بعدی- نیکلاس هولت در آخرین بازسازی داستان های ترسناک واقعی جاستین کورزل نقش یک رهبر شورشی برتری طلب سفیدپوست را بازی می کند.
بر اساس گزارش واشنگتن پست، در آغاز فیلم جذاب جاستین کورزل “نظم”، قبل از اینکه صحنه ای روی پرده ظاهر شود، صدای بازیگر مارک مارون را می شنویم که درگیر تماس های ضدیهودی از طریق امواج می باشد. ممکن است در دقایق ابتدایی این فیلم گیج شوید که داستان در چه سالی اتفاق می افتد. گفتگو بسیار سرد است و نکته اصلی به سرعت بیان می شود: گذشته آمریکا چندان دور یا قابل تشخیص با زمان حال این کشور نیست. از دیگر فیلمهای کورزل میتوان به «شهر برفی» (2011)، درباره قتلهای تکاندهندهای که استرالیا بومی کارگردان در دهه 1990 را تکان داد، و فیلم ترسناک «Nitram» محصول 2021، که داستان تیراندازی پشت قتلعام پورت آرتور در سال 2011 را روایت میکند. نشان می دهد که سال 1996 بوده است.
در این فیلم جدید، کارگردان هشدار دیگری را در قالب یک داستان جنایی آمریکایی ارائه می کند. هشداری که با ورود به سینماها یک ماه پس از انتخابات آمریکا، بسیاری آن را خیلی دیر در نظر خواهند گرفت. داستان این فیلم در سال 1983 اتفاق می افتد و مارون نقش یک مجری یهودی رادیویی را بازی می کند که قرار است ظرف یک سال توسط نئونازی ها ترور شود. داستان را از منظر تری هاسک با بازی جود لا دنبال می کنیم. او یک مامور مرده FBI است. پس از سال ها تعقیب و گریز و دستگیری اوباش و اعضای نژادپرست کو کلوکس کلان که باعث از هم گسیختگی ازدواج و سلامتی او شد، اداره یک دفتر آرام و تک نفره را در این شهر به عهده می گیرد. تلاش های بی پایان او در گذشته برای دستگیری و پایان دادن به نژادپرستی او را به دنبال کردن افراد مشکوک معتاد کرده است. چشمان بیش از حد هوشیار او همه چیزهایی را که می بیند دنبال می کند، گویی می خواهد پازلی بی پایان را کنار هم بچیند.
تری قرص هایی مصرف می کند که باعث خونریزی بینی می شوند. زندگی خانوادگی او به هم ریخته است. او به سرعت شروع به ارسال آگهیهای استخدام برتریگرایان سفیدپوست در سراسر شهر، ردیابی سرقتها و بمبگذاریها در سراسر مرز ایالت واشنگتن میکند. تری از معاون کلانتر محلی ایده آلیست به نام جیمی بوون، با بازی تای شریدان، به عنوان مربی غیررسمی خود دعوت می کند تا به او کمک کند تا همه چیز را به هم گره بزند. او هنوز آن را نمی داند، اما از آنچه فکر می کند به پاسخ همه سؤالاتش نزدیکتر است. نیکلاس هولت در بازی کاملاً متفاوت از نقش خود در فیلم دیگری که قرار است این ماه اکران شود، اعتماد به نفس سرد را در نقش باب متیوز، رئیس یک هسته تروریستی برتری طلب سفید افراطی به تصویر می کشد.
این گروه از برتری گرایان آنقدر افراطی هستند که از گروه اصلی خود به رهبری ریچارد باتلر (با بازی ویکتور اسلزاک) جدا می شوند. ریچارد باتلر برنامه ای برای به دست گرفتن قدرت سیاسی دارد و به پیروانش قول می دهد: “در 10 سال آینده، ما در کنگره خواهیم بود.” با این حال، ماتیوس که از او کوچکتر است، به همراه سایر اعضای گروه، از انتظار خسته شده اند و اکنون به دنبال راهی برای عمل می گردند. به این ترتیب ماتیوس مردان ناراضی از شرایط موجود کشور را با وعده های نژادپرستانه و بیگانه هراسانه و نگرانی برای امنیت اقتصادی کشور به راحتی به خدمت می گیرد.
این فیلمنامه توسط زک بیلین اقتباس شده است و با الهام از کتاب غیرداستانی کوین فلین و گری گرهارت، «برادران خاموش: درون زیرزمینی نژادپرستانه آمریکا» ساخته شده است. زک بیلین قهرمانانی از جمله هاسک، بوون و جوآن کارنی (با بازی جری اسمولت) را به داستان اضافه کرده است. همکاران سابق تری هاسک از اف بی آی به ماموریت او برای دستگیری متیوس می پیوندند. داستان این قهرمانان حاصل تخیل نویسنده است، اما جزئیات داستان برگرفته از زندگی واقعی آن زمان است. جزئیات شامل این است که چگونه رمان دیستوپیایی یک ناسیونالیست سفیدپوست به نام «خاطرات ترنر» در سال 1978 طرحی برای انقلاب مسلحانه ارائه کرد و بر بمبگذاری اوکلاهما سیتی و قیام 6 ژانویه 2021 تأثیر گذاشت.
کارگردان فیلم، پلیس و جنایتکار داستان خود را در مسیر برخوردهای خونین قرار می دهد و در عین حال حملات دنیای واقعی ماتیوس را نیز بازسازی می کند. آدام آرکاکاو، فیلمبردار و همکار قدیمی کورزل، مناظر و سایه های شگفت انگیز کوهستان را در طول فیلم ثبت می کند. درگیریهای شبانه در طول فیلم به همان اندازه پر از رنگهای پرتقالی و آبی است که حسی افسانهای به فیلم میدهد.
می توان گفت که هاسک و ماتیوس دو روی یک سکه متعصب هستند که با درک طبیعی از یکدیگر به هم متصل شده اند. به تصویر کشیدن جنایات ماتیوس در کنار سختی های واقعی او به این معنا نیست که کارگردان و نویسنده سعی در نادیده گرفتن یا کم اهمیت جلوه دادن جنایات او دارند. بلکه این بینش به بیننده یادآوری می کند که او نیز انسان است; درست مانند تروریست های قبل از او و کسانی که راه او را دنبال می کنند نیز انسان هستند. ماتیوس در آخرین لحظات زندگیاش در این فیلم اذعان میکند که بدنامی آرمانش بیشتر از او خواهد ماند. قسمت ترسناک نظم این است که بفهمی در این مورد حق با او بوده است!