سپهر ستاری – ایمان گودرزی: مرد خندان فوتبال؛ این لقبی است که با وجود چند سال دوری از فوتبال هنوز روی علی کفاشیان مانده است. کسی که علیرغم شدیدترین انتقادات ۸ سال روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال دوام آورد و کارنامه قابل قبولی از خودش ثبت کرد. حالا که چند سالی از ریاست کفاشیان در فوتبال میگذرد، او از نگاه خیلیها یکی از مدیران موفق فوتبال ایران است و دلشان برای همان مرد خندان تنگ شده. انگار او با همان خندهها و لبخند معروفش فوتبال را اداره میکرد و نمیگذاشت اتفاقاتی مانند پرونده ویلموتس رخ دهد.در طرف مقابل اما کفاشیان خوشحال است که هیچ سمتی در فوتبال ایران ندارد و حتی وقتی از او درباره دلتنگی برای فوتبال میپرسیم هم قاطعانه میگوید که اصلا دلش تنگ نشده است.
علی کفاشیان هفته گذشته مهمان استدیو خبرآنلاین بود و درباره اتفاقات مختلف دوران ریاست خود و دیگر مسائل و حواشی فوتبال ایران صحبت کرد. حرفهای رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در ادامه آمده است:
خیلی وقت است که در فوتبال خبری از شما نیست!
چرا هستم ولی چون مسئولیتی ندارم و خبرساز نیستم خب خیلی هم خبری از ما نمیشود.
پیگیر اتفاقات فوتبال هستید؟
بله پیگیری میکنم و خبرها را میخوانم و در جریان هستم.
به نظرم جای شما در فوتبال خالی است. خیلی از مردم و فوتبالیها هم چنین نظری دارند. با اینکه آن زمان که رئیس فدراسیون فوتبال بودید خیلی از شما انتقاد میشد ولی الآن مردم میگویند کاش علی کفاشیان با همان خندههایش بود.
من روزهای اولی که به فوتبال آمدم، ۹۹.۵ درصد مردم و خبرنگاران مخالف من بودند. شاید خودم هم خیلی علاقهای نداشتم و نمیخواستم بیایم ولی من را هل دادند و آمدم. آن زمان انتقادات هم خیلی زیاد بود ولی کم کم با توجه برنامهریزی و ثبات مدیریتی توانستیم کارهای مثبتی را انجام دهیم. من هم با فضای فوتبال آشنا شدم.
آن زمان خیلی از خندههای شما انتقاد میشد ولی شاید این خودش یک استراتژی برای مدیریت شرایط بود. در این مورد توضیح بدهید.
اینطوری هم نبود که مدام بخندم. من سالها در فدراسیون دوومیدانی، سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک فعالیت کردم و خندان هم نبودم. اما در فوتبال حریف خیلیها نمیشدم، چون من اطلاعاتم یک دهم کسانی که با آنها روبهرو میشدم و خبرنگاران نبود و وقتی من را میپیچاندند، من هم با خنده و شوخی از این فضا میگذشتم. این یک راهی بود تا حریف آن افراد شوم. به جای عصبی شدن و حرص خوردن ماجرا را رد میکردم. حتی مثلا وقتی با عادل فردوسیپور در نود مصاحبه میکردم و میخندیدم او عصبانی میشد. چون آنها ماجرا را خیلی جدی میگرفتند ولی من میگفتم خب ورزش است و آدم باید شاد باشد. خیلی جاها ولی میخواستم از زیر مسائل فرار کنم و استراتژیام بود.
جایی پیش آمد که خیلی عصبی شوید؟
بله چندین بار وقتی مسائلی که حق ما نبود گفته میشد، خب من عصبانی میشدم. عصبانیت من اینطور بود که در خودم میریختم و خیلی هم ناراحت میشدم ولی سعی میکردیم چهره خندان را داشته باشیم.
شما یکی از معدود روسای فدراسیون هستید که با وجود رفتن از فوتبال هنوز جایگاه مناسبی دارید!
