57857293

در بالا: در این شهر شلوغ و شلوغ ، مکانی وجود دارد که ده ها روایت سیاست و زندگی ، غیرقابل انکار و ناپایدار ، هر روز آغاز می شود. مکانی بین بوق ، آینه های عقب ، رادیو خراش و مسافران که از گوشه های مختلف شهر نصب شده اند ، اما گویی با نگرانی به اشتراک گذاشته شده اند. نام این مکان یک تاکسی ، یک محیط عجیب و متناقض است: کاملاً عمومی یا کاملاً خصوصی. جایی بین خانه و خیابان ، صمیمی اما موقتی و شاید یکی یکی از واقعی ترین زمینه های سیاست روزانه.

در شماره امروز ، روزنامه هفت صبح با مباحث داغ برای مکالمات ایالات متحده سروکار دارد. -این امر به ویژه در تاکسی ها به عنوان یک تریبون سیاسی خواهد بود. با این کار به ما بپیوندید.

تاکسی ها ، چه اینترنت ، خط و چه مداری ، نه تنها سالها افراد را منتقل کرده اند ، بلکه افکار ، قضاوت ، انتقاد ، ناامیدی و امیدهای ناامید را دارند. راننده ای که صبح اخبار رادیو را شنیده است و اکنون به دنبال کسی است که آن را مالش دهد. مسافر که قلبش پر از شنوندگان است. یا گاهی اوقات ، مکالمه ای آرام که فقط با نگاهی به آینه و نماز نیم کلمه شروع می شود: “چیزهایی که بسیار خراب هستند ، درست است؟”

این فضای محدود غالباً صندلی عقب است ، جایی که بسیاری از افراد برای اولین بار سیاست را لمس می کنند ، نه در قالب تحلیل پیچیده یا سخنرانی های دانشگاهی ، در یک زندگی ساده و صریح. انتقاد از رئیس جمهور ، مقایسه قیمت ها ، خاطره ای از گذشته یا حتی یک شوخی تلخ در مورد بنزین. در تاکسی ، سیاست روی تریبون قرار می گیرد و در کنار مسافر قرار دارد.

6154946

خود رانندگان به ناظران اجتماعی تبدیل شده اند. آنها از رسانه های رسمی اخبار دریافت نمی کنند ، آنها از سخنان روزانه مردم گوش می دهند و تأمل می کنند. برخی از آنها تحلیلی هستند ، برخی شایعات ، برخی دیگر عصبانی ، برخی دیگر ناامید و برخی دیگر فقط راوی هستند. تاکسی برای آنها یک دفتر نیست ، این یک بستر برای اظهار نظر ، انتقاد ، گوش دادن و حتی مشاوره است. شاید نقش رسانه ها و تریبون ، بدون هیچ دکوراسیون ، در دقیقه های کوتاه بازی کند.

اما این یک زمینه بدون قانون نیست. در تاکسی ، مانند هر فضای سیاسی دیگر ، یک پادشاهی موقت وجود دارد: صندلی عقب ، با تمام دفن زباله های آن ، گاهی تصمیم می گیرد که بحث ادامه یابد یا همه چیز. مسافران بسته به وضعیت اجتماعی ، ظاهر ، لهجه یا حتی چهره آنها ، گاهی اوقات به سیاست جذب یا رها می شوند. گاهی اوقات راننده فضا را ، گاهی اوقات مسافر می سازد. بعضی اوقات ، سکوت حاکم مطلق است ، و گاهی اوقات ، همه چیز در یک دعای مختصر خلاصه می شود: “بیا آقا ، بیا …”

این فضا یک زمینه مهم سیاست است زیرا بلافاصله ، ایمنی و بدون نگهبان رخ می دهد. تاکسی مکانی است که مردم نقش رسمی خود را ترک می کنند. معلم ، مهندس ، کارگر ، بازنشسته یا دانش آموز ، همه وارد یک شهروند و سرپرست می شوند و سیاست را به زبان خود می خوانند. در حال حاضر است که سیاستمدار واقعی دیگر کسی نیست که صحبت می کند ، بلکه کسی است که به صندلی عقب فکر می کند یا حداقل فکر می کند.

88

اما چرا تاکسی مانند یک مکان سیاسی تاکسی دارد؟ شاید به این دلیل که تاکسی زمان دارد اما انتظار ندارد. در ترافیک ، در طول مسیر ، فرد وقت دارد که فکر کند ، بپرسید ، گوش دهید. بر خلاف فضای مجازی که پر از فریادها و برچسب ها است ، گاهی اوقات تاکسی در تاکسی شکل می گیرد که اگرچه کوتاه است ، اما می تواند عمق باورنکردنی داشته باشد. حتی اگر سیاست شروع نشود ، اغلب به پایان می رسد. زیرا زندگی ما سیاسی شده است.

هنگامی که هر روز فضاهای سیاسی رسمی نازک تر می شوند ، تاکسی ها به پناهگاه های موقتی برای احساس سیاسی تبدیل می شوند. جایی که مردم بدون نیاز به تریبون صحبت می کنند. با کلمات ساده اما مهم. با شوخی هایی که بعضی اوقات تلخ به نظر می رسند.

سرانجام ، سیاست واقعی در اینجا است. مسافر از کجا می پرسد: “هزینه دلار چقدر است؟” و راننده پاسخ می دهد: “من می دانم ، ما هنوز هم معتقدیم که ارزان خواهد بود.” یا در این زمان راننده آهی کشید و هیچ کس پاسخی ندارد ، اما همه می فهمند چه چیزی. سیاست در تاکسی اتفاق می افتد. ناشناس بودن ، ناخودآگاه تر ، فوری. مانند رودخانه ای در زیرزمین شهر.

منبع:برترینها

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما