جنبش مقاومت اسلامی حماس در پیامی به نشست فوق‌العاده سران دولت‌ها و دولت‌های کشورهای عربی و اسلامی در پایتخت عربستان سعودی از آنان خواست تا تصمیمی تاریخی و سرنوشت‌ساز اتخاذ کنند و آب و غذا، تجهیزات پزشکی و سوخت ارسال کنند. به غزه و برای بهبود وضعیت بیمارستان های این باریکه، از تمام اهرم های قدرت عربی و اسلامی خود استفاده کرده و آمریکا را به عنوان حامی اصلی رژیم اسرائیل تحت فشار قرار دهند.

متأسفانه این انتظارات برآورده نشد و شرکت کنندگان در این اجلاس تنها با صدور بیانیه ای حملات و جنایات جنگی رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه را محکوم کردند و خواستار پایان فوری جنگ، شکستن محاصره غزه و استقرار شدند. خواستار اعزام کاروان های کمک های بشردوستانه و بین المللی عربی-اسلامی به منطقه شد. در حالی که اعضای شرکت کننده در این نشست از دادستان دیوان کیفری بین‌المللی خواستند تا در مورد جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی فلسطین از جمله قدس شرقی تحقیقات فوری را آغاز کند، اما خواستار تحریم یا غیره نشدند. تهدیدات مشترک برای جامعه به هیچ نتیجه ای نرسیدند.

البته مواضع و سخنان رؤسای جمهور و سایر مقامات ارشد حاضر در این جلسه نسبتاً منسجم و محکم بود، اما در نهایت دستاورد ملموس و مؤثری که بتواند موج جنگ غزه را تغییر دهد، به همراه نداشت. سوال اینجاست که چرا؟ چگونه است که 57 کشور اسلامی عضو سازمان همکاری اسلامی که قدرت‌های منطقه‌ای تأثیرگذار مانند جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، ترکیه، مصر، قطر، اندونزی و مالزی در آن عضویت دارند، نمی‌توانند تصمیم بگیرند. ? برای پایان دادن به فاجعه غزه توسط رژیم اسراییل و توقف آنچه در حال وقوع است با حمایت مستقیم آمریکا؟!

پاسخ اولیه احتمالاً در منافع و اهداف سیاسی متفاوت و حتی متناقض اعضای این سازمان نهفته است. اگرچه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی به دلیل جمعیت زیاد و منابع غنی انرژی از اهرم‌های قوی مانند تحریم‌های اقتصادی و تحریم‌های انرژی برخوردارند، اما چشم‌انداز آینده سیاسی آنها در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای یکسان نیست. در حالی که کشورهایی مانند ایران و سوریه به دنبال تقویت جبهه مقاومت در منطقه و نابودی اسرائیل هستند، تشکیل کشور مستقل فلسطین و خروج آمریکا از منطقه آرمان آنهاست، اکثر کشورهای عربی و البته تا حدودی ترکیه از به قدرت رسیدن و پیروزی می ترسد. آنها از جبهه مقاومت می ترسند و آن را منافع و امنیت خود نمی دانند و از راه حل دو دولتی حمایت می کنند. علاوه بر این، هیچ یک از آنها خواهان نابودی اسرائیل و خروج کامل آمریکا از منطقه نیستند. با توجه به این اهداف و رویکردهای متناقض، جلسات پی درپی از قاهره تا ریاض برگزار می شود، اما نتیجه ملموسی ندارد و دردی از مردم غزه التیام نمی بخشد.

