علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در هفته های اخیر به میدان آمده و تلاش می کند با استفاده از فعالیت های سیاسی و رسانه ای خود بر شتابان تحولات سیاست خارجی ایران تاثیر بگذارد.
به گزارش بازتاب آنلاین، علی شمخانی که در دولت اول روحانی به این سمت منصوب شده بود، در دولت دوم برخلاف میل روحانی در این سمت باقی ماند. درگیری روحانی با شمخانی و مخالفت وی با ادامه حضورش در شورای عالی امنیت ملی باعث شد که وی دستور گسترش مسئولیت خود را امضا نکند و به سادگی از وی با عنوان «آقای … شمخانی» در نامه نگاری. چون او را به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی قبول نداشت.
البته شمخانی پیش از این نیز سابقه تقابل و درگیری با رئیس جمهور وقت داشت. همانطور که در دوران ریاست جمهوری خاتمی که وزیر دفاع آن شمخانی بود، در انتخابات 1392 با وی مخالفت کرد و با 8 نامزد دیگر برای برکناری رئیس جمهور فعلی متحد شد. درگیری شمخانی با روحانی، گرچه به وضوح رویارویی او با خاتمی نبود، اما هرکس کوچکترین تصوری از روابط داخلی دولت و ساختار داشت، میدانست که به کدام سمت میرود.
درگیری پنهان شمخانی و روحانی با نزدیک شدن به روزهای پایانی دولت دوازدهم آشکارتر شد. به ویژه پس از ناپدید شدن کابوس ترامپ از آسمان سیاست ایران در پاییز 2019 و پیروزی جو بایدن، نیروهای میانه رو ایران به رهبری روحانی و ظریف برای احیای برجام به راه افتادند. اما در همان شرایطی بود که مجلس یازدهم را محمدباقر قالیباف رهبری کرد و با تصویب به اصطلاح «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها» عملاً نه با ترامپ، بلکه با بایدن مخالفت کرد و با صدای بلند روحانی از این موضوع حمایت کرد. طرف آمریکایی شرایطی را تعیین کرد تا دولت جدید امکان بازگشت آسان به برجام را رد کند.
حالا با گذشت چهار سال از آن روزها، شمخانی به میادین بازگشته است. او تقریباً یک سال است که ناپدید شده است. او بازگشته و مدعی است که همچنان مسئول پرونده هسته ای است و از سوی دیگر این بار در مقابل روحانی و ظریف با این ادعا که آنها برنامه ای برای مقابله با ترامپ و افشای همپیمان بودن او نداشته اند می ایستد. در مرحله تدوین توسط قالیباف و مجلس یازدهم قرار دارد و تصویب این قانون اقدامی راهبردی و بسترسازی در مسیر معنوی و ظریف احیای برجام بود.
اما نکته اینجاست که شمخانی مانند قالیباف و دیگر موافقان لایحه ضد برجامی مجلس مدعی است که این اقدام علیه ترامپ است و باید با تحریم ها و فشار حداکثری او مواجه شد. اما مجلس یازدهم با شکست ترامپ در انتخابات این قانون را تصویب کرد و با این قانون عملا دست بایدن و روحانی را بستند و تضمین کردند که خروج آمریکا از برجام تا پایان دولت بایدن میراث ترامپ باقی بماند.
امروز شمخانی عملاً قالیباف را در مسیری قرار داده است که متحدش در برابر روحانی قرار گرفته است. در واقع شمخانی در پاییز 2019 در تلاش است تا ائتلاف خود با قالیباف علیه روحانی و ظریف و این بار علیه آنها را از سر بگیرد. پزشکیان و ظریف (و البته لاریجانی) متحد شوند. به عبارت دیگر، حضور ناگهانی و غیرمنتظره شمخانی در صحنه سیاسی ناشی از همان بدگویی است که قالیباف به راست در هفته های اخیر و سرکوب ظریف و تاکید او بر ابلاغ قانون حجاب انجام داد.
اگر موضع سیاسی قالیباف با شعارهای او برای آشتی در تضاد باشد، نه همراهی و حمایت. پزشکیان که بین خود و جلیلی جایگاهی مشخص کرد و در سیاست داخلی بر خلاف شعارها و اهداف حکومت فعال بود. شمخانی در حوزه سیاست خارجی و رفع تحریم ها نیز چنین نقشی را برای خود تعریف کرده است و جایگاه خود را جایی بین دو دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی (لاریجانی و جلیلی) قرار داده است.
شمخانی مانند لاریجانی حامی و همراه سیاست احیای برجام و متحد معنوی و ظریف نیست. پزشکیان او ظاهر می شود و نه مانند جلیلی، صادقانه نقش مخالف برجام و از سرگیری مذاکرات را بازی می کند. گویی قالیباف و شمخانی نقش «خط 3» را در وسط خط یک (معتدل) و خط دو (رادیکال ها) بازی می کنند. عنوانی که ریشه در صفوف اوایل انقلاب دارد، اما امروزه چهره ها و نیروهای مختلف نماینده این تبار هستند. قالیباف و شمخانی مشهورترین نمادهای «خط 3 جدید» هستند.
در چارچوب چنین تجدید نظری، از یک سو قالیباف به نظر می رسد تایید می کند و در عمل به آسیاب یک جبهه پایدار می ریزد، از سوی دیگر شمخانی خود را حامی مذاکرات و مدافع برجام معرفی می کند. اما در عمل راه احیا و عملیاتی شدن آن را می بندد. این در سال 2019 با قانون اقدام استراتژیک اتفاق افتاد. باید دید مخالفان آشکار و پنهان لغو تحریم ها و احیای برجام در 1403 چه ترفندهایی در آستین دارند.