مرجان فاطمی: «زودپاز» ساخته بازتاب آنلاین این روزها بر فروش سینمای ایران تاثیرگذار است. فیلمی کمدی که با روحیه دهه شصت و دوران موشک باران ساخته شد و زندگی مردم و شرایط سختی را که در آن زمان می گذراندند به سخره گرفت. محسن تنابنده و نوید محمدزاده هم در گریم و هم در بازیگری زوج مکمل جذابی را تشکیل داده‌اند و تلاش کرده‌اند نقش دو جوان بی‌خانمان و بیکار را در دوران جنگ به تصویر بکشند.

به گزارش بازتاب آنلاین، از اواسط دهه هفتاد که کمال تبریزی تابوی شوخی جنگی با «لیلی با من است» را شکست و کمدی شایسته و خوش ساخت را در اختیار مردم قرار داد، بارها با آثاری مواجه شده ایم که به نوعی. آن زمان به شوخی می گفتند با جنگ، راکت انداز و شرایط سخت سروکار دارند. به بهانه اکران فیلم «زودپاز» نگاهی می اندازیم به موفق ترین کمدی هایی که با این فضا ساخته شده اند.

زودپز بازتاب آنلاین 1403

نوید محمدزاده و محسن تنابنده در نمایی از فیلم زودپز

بازتاب آنلاین در فیلم «زودپاز» با موشک انداز، آژیر قرمز و فضای آتش زا آن دوران شوخی کرد. در شرایطی که راکت‌ها به محله‌های مختلف تهران اصابت کرده و زندگی همه را تحت تاثیر قرار می‌دهند، دو شخصیت اصلی فیلم زودپز سعی می‌کنند به جای فشار دادن سوپ، جسد مردی را که بر اثر انفجار زودپز جان خود را از دست داده است، جایگزین کنند شهید حملات موشکی است و این موضوع آنها را در موقعیت های عجیبی قرار می دهد. بازتاب آنلاین علاوه بر مبحث راکت‌اندازها به شوخی با ظاهر، ارزش‌ها و سبک زندگی مردم آن زمان می‌پرداخت و تا حدودی سعی می‌کرد از رویدادهای واقعی و حتی جوک‌های مربوط به آن دوران الهام بگیرد. فضای شهر با توجه به زمان وقایع باورپذیر شده است و تضاد رفتار شخصیت ها با موقعیتی که در آن قرار گرفته اند، کمدی مفرح را شکل داده است. یکی یکی از جذاب ترین عوامل فیلم، بازی مشترک محسن تنابنده و نوید محمدزاده است. رفتارها، تصمیمات و کنار آمدن با شرایط از آنها زوجی جذاب و مکمل ساخته است.

هزارپا | ابوالحسن داودی ۱۳۹۶

نگاهی به کمدی هایی که به بهانه اکران «زودپاز» با جنگ، موشک انداز و شرایط سخت زندگی آن دوران شوخی می کردند. کمدی جنگی
رضا عطاران در نمایی از فیلم هزارپا

داستان «هزارپا» در زمان جنگ می گذرد. دوره ای که بسیاری از جانبازان پس از مجروح شدن در بیمارستان های جانبازان بستری شدند و عده ای بدون حقوق در آنجا خدمت کردند. آنچه باعث می شود دو شخصیت فیلم، لمپن و جنایتکار، چشمان خود را به تاریخ جبهه و جنگ باز کنند و با این شرایط شوخی کنند، استفاده از شخصیت رضا در موضوع قطع عضو است. رضا که قبل از جنگ یک پای خود را از دست داده است به عنوان یک جانباز ظاهر می شود و داوطلبانه برای کمک به جانبازان در آسایشگاه کمک می کند تا بتواند جایی در قلب دختری به نام الهام پیدا کند. الهام دختر ثروتمندی است که مسئولیت رفاه جانبازان را بر عهده گرفت و قول داد تنها با یک جانباز ازدواج کند. رضا برای اینکه او را متقاعد به ازدواج و کسب درآمد کند به زندگی و رفتار جانبازان نزدیک می شود که تضاد جالبی ایجاد می کند. ابوالحسن داودی با بازی رضا عطاران و جواد عزتی کمدی استاندارد و قابل توجهی خلق کرد. یکی این یکی از دلایل موفقیت فیلم بود. «هزارپا» کمدی پرمخاطبی بود و با فروش 38 میلیارد تومانی رکوردهایی را شکست. پیش از فیلم مطرب عنوان پرفروش ترین فیلم سینمای ایران را داشت و به عنوان پرمخاطب ترین فیلم دهه 90 شناخته می شد.

نهنگ عنبر سامان مقدم 2013

نگاهی به کمدی هایی که به بهانه اکران «زودپاز» با جنگ، موشک انداز و شرایط سخت زندگی آن دوران شوخی می کردند. کمدی جنگی
رضا عطاران در نمایی از فیلم نهنگ عنبر

سامان مقدم در «نهنگ عنبر» روایت های جذابی از روابط عاشقانه ارژنگ و رویا در اواسط دهه شصت به تصویر کشیده بود. درست است که بخش مهمی از ماجراهای فیلم به حال و هوا و زندگی جوانان آن دهه می‌پرداخت، اما در برخی قسمت‌ها به تاریخچه جنگ و راکت‌اندازها نیز پرداخته است. به عنوان مثال، در یکی از سکانس ها متوجه شدیم که ارژنگ با چمدان هایش برای خروج از کشور به سمت فرودگاه می رود و یک بار با همان چمدان از میدان جنگ خارج شده است. یا در فصل دوم می بینیم که در جایی حتی به میدان می آید. ترس مردم از راکت انداز و افتادن به زیرزمین ها و اتفاقاتی که در آنجا رخ داد از دیگر قسمت های جالب این فیلم بود. در مجموع سامان مقدم در دو فصل «نهنگ عنبر» تصویری کلی از زندگی مردم در دوران جنگ ارائه کرد. فیلم «نهنگ عنبر» با فروش نزدیک به هفت میلیارد تومب دومین فیلم پرفروش سال 2014 پس از فیلم محمد رسول الله شد.

