سید محمد حسین هاشمی ، روزنامه نگار ، در یک اشاره منحصر به فرد به نگهبان ایران ، با این سؤال که افزایش شدید نرخ طلاق در ایران را مطرح کرده و نوشت: البته ، نرخ طلاق در تهران بالاتر است و پایتخت در واقع یک رکورد است. “اما در همان تهران ، که رکورد طلاق را می شکند ، 5 ٪ از درآمد خانوار برای آپارتمان ها صادر می شود.”
طبق صفحه تماشای ایران ، متن کامل “روزنامه نگار سید محمد حسین هاشمی” به شرح زیر است:
“من دوستی دارم که برای کسانی که می خواهند سالها ازدواج کنند یک جمله واحد بود:” عشق برای یکی دو سال اول است ؛ پس از آن ، هنگامی که گوشت و مرغ در یخچال نیستند ، دعوا آغاز می شود. “من سعی کردم او را برای مدت طولانی دلسرد کنم ؛ اما همانطور که با دقت دیدم ، آن را دیدم ، نه چندان ضخیم ، با کمی غفلت ، می توان باور داشت. مثال را می توان در اطراف ما جستجو کرد ، اما در مکالمات اخیر حمید صاحب ، “مدیر کل شهرداری تهران”.
در این نوع اظهارات مبنی بر اینکه “نرخ طلاق با یک شیب ملایم افزایش می یابد و در سالهای اخیر به بیش از 6000 مورد در سال رسیده است”. کلماتی که در نهایت به همان جمله می آیند: “طلاق مجموعه ای از داده ها را در تهران تنظیم کرده است.” اگر این یک فاجعه برای ایران نباشد ، این یک هشدار جدی برای آینده است.
2 به همین مناسبت ، من قصد ندارم با آماری که گاهی اوقات منتشر می شود ، مقابله کنم و بر اساس شماره ها و اعداد مشابه برخی گزارش های سودآوری در شرکت ها. با این حال ، این موارد می تواند مواردی باشد که با آماری که مطابق با آمار است قابل تأیید است. آنها کاهش طلاق را نشان می دهند ، شما نمی توانید امیدوار باشید. روزنامه اقتصاد جهانی منتشر شده در تاریخ 5 اکتبر نوشت: “طبق داده های مرکز داده در سال دوم ، 1800 ازدواج وجود دارد. بنابراین تعداد کسانی که برای ازدواج کمتر به دفتر رفته اند ، و کسانی که مهر طلاق در شناسنامه وی افزایش یافته است. در سال دوم ، نرخ ازدواج به 1800 نفر رسید.
طبق آماری که در پورتال آمار انسانی ثبت نام منطقه منتشر شده است ، 6000 ازدواج وجود دارد. این نشان می دهد که تعداد ازدواج ها در ده سال گذشته نصف شده است. اگر نرخ طلاق 4000 باشد ، بیش از 2 طلاق در سال در هر 2 ازدواج ثبت می شد. این نرخ بالاترین نسبت طلاق به ازدواج از زمان ثبت نام آمار رسمی در ایران است. “بنابراین ، کاهش طلاق به دلیل کاهش ازدواج است و مقایسه آمار طلاق طی چند دهه لزوماً نشانگر کاهش طلاق نیست.”
2. حالا من پیشنهاد می کنم که همه آن را قرار دهیم. واقع بینانه باشید و به ما یک جامعه آماری از دوستان ، آشنایان و افراد اطراف ما نگاه کنید و همان چیزی را که “مشت زدن نمونه ای از غرش است” تجزیه و تحلیل کنید.
چند نفر در منطقه شما در سه تا چهار سال گذشته ازدواج کرده اند؟ چند نفر طلاق گرفته اند؟ چند زوج با هم زندگی می کنند ، اما آیا آنها طلاق می گیرند؟ چند نفر از حضور در کنار شریک زندگی خود پشیمان هستند؟ چند نفر به دلیل مشکلات خانوادگی آماده جدا شدن نیستند؟ چه تعداد از آنها به دلیل مشکلات اقتصادی طلاق گرفته اند؟ چند نفر دیگر می توانند تحمل کنند و یا چیزی شبیه به آن را تحمل نمی کنند؟ آنها از این سؤالات از آنها می پرسند. اما شما جواب خودتان را دارید.