من همیشه با خبرنگاران رابطه خوبی داشتم و حتی اگر کسی از من انتقاد میکرد هم با او مدارا میکردم. فقط یک بار از یک روزنامه شکایت کردم که بعد بخشیدم. در زمان ما همه چیز شفاف بود و نمیخواستم دروغ بگویم. این باعث شد رسانهها دید خوبی به من پیدا کنند. وگرنه من هم مثل بقیه بودم. من در AFC هم توانستم ارتباطات خوبی بگیرم و حتی وقتی عربستان با کشور ما لج بود ولی ما ارتباط خوبی داشتیم. اینها باعث شد خاطرات خوبی بماند.
پس از شما هم مهدی تاج آمد که بحث در مورد عملکردش زیاد است. نظر شما در خصوص دوره اول و دوم حضور تاج چیست؟
خب ایشان نایب رئیس من بود و مسلطترین فردی که میتوانست کار را جلو ببرد ایشان بود. چون اعضای مجمع هم وقتی از کسی شناخت دارند خب به او اعتماد میکنند. ممکن است فرد جدیدی که میآید قویتر هم باشد ولی به کسی رای میدهند که از او شناخت دارند. تاج هم با روال خودش جلو میرفت تا اینکه به قضیه ویلموتس برخورد کرد. همین باعث شد کارها شکل دیگری پیدا کند. من نمیدانم چه شد که تاج استعفا داد ولی این یک نقطه ضعف بزرگ بود. همین مسئله برای من هم چند بار پیش آمد. هر وزیری میآمد ما را نمیخواست. یکی از وزرا تصمیم گرفت من استعفا دهم و یک تیم ما هم باخته بود. آقای داورزنی را سراغ ما فرستادند و گفتند لطفا استعفا بده. من گفتم شما از طرف وزارت هستید ولی گفتند نه. همان جا گفتم اگر میخواستم استعفا بدهم هم دیگر نمیدهم! وقتی کسی زور بگوید پشیمان میشوم. گفتم ثابت کنید رفتن من به نفع فوتبال است. وقتی من مسئولیتی دارم باید در همان جایگاه تحویل بدهم. آقای تاج به هر دلیلی استعفا داد، یک نقطه ضعف برای او شد. به هر حال این اتفاقات روی سرنوشت فوتبال اثر میگذارد. بعد یک نفر آمد سرپرست شد و یک نفر دیگر آمد و همه این تغییرات به فوتبال ما لطمه زد. مدیریتهای کوتاهمدت صدمه میزند. این باعث افت فوتبال شد.
پس از رفتن تاج با شما برای سرپرستی صحبت شد؟
بله. زمانی که آقای بهاروند میخواست بیاید با من هم صحبت شد. آقای سلطانیفر و معاون ایشان آقای علینژاد با من صحبت کردند. من چند شرط گذاشتم. یکی اینکه مشکل بازنشستگی من حل شود، یکی تعلیق من که این حل شد ولی بحث بازنشستگی مانع شد و اینکه یک سری افراد حامی آقای بهاروند گفتند من نیایم بهتر است.
زمانی که تاج در دوره اول رئیس فدراسیون شد، شما از او حمایت کردید. حمایت شما دلی بود؟
من خدایی حمایتی نکردم ولی چون معاونم بود همه گفتند حمایت کردهام. حتی آقای آجورلو که آن زمان کاندیدا شده بود، یک سال با من قهر بود. ایشان گفت از من حمایت کن ولی من از کسی حمایت نکردم. چون تاج ۸ سال معاون من بود خب طبیعتا همه به سمت او میروند. حمایت کردن هم مطلب مهمی نیست. من هرچه بگویم آنها کار خودشان را میکنند. اعضای مجمع میخواهند با شما چک کنند. یادم است یک زمانی من معاون سازمان تربیت بدنی و رئیس مجمع فدراسیون فوتبال بودم. آقای دادکان، کریمی و مرحوم فکری کاندیدای فدراسیون فوتبال بودند. همه به آقای فکری گفتند ما به شما رای میدهیم. موقع رایگیری آقای دادکان برنده شد و مرحوم فکری یک رای هم نیاورد. همه میگفتند کاش حداقل یک رای میآورد که بگوییم ما بودیم. آنها از شما میپرسند و در ذهنشان میدانند به چه کسی رای دهند و حرف رئیس فدراسیون تاثیر زیادی ندارد.