یکی دیگر از دلایل بلاتکلیفی نشست کشورهای اسلامی، رویکردهای متفاوت به پیمان ابراهیم و آشتی سیاسی با اسرائیل است. در حالی که ایران و دیگر اعضای جبهه مقاومت، عادی سازی روابط با اسرائیل را خیانت به آرمان فلسطین و دلیلی بر زیاده خواهی های اسرائیل در سال های اخیر می دانند، کشورهای عربی خلیج فارس نمی خواهند همه پل ها را پشت سر خود بگذارند. این جنگ آنها و روابطشان را خراب می کند تا آمریکا و حتی رژیم اسرائیل را کاملا تاریک و سرد کند. در نتیجه، سیاست «یک میخ و یک کفش» را در پیش گرفته اند و سعی می کنند از این مرز پر از شعار و سخنان آتشین عبور نکنند. حضور و ایفای نقش آنها در نشست های مختلف عربی-اسلامی نیز در جهت حفظ وجهه و اعتبار آنها در سطح ملی و بین المللی و عدم انگ بی تفاوتی است. اما در عین حال اجازه اتخاذ چنین سیاست یا تصمیمی را ندارند که فشار جدی بر آمریکا و اسرائیل وارد کند و بر روابط آینده با آنها تأثیر منفی بگذارد.

در این شرایط باید گفت که اگرچه حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر و شروع جنگ خونین غزه روند آشتی سیاسی و بهبود و توسعه روابط برخی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی را به تأخیر انداخت. انتظار می رود در آینده نزدیک شاهد تداوم نفرت فزاینده علیه رژیم اسرائیل به دلیل رفتار جنایتکارانه و غیرانسانی این رژیم در جنگ غزه و حملات آن به مراکز درمانی، کودکان و زنان، کشورهای عرب نسبت به اسرائیل باشیم. رژیم و عدم ایجاد شرایط برای آشتی اعراب و اسرائیل، اما نگرش کشورهای عربی و اسلامی در نشست اخیر ریاض نشان داد که این سیاست ادامه نخواهد داشت.

پایان بی نتیجه نشست ریاض و ناکامی کشورهای اسلامی شرکت کننده در اجرای تصمیمات سخت و تحریم های سنگین علیه اسرائیل و آمریکا نشان می دهد که این کشورها همچنان برای آینده روابط خود با اسرائیل برنامه دارند. شاید مقامات این کشورها در کوتاه مدت به دنبال عادی سازی روابط با چنین رژیم کودک کشی برای دلجویی از افکار عمومی زخم خورده ملت های اسلامی نباشند، اما سیاست بلندمدت آنها قطعا متفاوت است.

به عبارت دیگر، فعالیت اصلی قدرت های منطقه برای ایفای نقش در بحران غزه از طریق این جلسات مشترک نیست و این سازمان و گروه کشورهای اسلامی هرگز پایگاه اصلی و نهایی آنها نبوده است. تحرکات اصلی این کشورها در قراردادهای پنهان و رایزنی های مخفی دوجانبه و چندجانبه صورت می گیرد. جایی که رسانه ها و افکار عمومی جهانی غایب هستند و همه چیز را می توان خرید و فروش کرد. دولتمردان عرب در این موضع تلاش می‌کنند تا تداوم روابط، توسعه سرمایه‌گذاری‌ها و البته آشتی سیاسی با اسرائیل را تضمین کنند، هرچند به قیمت برخی امتیازات در جنگ کنونی.

بر این اساس جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت تاثیرگذار منطقه ای و البته مخالف پیمان ابراهیم باید به دنبال اعمال نفوذ و فشار بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای کمک به پایان دادن به جنگ غزه و افزایش آن باشد. هزینه انفعال در برابر جنایات اسرائیل. و آنها را به بازی در زمین مشترک تشویق کنید. در شرایط کنونی، تحریک شدید افکار عمومی جهانی علیه اقدامات ضد مردمی اسرائیل در غزه، فضای مناسبی را برای فعالیت ایران در این منطقه ایجاد کرده است و این امر با توجه به شرایط موجود توسط دیپلمات ها و کارکنان خارجی کشورمان مورد سوء استفاده قرار می گیرد. شرایط و البته با بهره گیری از پتانسیل آشتی سیاسی با عربستان سعودی، باید تلاش کنند تا کشورهای تاثیرگذار منطقه و جهان اسلام را وادار به اقدامات جدی تری در محور موازی و هماهنگ با همکاری و همفکری کنند. رهبری جبهه مقاومت در مسیری که راه بازگشت آنها به اسرائیل نیست.

* استاد دانشگاه

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *