Mini -serial جدید نوجوانی مینی -ساله یک محصول Netflix است که زاویه های پنهان زندگی آنلاین نوجوانان را نشان می دهد یکی او شاهکارهای کوتاه قرن بیست و یکم را در نظر گرفت. این مینی های کوچک ، جنایی و روانشناختی ، به موضوع داغ ماه گذشته تبدیل شده است ، با تعجب خود با 2 میلیون بازدید در روزهای اول و برنده شدن در 9 کشور ، تا به امروز با سایر سریال های پلت فرم Netflix تا به امروز.
طبق گفته Etemad ، در دو هفته اول پخش ، با 1.5 میلیون بازدید ، این پلتفرم به محبوب ترین سری کوتاه این سیستم عامل تبدیل شده است. این استقبال منحصر به فرد نشان دهنده تأثیر عمیق داستان و عملکرد قوی بازیگران بر روی مخاطب است. پدیده ای که منتقدین آن را “ویران کننده” خوانده اند.
استفان گراهام و جک تورن سازندگان سریال هستند که به کارگردانی هنرمندانی چون استفان گراهام ، اشلی والترز ، ارین دوهرت ، مارس ، در کوپر و کریستین ترمارکو کارگردانی می شوند. آنچه علاوه بر محتوای بازتابنده و شگفت آور آن ، این مینی را متمایز می کند ، شکل و تکنیک مورد استفاده در آن است. نوجوانان 4 قسمت استرس زا و نفس گیر دارند که هر یک از آنها یک شات منفرد یا تک (بدون برش یا برش) است.
این سبک فیلمبرداری بیشتر در خدمت تماشای مخاطب است که داستان را تحقق می بخشد. ممکن است در ابتدا ساده باشد ، اما دوربین حتی وارد سطح شلوغ می شود ، مانند ورود دو بازرس به قسمت دوم. جسارت کارگردان به حدی است که دوربین می خواهد شخصیتی را که از طریق آن شخصیت انتخاب کرده است ، بگیرد تا ما را به ماجراهای دیگر برساند.
در این سریال ، همه وقایع در زمان واقعی اتفاق می افتد ، و این نوع کارگردانی قابل ستایش است. یکی نکته جالب دیگر این است که نگاه Raintin با وسط سکوی Netflix کاملاً متفاوت است. نوجوانان در مضامین حساس مانند تک رنگ (مجموعه ای از وب سایت ها ، وبلاگ ها و انجمن های آنلاین هستند که برخی از اشکال خصومت با زنان و زنان اغراق آمیز را اغراق می کنند) ، مردانگی سمی ، اندرو تیت (کیک بوکسور حرفه ای آمریکایی) و یک سبک زندگی بسیار ماسکولین.
در یک صبح آرام در یورکشایر ، انگلیس ، دو پلیس با تیم مسلح SWAT در خانواده میلر و پسر 5 ساله آنها ، جیمی میلر تجزیه می شوند یکی آنها همکلاسی های او را دستگیر می کنند و زندگی همه افراد درگیر را برای همیشه تغییر می دهند.
گراهام ، نویسنده مینی ، گراهام می گوید: “یک نوجوان نوری در رفتار تهدیدآمیز پسران نوجوان مانند جیمی میل است که در سالن مکالمه آنلاین تحت اعتقاد چهره هایی مانند اندرو تیت افراطی بوده است.” یکی یکی از اهداف ما این بود که چنین سؤالاتی راجع به آنچه این روزها برای جوانان اتفاق می افتد بپرسیم؟ فشار آنها توسط همسالان ، اینترنت و رسانه های اجتماعی چیست؟ “در اوایل هفته این سریال ، توییتر (شبکه X) ادعاهای کاملاً دروغینی را مطرح کرد که یک مینی نوجوان بر اساس موارد واقعی مانند قاتل Soutport است که به برخی از تبلیغات تبلیغاتی ضد سفید تغییر کرده است.”
یکی دیگر از نویسنده های Mini -Series بلافاصله به ادعای فوق پاسخ داد و گفت: “من داستانهای واقعی زیادی را در زندگی نوشتم. می دانم وقتی عناصر یک داستان واقعی را انتخاب می کنید و آن را به تصویر می کشید ، مردم انتظار ندارند که چه کاری می تواند انجام دهد.” هیچ بخشی از یک سری نوجوانان مبتنی بر یک داستان واقعی ، حتی یک بخش کوچک وجود ندارد. ”
در هر قسمت چه خبر است؟
اولین قسمت از این سری چهار قسمت یکی این یکی از عموم مردم است. وقتی پلیس وارد خانه می شود و به دنبال جیمی است ، ما منتظر یک شخصیت هستیم به جز یک نوجوان 5 ساله که از ترس خود خیس شده است. هر لحظه به این تک رنگ فکر می کنیم ، پلیس اشتباه کرده است ، اما سرانجام در پایان قسمت چیزی شبیه به یک جنجالی است و می فهمیم که جیمی کیتی را با هفت چاقو از همکلاسی خود کشته است. این قسمت با شوک آغاز می شود و با حیرت به پایان می رسد.
در قسمت دوم ، پلیس به دنبال چاقو برای چاقو جیمی است و اکنون ما از طریق شخصیت های پلیس وارد مدرسه جیمی با دوربین می شویم.