مدل مدیریتی شما و تاج خیلی فرق دارد. چقدر مدل او را دوست دارید؟
من اینکه اجازه ورود بعضیها را میدهد را خیلی نمیپسندم. خودم هم بابت هماهنگ نبودن با یک سری افراد ضربه خوردم که یکی از آنها همان ماجرای سرپرستی بود. من زیر بار نمیرفتم. در زمان آقای عباسی هم نظرشان این بود که دکتر قریب رئیس شود ولی در نهایت من رای آوردم. هر کسی سیستم خودش را دارد ولی سیتم من این بود که راه نمیدادم و کمی هم اذیت شدم.
ولی در زمان ریاست حسابی هوای تاج را داشتید.
بله یک بار هم در مجلس آقای گودرزی میگفت تاج را عوض کن ولی من گفتم اختیار من است و این کار را نمیکنم.
تاج در قضیه ویلموتس چقدر مقصر بود؟
من خیلی او را مقصر نمیدانم. او دنبال یک مربی خارجی خوب برای جانشینی کیروش بود. وزیر ورزش هم زیاد دخالت میکرد. وقتی هم ویلموتس مطرح شد خب وزیر راضی بود و آنها راضی شدند. در بحث قرارداد هم کارشناسان ما زیاد مسلط نبودند و بیشتر کاسه کوزهها سر تاج شکست.
مقصر اصلی که بود؟
تاج که قرارداد نوشتن بلد نیست و من هم بلد نیستم. آن زمان قرارداد کیروش را به یک کارشناس دادگستری دادیم. کیروش هم خصوصیات ویلموتس را نداشت که بخواهد اینجوری ناجوانمردانه رفتار کند.
کلا با کیروش همیشه تعامل خوبی داشتید!
بله. کیروش البته خیلی ما را اذیت کرد و پوست ما را کند. چون مردم راضی بودند من هم خوشحال بودم. خدایی هم ۴-۵ سالی که با کیروش بودیم از نظر بحث سرمربی تیم ملی فشاری روی ما نبود.
پیش آمد که از دست او عصبانی شوید و بخواهید اخراجش کنید؟!
بله شده بود. در استرالیا و برزیل واقعا اگر کسی را داشتم جای او میآوردم. او هم انقدر زرنگ بود که طوری چید تا کسی غیر از خودش نیاید.
آمدن او پیشنهاد خودتان بود؟
ایجنت او با آقای ترابیان تماس گرفت. آقای سعیدلو که سرپرست تربیت بدنی بود به ما گفته بود یک سرمربی خارجی بیاورید که در جام جهانی ۲۰۱۰ هم سابقه کار داشته باشد. ما دیدیم کیروش مربی پرتغال بوده و الآن بیکار است. بهترین گزینه کیروش بود. من حتی با رئیس فدراسیون پرتغال حرف زدم که گفت فنی عالی است ولی اخلاقی شما را اذیت میکند. کیروش هم اول قبول کرد، بعد گفت نمیآیم ولی در نهایت آمد. در کل خیلی ما را اذیت کرد. چون ما نمیتوانستیم همه خواستههای او را که منطقی هم بود فراهم کنیم. زمین تمرین و هتل و بازی و امکانات خوب میخواست. ما قبلش هم چند مربی داشتیم و مدام در تنش بودیم ولی کیروش را جامعه قبول کرد.
به نظرم آن استراتژی خنده شما در مورد کیروش خیلی جواب داد. اگر قرار بود شما هم مثل او عصبی باشید جنگ میشد!
