به گزارش بازتاب آنلاین، اینطور به نظر میرسد که این روزها در آستانه عصری هستیم که دیر یا زود جتهای جنگنده بدون حضور خلبانان به پرواز درخواهند آمد و تنها توسط هوش مصنوعی کنترل خواهند شد.
حالا و در آستانه این عصر جذاب و سرنوشت ساز، مایکل دانلی دریاسالار نیروی دریایی آمریکا اعلام کرده که نسل آینده جتهای جنگی احتمالاً آخرین نسلی خواهند بود که در آن خلبانی در کابین حضور خواهد داشت. این موضوع نشاندهنده تغییری چشمگیر و البته نهچندان غیرمنتظره در نگرش نسبت به آینده جنگهای هوایی است.
این اولین بار نیست که چنین پیشبینیهایی صورت میگیرد و در سال ۲۰۱۵ میلادی هم مقامات ارشد نیروی دریایی آمریکا گفته بودند که برای آخرین بار است که جت سرنشینداری را خریداری کردهاند؛ حتی در سال ۱۹۵۷ میلادی هم برخی از تحلیلگران، پایان دوران خلبانان جنگی را پیشبینی کرده بودند؛ اما حالا باید ببینیم که آیا اکنون شرایط فرق کرده است؟
البته باید بدانیم که آمریکا در این مسیر تنها نیست؛ دراینبین کشورهای دیگری هم درحالتوسعه جتهای جنگنده نسل بعد هستند و گزینههای بدون سرنشین را بهعنوان یک امکان جدی مطرح کردهاند.
بررسی مزایای جتهای بدون سرنشین
یکی از فاکتورهای کلیدی در نبردهای هوایی، عملکرد حرکتی یا جنبشی یعنی توانایی مانور، شتابگیری و حفظ سرعتبالای جتهای جنگنده است؛ طبق برآوردهای انجامشده، حضور خلبان تا ۸۰ درصد از عملکرد جنبشی هواپیما میکاهد و حتی با نادیده گرفتن این آمار هم مزایای قابلتوجه جتهای بدون سرنشین غیرقابلانکار است.
حذف نیاز به سیستمهای حمایتی مثل صندلی پرتاب اضطراری و تأمین اکسیژن، به این هواپیماها امکان را میدهد تا مانورهایی را انجام دهند که برای هواپیماهای سرنشین دار ممکن نیست. دراینبین مسائل دیگری نیز وجود دارند که ارتشها را به بازنگری در مورد نقش خلبانان انسانی واداشتهاند.
سیستمهای مجهز به هوش مصنوعی در رزمایشهای نظامی عملکردی فراتر از انسان ارائه میکنند. در هواپیماهای بدون سرنشین امروزی، کنترل همچنان در اختیار انسان است که این مدل به مدل “انسان در حلقه” مشهور است؛ اما هوش مصنوعی حالا امکان ایجاد مدلهایی مثل “انسان بر حلقه” (نظارت و مداخله در صورت لزوم) و حتی “انسان خارج از حلقه” یعنی کنترل کامل و خودکار توسط هوش مصنوعی را فراهم کرده است.
باوجودی که مدل انسان خارج از حلقه، بهشدت بحثبرانگیز است، اما برتری قاطعی در میدان نبرد ایجاد خواهد کرد.
در موقعیتها و شرایطی که میلیثانیهها سرنوشتسازند، سیستمهای خودکار عملکرد بهتری نسبت به انسان را به نمایش میگذارند و حتی برخی از فرماندهان ارشد نظامی ابراز آمادگی کردهاند که در شرایط خاص، تصمیمگیری مرگبار را به هوش مصنوعی بسپارند. در این بین برخی هم معتقدند که سیستمهای خودکار قوانین جنگ را سختگیرانهتر و دقیقتر از انسان رعایت خواهند کرد.
جتهای بدون سرنشین ازنظر اقتصادی هم مزایای متعددی دارند. هواپیماهای جنگنده هم ازنظر ساخت، هم از حیث بهرهبرداری و حتی ازنظر نگهداری گرانقیمتاند و بهویژه آموزش و تأمین تجهیزات موردنیاز خلبانان هزینههای زیادی را به همراه دارد.
طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۱ میلادی انجامشده، هزینه چرخه عمر یک پهپاد شناسایی، تقریباً نصف یک هواپیمای مشابه با خلبان است و از سوی دیگر برای مواجهه احتمالی با کشورهایی مثل روسیه یا چین، استفاده از تجهیزات ارزانتر برای ارتشها حیاتی خواهد بود.