از نظر یادداشت ، قسمت دوم یکی این یکی از شلوغ ترین سطحی است که پسر پلیس در همان مدرسه تحصیل می کند. با ارائه و اظهار نظر به پدرش در مورد اینكه ها ، تفسیر ایموجی ها و شرق نام تا حدی به محتوای زیر جلدی برای ایجاد انگیزه در قتل معرفی می شود. منظور از هر ایموجی در اینستاگرام چیست.
انتساب این ایموجی ها به هر کسی موضوع خاصی را بیان می کند. به حدی که باعث عصبانیت و نفرت در افراد نسبت داده می شود. جایی که شبکه های اجتماعی بدون استفاده از جملات مستقیم منزوی شده اند. کارگردان مخاطبان را در وضعیت استرس زا قرار می دهد و آنها را با نسل Z آشنا می کند. نسلی که فاصله آنها از والدین آنها محدود به بیست سال ، سی سال نیست ، اما بین آنها یک دره عمیق و گسترده است. کارگردان نسل Z را بدون روتوش نشان می دهد.
نسلی که برای هیچ چیز برای خانواده و مدرسه (مدرسه) و غیره مهم نیست. افشای محتوای این ایموجی ها و مباحثی مانند Incel و Abstraction غیر ارادی ، بیننده را تقریباً قسمت بعدی را آماده می کند. این حرکات آشکارا به دنبال تضعیف مردانگی است و به تبع آن پیام را به نوجوانانی که دوستشان و وفادار به دختران نیستند ، می دهد.
در قسمت سوم ، یک پرش هفت ماهه داریم. جیمی به دار الدیب فرستاده شده است و دوربین برای ورود به ذهن ناخودآگاه جیمی و تمرکز انگیزه قتل برای ما به وضوح متمرکز شده است. آن کوپر در این قسمت با ملموس ترین و ترسناک ترین شکل جیمی را بازی می کند. او به عنوان اولین تجربه بازیگری خود. این نقش وحشتناک و بدبختی را ارائه می دهد.
او عصبانیت ، ناراحتی ، نفرت ، خرد کردن در لایه های پنهان شخصیت خود ، که با ما برهنه است. وقتی او بازی می کند ، گویی می خواهد با مخاطب شوخی کند و قضاوت خود را زیر سوال ببرد. طیف بازی او در قسمت های اول و سوم شگفت انگیز است. در حقیقت ، قسمت سوم نوعی کلاس بازیگری توسط یک پسر نوجوان است. تقلید صورتش وقتی عصبانیت او را در بر می گیرد ، در ذهن او باقی می ماند.
در این قسمت ، کارگردان بیشتر در معرض آسیب شناسی قرار داده است. سرانجام این روانشناس وارد ذهن ناخودآگاه جیمی می شود و آنچه را که جیمی نمی خواست صحبت کند ، به مخاطبان می آورد. یک نوجوان که فکر می کند دوست داشتنی نیست اما می خواهد با همکلاسی خود رابطه دوستانه داشته باشد و حتی به سمت او قدم بزند ، اما دوباره او دخترش را نادیده می گیرد زیرا او وقتی او یک دختر و عصبانیت است ، او را به عنوان یکی از دسته های غیر جذاب معرفی کرده است. هفت سکته مغزی.
در قسمت آخر ، تماشاگران 6 ماه پس از دستگیری جیمی روبرو هستند. این دوربین خانواده اش را هدف قرار داده است. تولد ادی پدر جیمی است و نامه تبریک جیمی به پدرش ارسال شده است. هر سه عضو پدر ، مادر و خواهر همچنان در ظاهر زندگی می کنند ، اما هنوز هیچکدام به یکی از آنها نرسیده اند که خودشان در این قتل نقش داشته اند.
نقص هایی که اگر از آن آگاه بودند ، از این فاجعه جلوگیری می کرد. خلاء که احساس می کند ادی یک درد پدری است که در قاب تلویزیون ملموس نشسته است. بازی استفان گراهام در هر دو قسمت اول و در قسمت آخر بسیار ماهرانه و غم انگیز است. در این قسمت ، همه آنها اعتراف می کنند که آنها یک شکست داشتند. ادی بیش از هر کس خود را مقصر می داند ، اگرچه رابطه آنها با یکدیگر خوب بوده است ، اما آنها هرگز پسرش را تأیید نکرده اند و او را در یک اتاق با رایانه تنها رها نکرده اند.
این سری نوجوانان یکی از سریال هایی است که مخاطب حتی از نظر تکنیک ، فرم و ساختار سینمایی در تزریق تنش و تعلیق به بیننده به شدت درگیر آن است. تمام قسمت های یک ساعته فیلم به بیننده کمک می کند تا با یک داستان چهار ساعته در مورد تأثیرات منفی شبکه های اجتماعی ، مردسالاری و گسترش ضد زن و مرد روبرو شود.
یکی از مهمترین شاخص های سریال این است که توسط آمریکا ساخته نشده است و در جهت سیاست های هالیوود نیست. هالیوود نمی تواند مخاطبان را در این دسته از سریال ها از دیدگاه روانشناختی درگیر کند.
Mini -Serial نوجوان ابتدا مخاطب را شوکه کرد و سپس در تاریکی وارد راهروهای پیچ می شود که ناراحت کننده و دردناک است.
در مرحله بعد ، ارزشمندترین کاری که با چنین سریال خوب و چشمگیر انجام می شود این است که والدین با فرزندان نوجوان خود چهار ساعت می گذرانند و سریال را با هم تماشا می کنند. آنها ممکن است بعد از پایان هر قسمت با یکدیگر صحبت کنند. این بار و همراهی با هم همان چیزی است که اکنون جامعه ما به آن احتیاج دارد.