به گفته خبرگزاری آنلاین ، محمد رضا تاجیک استاد علوم سیاسی در دانشگاه شهید بهشی و نظریه پردازان اصلاح طلب در اشاره ای به جمران نوشتند:
بوها
من داستانی را در مورد وب سایت الینا کازامیاس خوانده ام با عنوان ما بد است که مخالفان سیاسی خود را که سعی کردند به ما بگویند درک کنیم: “ما ممکن است هرگز مخالفان سیاسی خود را به خوبی بشناسیم.” حتی اگر ما اعتقاد داشته باشیم که آن را می دانیم ، در واقع اشتباه می کنیم.
کازامین ادامه می دهد: بسیاری از مطالعات نشان داده اند که افراد برای درک کسانی که “نصب نشده” را درک می کنند ، مشکلات جدی دارند. اشتباهات شناختی و چندین پیش داوری ، مخالفان ما معمولاً افراد ساده لوح و بدخواه را معرفی می کنند که هیچ انگیزه ای برای ضرب و شتم ما ندارند. یک مطالعه جدید در دانشگاه Oxfred چشم انداز تاریک تری را ارائه می دهد. این مطالعه ، تلاش برای درک مکانیسم درک انسان از مخالفان آنها ، نشان می دهد که گاهی اوقات وقتی تمام تلاش خود را برای درک طرف مقابل انجام می دهیم ، ما هنوز شکست می خوریم.
بانی پین ، روانشناس شناختی در کالج دانشگاه کینگز در لندن می گوید: “هدف ما این بود که ببینیم آیا مردم مخالفان سیاسی خود را کمتر درک می کنند و آیا از آن آگاه هستند.” او می گوید در هر یک از مطالعات قبلی. [گروه خودی] و کسی ب [گروه غیرخودی] به نظر نمی رسد مشکل دیگر این است که هیچ یک از این مطالعات ارزیابی نشده است که آیا تفاوت در درک افراد به توانایی آنها قابل درک است یا به دلیل انگیزه های آنها است.
به طوری که محققان بتوانند گروه گروهی خود و نه مرد را که هر یک با شرکت کنندگان طبقه بندی می کنند طبقه بندی کنند یکی از ابتدای دو اول آنها آزمایش شدند. این احکام مربوط به ارزشهای مذهبی ، خانوادگی و اقتصادی بود و شرکت کنندگان مجبور بودند بگویند که آیا آنها موافقت کرده اند. برخی از این جملات عبارتند از: “افراد فقیر از نظر ذهن خود فقیر هستند” ؛ “ازدواج بین زن و مرد مقدس و آسمانی است” ؛ “برای من ، بشریت اولویت بالاتری نسبت به ارزشهای دینی دارد” ؛ “ما به دلیل مشکلات تبعیض آمیز لازم نیست که از کسی سرقت کنیم.” سپس هر شرکت کننده پاسخ شخص ناشناس دیگری را از همان سؤال نشان داد. اگر این دو دیدگاه مشابه داشتند ، آنها “خود” تلقی می شدند ، و اگر دیدگاه آنها متفاوت بود ، آنها با هم “سلامتی” نبودند.
سپس آنها از هر شرکت کننده خواستند که پیش بینی خود را از پاسخ این شخص ، به ویژه در مورد سایر سؤالات ، بگویند و بگویند که چقدر برای خودشان ایمن است. شرکت کنندگان مجبور بودند این تمرین را برای 4 نفر مختلف تکرار کنند. این مطالعه نشان داد که شرکت کنندگان به طور متوسط بیش از پنجاه درصد از دیدگاه های گروه را دارند ، اما گروه این گروه فقط 5 ٪ صحیح بود.
نکته جالب این است که اعتماد به نفس شما به پیش بینی هایی که در مورد گروه خود انجام داده اید متفاوت از اعتماد شما به پیش بینی های غیر گروهی است. آنها گفتند که 5 ٪ از پیش بینی های خود در مورد دیدگاه خودی ها و 5 ٪ اطمینان داشتند که پیش بینی های آنها یک دیدگاه در خانه نبود.
