با فروش بلیتهای کنسرت با قیمت 800 هزارتومان، میتوانیم این رفتهرفته کنسرت را به یک تجربه لوکس تبدیل کنیم. این روش باعث میشود قیمتهای غیرمنطقی و بیرویه برای قشرهای مختلف جامعه ایجاد شود و بنابراین این شادی جمعی از افراد مختلف محروم میشود.
در بسیاری از جوامع، برگزاری کنسرت مرسوم است و هر ساله در زمان های مختلف سال، نوازندگان مشهور در جشنواره ها یا تورهای کنسرت ظاهر می شوند. به این ترتیب مردم می توانند با حضور در این کنسرت ها اوقات خوشی را تجربه کنند.
مهم نیست مخاطب کنسرت چه ژانری را انتخاب می کند؟ مشکل اینجاست که هر کدام بر اساس سلیقه و بودجه خود تصمیم گرفتند به کنسرت بروند تا از زندگی روزمره فاصله بگیرند. انرژی خود را آزاد کنید یا حتی در آرامش به یک کنسرت پیانو گوش دهید.
قبل از شیوع ویروس کرونا بلیت کنسرت تا 200 هزار تومان میشد و فضا به گونهای نبود که کنسرت یکی از تجملات جامعه محسوب شود، اما وقتی هنرمندان موسیقی پس از دو سال به سالنها بازگشتند با افزایش دو برابری قیمت، با هم آشنا شدیم. و از آن به بعد قیمت بلیت به 800000 تومان رسیده است. با این حال، پیش بینی می شود به زودی شاهد سقف قیمتی یک میلیون تومانی برای بلیت کنسرت باشیم، حتی اگر حضور در کنسرت در کشورهای دیگر، حداقل در ژانرهای پرطرفدار، امری عادی تلقی شود و حضور در کنسرت کالای لاکچری به حساب نیاید. در اپرا یا موسیقی کلاسیک، اما با افزایش تورم، امکان شرکت در کنسرت برای مردم عادی کمتر و کمتر می شود.
در واقع قبل از شیوع ویروس کرونا، قیمت بلیت کنسرت تا 200 هزار تومان بود و فضا به گونه ای نبود که کنسرت یکی از تجملات جامعه محسوب شود، بلکه زمانی که هنرمندان موسیقی پس از دو به سالن ها بازگشتند. سال ها با افزایش قیمت باید انتظار دو برابری داشتیم و از آن زمان تاکنون قیمت بلیت به 800 هزار تومان رسیده است. هرچند پیش بینی می شود به زودی به سقف یک میلیون تومانی بلیت کنسرت برسیم.
در این شرایط خانواده 4 نفره ای را تصور کنید که درآمدشان تا 13 میلیون تومان است و قصد دارند در یک کنسرت موسیقی شرکت کنند. اگر هر بلیت را 245 هزار تومان فرض کنیم، در مجموع باید 960 هزار تومان برای بلیت کنسرت هزینه کنند. این در حالی است که اگر بخواهند بیرون از منزل شام بخورند باید یک میلیون تومان کنار بگذارند و تا 300 هزار تومان برای رفت و آمد به محل کار خرج کنند. در مجموع یک شب کنسرت برای خانواده ای که فقط 13 میلیون تومان درآمد دارد، تقریباً سه میلیون تومان یعنی 23.7 درصد از حقوق او. هزینه دارد.
در هر صورت با توجه به افزایش قیمت بلیت کنسرت، کارشناسان مدت هاست نسبت به تبدیل کنسرت به یک کالای لوکس فرهنگی هشدار می دهند که از سوی دیگر برگزارکنندگان کنسرت نیز با توجه به هزینه تمام شده آن را توجیه می کنند. در شرایط فعلی راه دیگری وجود دارد.
در واقع وقتی از مجریان کنسرت در مورد قیمت بلیت سوال می شود، آنها نیز این سوال را مطرح می کنند و می گویند: «چه چیزی افزایش قیمت نداشته است که فرض کنیم قیمت بلیت کنسرت افزایش پیدا نکند؟ کنسرت ها نیز افزایش خواهند یافت، به عنوان مثال هزینه های اجاره سالن، پذیرایی، نوازندگان، تبلیغات و پوسترها. اگر چنین است، قیمت ها افزایش می یابد بدون قیمت، ما نیز قیمت را افزایش نمی دهیم.
البته در این میان باید به موضوع وضعیت سالن های کنسرت نیز توجه کرد. در واقع مهم ترین سالن های کنسرت کشور ما مالک خصوصی ندارند. به عنوان مثال سالن «مرکز همایش های برج میلاد» متعلق به شهرداری تهران است و اگر برای برگزاری کنسرت از برگزارکنندگان کرایه می گیرد، این هزینه ها در واقع باید صرف نگهداری سالن شود و نه سود.
اما نکته اینجاست که هیچ حمایتی از سوی سالنها برای برگزاری کنسرتها و حتی سالنهای بنیاد رودکی که به اجرای آثار کلاسیک و نواحی کلاسیک ایرانی اختصاص دارد، نمیشود، با وجود اینکه این ژانرها در همه جا مورد حمایت مالی دولتها قرار میگیرند، در سطح جهانی چندان حمایتکننده نیستند. . در مورد این ژانرها هم این اتفاق نمی افتد.
اما جدای از بحث هزینه بالای برگزاری کنسرت در تهران، باید گفت که پایتخت نشینان حداقل سالن های کنسرت حرفه ای دارند و علاقه مندان می توانند به نوعی به کنسرت مورد علاقه خود بروند، اما در اکثر شهرها حتی اگر کنسرت در حال برگزاری است، سالن کنسرت وجود نخواهد داشت. ; بلکه در بسیاری از شهرها سالن های کنفرانس، سینما، سالن های ورزشی و سالن های کنسرت نامناسب محل برگزاری کنسرت هستند.
نباید فراموش کرد که کنسرت ها تاثیر بالایی در شادی دارند و برای ایجاد این شادی ابتدا باید زیرساخت های اساسی مانند سالن های مناسب ایجاد شود و سپس با حمایت دولت قیمت بلیت ها کنترل شود تا عموم مردم بتوانند در آن شرکت کنند. حداقل دو بار در سال در کنسرت شرکت کنید و لذت را از دست ندهید!