یک موقع در جلسه میخندیدم که او میگفت ماجرا جدی است چرا میخندید. کیروش هم سیاستی داشت که شما را خسته میکرد. در جلسه ۳-۴ ساعت از گذشته صحبت میکرد تا خواسته اصلیاش را میگفت. من هم گوش میکردم و موقع نماز مثلا خودش میگفت الآن وقت تنفس است. خیلی هم با او شوخی میکردیم و بعضی جاها عصبانی هم میشد و قهر میکرد. بعد من دوباره به او زنگ میزدم و پیام میدادم که دلم برایت تنگ شده است. یک بار همسرش پیام را دیده بود که شک کرد! بعد به من زنگ زدند و توضیح دادم ماجرا چیست. بعد دیگر کیروش را تهدید میکردم که الآن به همسرت پیام میدهم که دوباره شک کند.
درباره کیروش همیشه میگفتند از بازی با تیمهای بزرگ میترسد. یک سری معتقد بودند نمیخواهد آمارش خراب شود و یک عده هم میگفتند میخواهد با بردن تیمهای ضعیف پاداش بگیرد. این مسئله درست بود؟
اینکه میترسید یا سیاستش بود را نمیدانم ولی همیشه دوست داشت با تیمهایی بازی کند که ببرد. ممکن بود اگر بگوید با تیم بزرگ بازی کنیم هم ما نتوانیم ولی درخواستش هم هیچوقت نبود. قبل کیروش با برزیل و روسیه بازی گذاشتیم ولی زمان او این تصمیم را نگرفت که دلیلش را نمیدانم.
ماجرای لباسهای آلشپورت چه بود؟ کیروش از آنها پول گرفت؟
کیروش خیلی سر لباس حساس بود و میگفت نایکی و آدیداس بپوشیم که انگار به او قولهایی هم داده بودند. من گفتم نه همین آلشپورت را بپوشیم. حتی در کره یقه ما را گرفت و گفت من نایکی گرفتم و روی آن برچسب میزنیم. گفتم نه اگر قرار است تیم من ببازد با همین ببازد. آن زمان که طرح یوزپلنگ روی لباس تیم ملی بود آن را شستند و کوچک شد و شبیه گربه بود. همه به من اعتراض کردند که من گفتم این پلنگ چیزی نخورده و کوچک شده است. از آلشپورت هم شاکی شدند که چرا توهین میکنید. بعدا ولی یک مبلغ صد هزار دلاری از آنها گرفت که من راضی نبودم. در یک جلسه وکیل کیروش آمد و آقای گودرزی ما را خواست. آنجا من گفتم راضی نیستم ولی در نهایت به گودرزی سفارش کردند. بعد آلشپورت خودش تصمیم گرفت پول بدهد و آخر هم درست حسابی لباس آنها را نپوشید!
شما کیروش را آوردید و زمان تاج هم ویلموتس آمد. فرق آنها چه بود که از تاج انتقاد میشود ولی از شما تقدیر میکنند؟
به نظرم مثل یک هندوانه دربسته بود. برای ما قرمز و رسیده بود ولی برای آنها نه. اما به نظرم اشتباهی که درباره ویلموتس کردند این بود که برکنار شد. باید با او ادامه میدادند. فدراسیون باید او را نگه میداشت و اخراجش باعث این خسارتها شد.
بعد هم که عزیزی خادم آمد. چقدر از او شناخت داشتید؟ عزل او منطقی و قانونی بود؟
ایشان در هیات رئیسه ما بود و خیلی دوست داشت رئیس فدراسیون شود. خیلی هم فشار میآورد که پست بهتری بگیرد. وقتی کسی با این علاقه میآید خب خیلی مسائل دیگر را نمیبیند و فقط آن پرستیژ و لذت را میبیند. زمان کاندیدا شدن هم گفتم هرچه بالاتر بروی زمین خوردن تو سختتر است. من گرچه در فوتبال نبودم ولی ۲۰ سال در فدراسیون دوومیدانی حضور داشتم و تجربه این قضیه را داشتم. دنبال اینکه جای دیگری بروم هم نبودم. من خودم نحوه کار آقای عزیزی خادم را نمیپسندم. به هر حال این طور کار را پیش بردن مشکل ایجاد میکرد. طبق اساس نامه اصلا نمیشد یک نفر را اینطور برکنار کنند. حالا به درستی یا نادرستی این عزل انجام شد و من عرض کردم خدمتتون این تغییر و تحولاتی که در زمان آقای عزیزی خادم رخ داد فقط به ضرر فوتبال ایران بود همان طور که حالا میبینید این مشکلات هنوز ادامه دارد.
