی دیگر کارشناسان و مبدعان سیاست تثبیت از ابتدا شرط موفقیت این سیاست را افزایش نظارت و مدیریت بهینه بر واردات عنوان کردند که تنها با همکاری و هم افزایی نهادهای مختلف امکان پذیر است. از جمله وزارت صلح و وزارت جهاد کشاورزی. نبود.
4- التهابات منطقه ای عامل غیرقابل انکاری است که در بازار غیررسمی ارز نوسان ایجاد می کند.
لازم به ذکر یکی یکی دیگر از عواملی که قطعا می توان در فهرست دلایل افزایش غیررسمی نرخ ارز قرار داد، اتفاقات و اتفاقات این روزهای منطقه است. به هر حال تنش ها و اتفاقات غیرمنتظره در همه کشورها افزایش می یابد. یکی یکی از عواملی است که با افزایش نااطمینانی ها می تواند انتظارات تورمی را افزایش دهد.
البته از آنجایی که این اتفاقات می تواند باعث جهش عاطفی شود، با کند شدن و آرام شدن جو، افت احساسی در ریتم ها نیز پیش بینی می شود.
بانک مرکزی باید برای رفع چالش های بازار ارز فکری کند
1- اولین نکته ای که متولیان سیاست ارزی کشور برای مدیریت بازار ارز از آن گریزی ندارند، مدیریت و نظارت 100 درصدی واردات است. به هر حال وقتی کشور با وجود تحریم ها دچار بحران پولی می شود، مشخص است که با همان دستور قبلی نمی توان آن را مدیریت کرد و باید تقاضای ارز برای واردات را مدیریت کرد. از سوی دیگر برخی از معافیت هایی که برای عدم پرداخت تعهدات ارزی در چنین شرایطی اعطا می شود باید لغو شود تا دست بانک مرکزی برای مدیریت بازار غیررسمی بازتر باشد.
مدیریت دقیق و کارآمد هزینههای ارزی و وارداتی پدیدهای بود که در اجرای آن در سال 1402 مورد غفلت جدی قرار گرفت. به عنوان مثال، آمار گمرک ایران نشان میدهد که حدود یک میلیارد دلار در مدلهای پایینتر آیفون، عمدتاً بازسازی و بستهبندی شده است و تاکنون هیچ اقدامی انجام نشده است. برای محدود کردن این واردات
2- دومین نکته قابل ذکر این است که بانک مرکزی باید هرچه سریعتر بازار طلا و ارز را تنظیم کند. برخی کارشناسان معتقدند پیش فروش سکه که از اواخر سال گذشته آغاز شد و همچنین حراج شمش طلا نه تنها باعث کاهش التهاب در بازار طلا و سکه نمی شود، بلکه این التهابات را افزایش می دهد. این کارشناسان می گویند در این حراجی ها مثلاً اگر قیمت ارز بالاتر از بازار باشد، سیگنالی برای بازار آزاد است و اگر قیمت کمتری پیدا شود، منابع طلای بانک مرکزی بانک کاهش خواهد یافت و صفهایی ایجاد میشود که نه تنها در کاهش قیمتها تاثیر دارد، بلکه باعث افزایش قیمت در بازار آزاد میشود.
3- ابزار دیگری که بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز در سال 1403 در اختیار دارد، ابزاری به نام نرخ سود است. اگرچه اتخاذ سیاست های پولی و افزایش نرخ سود در بالاترین سطح، موافقان و مخالفان جدی دارد، اما ابزاری است که بانک مرکزی می تواند با استفاده کامل از آن، از خود در برابر شوک های تورمی آتی محافظت کند. البته واضح است که در چنین شرایطی کاهش تورم بدون هزینه نخواهد بود و ممکن است منجر به کاهش تولید و تعطیلی برخی از شرکت ها شود.
4- نکته دیگری که بانک مرکزی باید در اسرع وقت تصمیم بگیرد، تعیین نرخ نیما است. در شرایط فعلی فاصله نرخ نیما با ارز در بازار غیررسمی به 60 درصد رسیده است. طبیعتاً اگر بانک مرکزی قصد داشته باشد نرخ نیما را به نرخ غیررسمی بازار نزدیک کند، بی شک شاهد موج جدیدی از تورم خواهیم بود. از سوی دیگر، اگر نرخ نیما در این حدود باقی بماند، با توجه به فاصله قابل توجهی که با نرخ ارز در بازار غیررسمی پیدا کرده است، فساد و رانت گسترده ای ایجاد می کند که نظارت سفت و سخت بانک مرکزی و نهاد بر آن است. نیاز به نظارت دارد