2 ممکن است بد نباشد که کمی صریح تر با مقامات صحبت کنیم. آقایان عزیز و زنان! بگذارید باور کنیم که دستورالعمل های شما کار نکرده است! باور کنید که قانون حمایت از خانواده و جمعیت – همان قانون در اوایل پارلمان یازدهم به تصویب رسید آبان 2 از زمان زمان – هیچ درمانی برای درد نبود. بگذارید بپذیریم که بودجه 6 تریلیون دلار که برای قانون فراهم شده است ، بسیار کمتر از هزینه هایی که به کشور تحمیل کرده است واکنش نشان می دهد.
اگر این وضعیت را متقاعد کنیم که با این وضعیت ، قیمت خرید ، وام یا اجاره بها در تهران و کلانشهرها دیگر نمی تواند انتظار داشته باشد که خانواده در خانواده تشکیل شوند. در همان تهران ، که رکورد طلاق را شکست ، 5 ٪ از درآمد خانوار برای آپارتمان ها صرف می شود.
آنها بهتر از نویسنده این خطوط می دانند که هر ایرانی باید حداقل 2 غذا از جمله نان ، برنج ، ماکارونی ، گوشت گاو یا گوساله ، مرغ ، شیر ، ماست ، پرتقال ، لوبیا ، عدس و … استفاده کند. حتماً بهتر از نویسنده این خطوط بدانید که حداقل سبد بیش از 2 ٪ و بیش از یک ماه در سال گذشته است که منجر به افزایش بیش از 2 درصد قیمت ها می شود.
بگذارید یک سبد با هزینه های آموزشی ، فرهنگی و اوقات فراغت که دیگر نیازی به آن ندارند ، تهیه کنیم. مسئول زن و مرد! بپذیرید که میزان طلاق تقریباً 2 ٪ در سال اول ازدواج نیاز به ریشه های فرهنگی ، اجتماعی و در پیش زمینه همه آنها از نظر اقتصادی دارد. بگذارید یک تیم تحقیقاتی را در مراکز طلاق راه اندازی کنیم ، از کسانی که می خواهند از هم جدا شوند بپرسیم و دلیل واقعی این تصمیم را بپرسیم. طبق آمار ، تقریباً 2 درصد از طلاق ها به دلیل مداخله در خانواده است. بیایید ببینیم ریشه این رویداد چیست.
1- نویسنده معتقد است گفتار درمانی ناراضی است. این یک سخنرانی است. تکرار کنید و باید کاری انجام ندهید و کاری انجام ندهید. رشد غیر ضروری آمار طلاق در کشور و این رشد با نصب برخی از پرچم ها در بزرگراه های تهران ، که عموماً با چند خبر در اخبار تلویزیونی و رادیو خسته شده اند ، ناراضی است. فرزند خوبی داشته باشید
این جامعه ، که یک روز یک روز به طول انجامید و گفت که آنها در کنار هم می مانند و می سازند و … و اکنون در وسط خیابان ، یکی او در این راه کج شد یا هر دو تصمیم گرفتند خود را به جای اینکه تحت تأثیر احکام انگیزه و انگیزشی قرار بگیرند ، خود را از هم جدا کنند ، آنها در شرایط واقعی تصمیم خود را در اطراف خود گرفتند. به نظر می رسد شرایطی که نه ارگان ها و نه سازمان های حاکمیت و نه سازندگان تصمیم در این زمینه دارند.
بنابراین ، برای مدتی بد نیست ، همه مراکز و سازمان هایی که خود را برای رعایت نسخه عملکرد خود در سالهای اخیر متاهل می دانند ، تمام اقدامات خود را رها می کنند ، از اقدامات خود پشیمان می شوند و از مسیری دور از شعارهای معمولی پیروی می کنند. نحوه صرف وضعیت اقتصادی در کشور. “