ضد گلوله مصطفی کیایی 1390

نگاهی به کمدی هایی که به بهانه اکران «زودپاز» با جنگ، موشک انداز و شرایط سخت زندگی آن دوران شوخی می کردند. کمدی جنگی
مهدی هاشمی و محسن کیایی در نمایی از فیلم ضد گلوله

داستان «ضد گلوله» به اواسط دهه 60 و اوج جنگ ایران و عراق برمی گردد. ما با شخصیت مردی روبرو هستیم که کارش در دهه شصت ضبط و تکثیر کاست و نوارهای ویدئویی است. همسرش با شغلش مشکل دارد و معتقد است در جنگ فقط کسانی افتخار می کنند که به جبهه بروند و شهید شوند. وقتی مردی با بیماری لاعلاج خود مواجه می شود و متوجه می شود که شانس زیادی برای زندگی ندارد، تصمیم می گیرد به جبهه برود و شهید شود تا همسرش به او افتخار کند. او خود را مجبور به مبارزه می کند و هر کاری که از دستش بر می آید برای شهادت انجام می دهد، اما هیچ چیز. تیر و خمپاره ای به او نزدیک نمی شود و از تمام خطرات جان سالم به در می برد. در اینجا برخلاف «لیلی با من است»، تلاش های این شخصیت برای شهید شدن و ناکامی هایش موقعیت های کمیک جالبی را رقم می زند. «ضد گلوله» موفق به دریافت دیپلم افتخار بهترین فیلم سی امین جشنواره فیلم فجر شد. همچنین مصطفی کیایی برای نگارش فیلمنامه برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد. «ضد گلوله» بیش از یک میلیارد فروخت که با توجه به سال تولید فروش مناسبی به حساب می آید.

عزل مسعود ده نمکی ۱۳۸۵

نگاهی به کمدی هایی که به بهانه اکران «زودپاز» با جنگ، موشک انداز و شرایط سخت زندگی آن دوران شوخی می کردند. کمدی جنگی
امین حیایی در نمایی از فیلم اخراجی ها

مسعود ده نمکی در «اخراجی ها» دست روی چند جوان شورشی جنوب شهر گذاشته بود که هر کدام بنا به دلایلی تصمیم گرفتند به جبهه بروند. جوانان نهفته و معتادی که هیچ شباهتی به مبارزانی که نامشان مدام در فیلم ها و سریال ها مطرح می شد نداشتند. نه ظاهرش و نه نظراتش ربطی به آن فضا نداشت و این یک موقعیت کمدی خنده دار ایجاد کرد. ده نمکی در واقع تلاش کرد این واقعیت را توضیح دهد که رزمندگان جنگ ایران و عراق از همه طیف ها بودند و فقط شامل بچه های مذهبی و افراد با اخلاق نبودند. آنها مدام در میدان جنگ شوخی می کردند، همه چیز را خراب می کردند، به دنبال مواد، طلا و غیره می گشتند. بیش از هر چیز، و از کوچکترین اصول پیروی نمی کردند. این تضادها و تفاوت نگاه تن نمکی به مبارزان به عامل جذاب فیلم تبدیل شده بود. “اخراجی ها” یکی یکی از پرفروش ترین فیلم هاست. در سال 2016 عنوان پرفروش ترین فیلم را از آن خود کرد. این فیلم در جشنواره فجر حضور نداشت و فقط در معرض قضاوت مردم قرار گرفت. موفقیت فروش این فیلم ده نمکی را به فکر ساخت قسمت دوم و سوم انداخت.

لیلی با من است کمال تبریزی ۱۳۷۴

نگاهی به کمدی هایی که به بهانه اکران «زودپاز» با جنگ، موشک انداز و شرایط سخت زندگی آن دوران شوخی می کردند. کمدی جنگی
پرویز پرستویی در نمایی از فیلم لیلی با من است

«لیلی با من است» یکی از اولین پروژه های تلویزیونی است که با سرمایه گذاری مرکز سیما فیلم در قالب یک سریال سینمایی ساخته شد. ابتدا این فیلم منتشر شد و سپس نسخه سریالی این پروژه در شش قسمت پخش شد. «لیلی با من است» فیلمی است که تابوها را در سینمای سانتا دفنسا می شکند. فیلمی که برخلاف تمام پروژه های آن زمان واقعیتی را آشکار کرد که عموم مردم دوست داشتند. مردی به نام صادق مشکینی به طور اتفاقی جلو می آید و نمی تواند بر ترس خود غلبه کند. او ظاهراً مشتاق است، اما به تلاش برای فرار از میدان ادامه می دهد و حتی قسم می خورد که خدا به او کمک می کند تا پایش را از جلو قطع کنند. این عدم تمایل به حضور در میدان جنگ و تلاش برای فرار برای فضای بسته سینمای ایران در دهه 70 بسیار مهم بود. کمال تبریزی در مصاحبه ای گفت که ساخت «لیلی با من ایس» سخت ترین کاری بود که در طول دوران فعالیتش انجام داد. در مقابل مردمی که معتقد بودند قصد توهین به جنگ و بسیج و ارزش‌های دفاع مقدس را دارد، ایستاد. او گفت که هیچ کس حاضر نیست به او امکانات نظامی بدهد و او در تمام مراحل آسیب دیده است.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما