حتی قبل از انتشار اولین قسمت از پشت صحنه «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» همچنین می توانستیم حدس بزنیم در آن سوی دوربین تولید این سریال چه گذشت و سروش صحت با چه دقت و حساسیتی تولید آن را آغاز کرده است. در تک تک لحظات این پشت صحنه، چیزی که بیشتر به چشم می آید نظم و پشتکار، ایده های خلاقانه کارگردان و البته آرامش و صمیمیت همه اعضاست. نگاهی داریم به اتفاقات مهم پشت صحنه این سریال.
به گزارش بازتاب آنلاین، قسمت اول «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» این روزها در پشت صحنه اکران است. در حال حاضر منتشر شده است و به زودی قسمت دوم را بارگذاری خواهیم کرد. در حال حاضر، ما جنبه های مهم پشت صحنه قسمت اول را بررسی می کنیم.
سروش صحت چگونه کار می کند | نکته مهم درباره آثار سروش صحت، تحقق فیلمنامه است. سروش صحت و ایمان صفایی فیلمنامه را به قدری دقیق می نویسند که نمی توان تصور کرد که یک اتفاق بداهه در آن گنجانده شود. در ابتدای قسمت اول، پشت صحنه، “مگه تموم عمر چند تا بهاره؟” می بینیم که سروش صحت حتی در اندازه موی شخصیت هایش هم حساسیت نشان می دهد و برایش مهم است که شخصیت ها دقیقاً همان طور که در ذهنش است به نظر برسند. نکته مهم دیگر بحث در مورد مطالعه از راه دور است. جدای از تمرین دیالوگ ها با هم، بازیگران قبل از شروع ضبط، یک به یک با تکرارهای مداوم به درک درستی از سروش صحت می رسند. صحت حتی به تک تک رقص ها یا نحوه حرکت نوازندگان می پردازد و اجازه نمی دهد هیچ حرکتی بدون دلیل در کارش انجام شود.
کلید خوردن در دوران کرونا | یکی از جمله نکات جالبی که در پشت صحنه سریال به چشم می خورد، نقاب هایی است که روی صورت صحت، بازیگران و عوامل وجود دارد. این سریال در زمستان 1400 می گذرد. زمانی که هنوز ماسک ها از روی صورت برداشته نمی شد و خطر ابتلا به کرونا وجود داشت. در قسمتهای مختلف پشت صحنه میبینیم که بارها صحت پشت نقاب با دیگران صحبت میکند یا بازیگرانی که تازه در حال تمرین هستند، ماسک میزنند و فقط زمانی که جلوی دوربین میروند، آن را برمیدارند. البته با نزدیک شدن به قسمت های بعدی تعداد ماسک ها کم می شود و مشخص می شود که دیگر خطری وجود ندارد.
تلاش برای تنوع بخشیدن | که در یکی از ابتدای نمایش می بینیم که صحت به عوامل توضیح می دهد که قرار است بخشی از نمایشنامه که مربوط به فلاش بک های شمال ایران است را ضبط کنند. او توضیح می دهد که دلیل رفتن به شمال منطق خاصی ندارد و فقط می خواهند این کار را برای تنوع بصری انجام دهند. مهم این است که صحت از ابتدا این قرارداد را می بندد که پیرمردها و گروه (اگر شهرام جزو آنها نباشد) رکورد ندارند و همه جا هستند. یک بار گروه ممکن است بالای یک تپه بازی کند و بار دیگر در داخل یک تونل یا غار و غیره. او مدام تاکید می کند که این کار را فقط برای تنوع انجام می دهد. نکته جالب اینکه اتفاقا سکانس های شمال از نظر بصری بسیار جذاب بودند.
سختی کار با مسنترها | اردشیر کاظمی و عین الله ماریا دو بازیگر قدیمی این سریال بودند که با بازی بابا جلال و رزاقی طرفداران زیادی پیدا کردند. سکانس هایی که در حین تماشا و مرور برترین فیلم های جهان دیدیم بسیار درخشان بود و در پشت صحنه تلاش هایی که برای گنجاندن این سکانس ها انجام شد مشخص بود. در سکانسی که رزاقی قرار است بگوید در حال تماشای فیلم درخشش با بازی جک نیکلسون و کارگردانی استنلی کوبریک است، بارها این اسامی را به او می گویند و او مدام آنها را فراموش می کند و اشتباه تلفظ می کند. تا بالاخره بتوانید آن را با لحن خودتان بگویید. یک جایی هم می بینیم که کاظمی قرار است اسم جانی دپ را بگوید و نمی فهمد چطور آن را بگوید تا اینکه بالاخره آن را روی کاغذ بنویسند و او بخواند. معلوم میشود که چون دیالوگ را محکم نگه داشتهاند، برداشتهای بسیار کوتاهی داشتهاند و دقت بعد از هر دیالوگ کاهش مییابد.
مورد خاص حفره | سخت ترین سکانس هایی که در پشت صحنه می بینیم مربوط به ماجراهای درون حفره ذهنی شاهین است. برای پرتاب شاهین به داخل سوراخ از پرده سبز رنگ استفاده شد و برای سکانس هایی که شاهد کشته شدن جمشید بودیم، مقدماتی فراهم شد تا بتوان آن را از سقف آویزان کرد. هدایت و هدایت گروه موسیقی در این فضا کار سختی بود و سفارش هنرمندان برای همراهی با داستان نیز دردسر بزرگی بود. با این حال، نتیجه شگفت انگیز است.
حرکات خلاقانه | پس از دیدن پشت صحنه، متوجه شدیم که برخی از سکانس ها چقدر خلاقانه بوده اند. به عنوان مثال صحت گروه موسیقی را سوار قایق می کند و از آنها می خواهد که پس از ذکر شهرام از قورباغه موسیقی درباره قورباغه اجرا کنند. یکی او از همان ابتدا از همه می خواهد که مراقب باشند تا بتواند فرار پسر با مار را یکجا به تصویر بکشد و دوربین بدون بریدن به سمت تقاطع سهروردی و نیما حرکت کند. از این گذشته، ماجرای فلاش بک آمجلال که در همان سن وارد مدرسه می شود و با همکلاسی هایش که هم سن و سال هستند شوخی می کند، هم آزاردهنده و هم جذاب است. ساحات را میبینیم که بلندگوی مدرسه را به دست میگیرد تا به بزرگترها توضیح دهد که باید مثل بچهها شیطون باشند و آنها هم به شیوهی خودشان دنبالش میروند. ما بسیاری از این نوع خلاقیت ها را در حوزه سلامت دیده ایم، اما اکنون می توانیم در پشت صحنه بیشتر در مورد آنها صحبت کنیم.
“مگه تموم عمر چند تا بهاره؟” اولین سریال سروش صحت برای شبکه داخلی بود که در 25 قسمت به طور مشترک در دو پلتفرم «فیلیمو» و «نماوا» پخش شد.