پین می گوید: “مردم واقعاً نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند.” بسیاری از مطالعات به این نتیجه رسیده اند که ما فکر می کنیم که آنها یک ذهنیت نسبتاً ساده دارند. و دلیل این امر این است که اگر ما اعتقاد داشته باشیم که شخص دیگری است ، ما برای درک ارزش ها و اصول آنها به کلیشه ها می رویم. بنابراین سوالی نیست که ما نمی خواهیم افکار افراد غیر گروهی را بدست آوریم ، اما مشکل این است که ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم ، زیرا حتی اگر سعی کنیم آنها را درک کنیم ، هنوز نمی توانیم. این نتیجه می تواند چیزی از قطبش جامعه باشد. قطبش چیزی با افراد کمتری در تعامل دارد ، بنابراین ما نمی توانیم ذهنیت آنها را به خوبی الگوبرداری کنیم و تفاوت های آنها را با خودمان درک کنیم.
دو
جامعه امروزی ایران یکی از رویکردهای ایدئولوژیک ، انقلابی ، کسری ، سیاسی ، قومی ، جنسیتی خاص و طبقاتی ، جامعه ای دو قطبی (و شاید متنوع) است. شاید همه این دلایل در دو عامل اول ، یعنی گرایش ها و تمایلات ایدئولوژیک و انقلابی خلاصه شود. اگرچه این دو عامل در اراده و تمایل و سود با گذشت زمان نیز دگرگون می شوند ، اما هنوز هم نقش ایدئولوژی و انقلاب در دو قطبی و تقسیم ایران را منعکس می کند.
از این منظر ، تاریخ ایران پس از ایران انقلابی را می توان تعریف کرد و به عنوان قطبش مکرر و بازی های متضاد قطب ها نشان داد. رویکرد ایدئولوژیک و انقلابی که به قدرت آلوده می شود و نه تنها منطق دوگانگی خود را به دست می آورد و دو برابر بدن جامعه نیز می شود ، بلکه در خود نیز در این مهره های خانگی گرفتار شد و هنوز منتشر نشده است.
با وجود برنامه ماوراء طبیعی ، که به آن “اجماع” گفته می شود و چه کسی تنها راه خروج از وضعیت فعلی قدرت یا سیاست هنگام درک برخی از مناطق آب و هوایی قدرت و سیاست است ، ما نقش مؤثر را در همه زمان ها و در هر زمان می بینیم. یکی موها ناسالم است ، جوهر فکر او مانند یک جید است ، سم نفس او بر کیمیاگری عشق غرق می شود ، و آنها نمی بینند ، به جز خودشان ، زیرا آنها برخی از خودی ها را از خود می بینند ، آنها را نیز می کشند و شمشیر و شمشیر آنها هستند ، شمشیر ، آنها از خودشان هستند. آنها می خواهند بگویند كه دیگران (جامعه مردم) در مورد رهبری خود گفته اند و سخنان آنها منزجر شده است ، در سدیم كه در نظر گرفته شده است ، و گفتند كه دیگران باید آنها را تزئین كنند و مردم و دانشمندان می پذیرند كه گفتند: “آنها گفتند.
سه
این گروه از افراد از دو نوع هستند: اول از همه ، کسانی که نمی دانند در کدها و قطبش ها سوءاستفاده و وحشی هستند ، دو نفر دیگر که اشتباه و تحقیرآمیز هستند ، اما آنها تسلیم نمی شوند.
از طرف دیگر ، این گروه سعی می کند از راهرو اجماع و قطبیت در بین همراهان قدرت وارد اتاق قدرت شود و ارباب محافل را در شیارهای خود ببرد و بیشتر از تالار معشوق و تاج و تاج تعجب کند. در هر شرایطی ، آنها فقط به دنبال دنیای خود هستند و از این طریق دین و خانه را ترک نمی کنند. اما من می گویم: “من از اعتقاد شما می ترسم ، سم مادر میهن شما را می سوزاند. من گفتم که اجماع بسیاری از قدرت طالبان با کد فتح دولت یکسان است و امروز شما هنگام حذف و رد کردن همراهان خود ، تجلی این کد را تجربه خواهید کرد و این هنوز یکی از پیامدهای جادو است.
۲۹۲۱۱