یکی دیگر از مزایای هواپیماهای بدون سرنشین، کاهش ریسک انسانی است. در شرایطی که کشورهای عضو ناتو با کمبود خلبان حرفهای مواجهاند، استفاده از سیستمهای بدون سرنشین این خلأ را بدون به خطر انداختن جان انسانها جبران خواهد کرد.
با توجه به نکات ذکر شده، یکی از گزینههای منطقی برای ارتشها، افزایش استفاده از پهپادهای کنترل از راه دور، مشابه آنچه در عراق و افغانستان بهکار گرفته شد است. در این حالت، انسان همچنان مسئول تصمیمگیری در مورداستفاده از تسلیحات باقی میماند، با این تفاوت که این پهپادها نه مکمل، بلکه ستون فقرات ناوگان هوایی میشوند.
اما برای محقق کردن این اتفاق باید پهپادها را به فناوریهایی مثل پنهانکاری (Stealth) مجهز کرد تا رادار یا حسگرهای گرمایی دشمن بهسختی قادر به شناسایی آنها باشند.
جتهای خودران چطور هدایت میشوند؟
یک گام فراتر، استفاده از جتهای جنگی کاملاً خودران خواهد بود که از فناوریهای “انسان در حلقه”، انسان بر حلقه” و “انسان خارج از حلقه” بهره میبرند. پروژه Venom نیروی هوایی آمریکا این روزها در حال آموزش هوش مصنوعی در جتهای F-۱۶ اصلاحشده است تا در آینده به پهپادهای رزمی منتقل شوند.
این پهپادها در کنار هواپیماهای سرنشین دار، بهصورت تیمهای ترکیبی انسان و ماشین عمل خواهند کرد؛ اما اگر نرمافزار هوش مصنوعی روی همان F-۱۶ ها باقیمانده یا به جنگندههای پیشرفتهتر منتقل شود، اسکادری از هواپیماهای خودران و همسطح با خلبانان انسانی پدید خواهد آمد.
ایده رادیکالتر این است که کاملاً از جنگندههای سنتی صرفنظر شود. طرفداران این دیدگاه، آیندهای را متصورند که در آن دستهای از پهپادهای ارزانقیمت و فداشونده بهصورت گروهی وارد عمل شده و دفاع دشمن را اشباع کنند. هرچند پهپادهای فعلی ازنظر برد، ظرفیت حمل و نیاز به نیروی انسانی محدودیتهایی دارند، اما در صورت تحقق مفهوم واقعی خزشدستهجمعی (Swarming)، معادلات جنگی تغییر خواهند کرد.
محدودیتهای موجود فعلی
حالا شاید این سؤال مطرح شود که در شرایط فعلی چه چیزهایی مانع پیشرفت ارتشها در این مسیر است؟
- اول اینکه هوش مصنوعی هنوز کاملاً آماده نیست. یادگیری ماشین (زیرشاخهای از هوش مصنوعی) هنوز با پیچیدگیها و خلاقیتهای ذاتی جنگ دستوپنجه نرم میکند و حتی تغییرات سادهای مثل افزودن چرخ به یک هواپیما میتواند دید رایانهای (Computer Vision) را مختل کند. از همین رو آموزش هوش مصنوعی برای مدیریت تمامی سناریوهای ممکن جنگ، کار سختی است. به گفته یکی از فرماندهان، جنگافزارهای روباتیک هنوز قرنها با ما فاصله دارند.
- ارتباطات یکی دیگر از چالشهای پیش روست. سیستمهای پهپادی که بهصورت دستهجمعی یا از راه دور عمل میکنند، نیازمند پیوندهای دادهای قدرتمندی هستند و رقبا هم سرمایهگذاریهای سنگینی برای اخلال در این ارتباطات انجام دادهاند. این مسئله طراحیها را به دو جهت سوق میدهد: حفظ خلبان انسانی و یا پذیرش کامل خودمختاری برای ادامه جنگ حتی در صورت قطع ارتباط.
- مهمترین مانع، ترس از عبور از خط قرمزها به نظر میرسد. باوجودی که آمریکا و متحدانش سیاست عدم استفاده نخست از سلاحهای کاملاً خودکار را اتخاذ کردهاند، اما فشارهای جنگی در برابر دشمنی که خود از این سلاحها استفاده میکند، ممکن است این استانداردها را تضعیف کند.
درنتیجه، اظهارنظر نیروی دریایی آمریکا بهمنزله یک هشدار به نظر میرسد: دوران خلبانان جنگنده انسانی ممکن است رو به پایان باشد و شاید جنگ آینده، این تصمیم را برایمان بگیرد.
منبع: theconversation
منبع:عصرایران