دوره آقای عزیزی خادم یک موضوعی که وجود داشت بحث حضور جادوگر در تیم ملی بود، شما در زمان ریاستتان با جادوگر روبرو شدید و به چشم این مسائل را دیدید؟
ما همیشه این چنین موارد را به شکل های مختلف داشتیم. برخی بودند که در آن زمان به ما می گفتند مثلا چند گوسفند بکشید یا فلان کار را بکنید تا پیروز شویم. یا می گفتند فردی هست که دعا های خوبی میخواند، ما هم می گفتیم خب برای همه مردم ایران دعا کند که میگفتند نه اینطوری ها هم نیست. یک بار اتفاقا در نمازخانه بودم فردی با سر و صورتی عرفانی طور پیش من آمد و گفت فلان کار را برایت انجام میدهم و دعایی می نویسم که تیم ببرد، گفتم خب دعا کن برنده شویم، بعد گفت خب برای این دعا چیزهای دیگری هم می خواهد و وقتی فهمیدم از همین دعا نویس هاست گفتم بردی که با دعای تو قرار باشد به دست بیاید را نمیخواهم و همان ببازیم بهتر است. من واقعا اعتقادی به این مسائل نداشتم، حتی اگر جواب هم می داد برای من ارزشی نداشت.
نظرتان در مورد بازگشت تاج به فدراسیون چیست؟
به هر حال یک سری مسائل پیش آمد و فشارهایی را گذاشتند که آقای تاج دوباره به فدراسیون برگردد. ایشان هم مسئولیت را قبول کرد و رای هم آورد. از نظر من دور دومی که آمدند کار بسیار سختی دارد. در دوره اول هیئت رئیسه بسیار همراه و همگامی داشتند و به قولا همه با هم سینک بودند اما این سری خبری از این هماهنگی بین هیئت رئیسه و رئیس نیست. زیرا همه خود را رئیس میدانند. از نظر من شرایط الان فدراسیون از نظر مدیریتی بسیار دشوارتر از سری قبل است. نباید اینطور باشد که افرادی که در راس کار هستند به دنبال سهم باشند و برای اینکه با شرایط کنار بیایند و کار خود را کنند بگویند حق من کو؟
یکی از نقطه های سیاهی که هنوز در کارنامه تاج مانده، پرونده ویلموتس است.
ویلموتس فرد بسیار زرنگی بود و خوب میدانست چکار دارد میکند. او قرارداد بسیار خوبی بست و موفق شد ما را محکوم کند و پول خوبی بگیرد، حتی از فیفا هم پول گرفت. یادم است زمانی که به مشکل تحریم ها خورده بودیم و نمی توانستیم پول کی روش را بدهیم از فیفا خواستیم که بخشی از حقوق او را از حساب بلوکه شده ما بدهد اما قبول نکرد. اما دیدیم که ویلموتس با شکایتی که کرد از آن حساب هم پول برداشت و مشخص بود که مشاوران خیلی زرنگی دارد و کارش را خیلی خوب بلد است.
به نظرتان ویلموتس از اول به عنوان یک مربی جایزه بگیر به تیم ملی ایران آمده بود؟
نمی توانم قضاوت کنم. من در جریان آمدنش نیستم و از ریز قراردادش هم اطلاعاتی ندارم. این را آقای ساکت باید بگوید که فرد اصلی قرارداد بستن با ویلموتس بود. ولی یک فرق بزرگ با کی روش داشت. کی روش هیچ وقت سر دیر شدن پولش به دنبال شکایت و پول بیشتر نبود، بعضی وقت ها غر میزد اما تحمل میکرد و دلش با تیم و موفقیت بازیکنان بود. اما ویلموتس کاملا بر عکس، تا پولش دیر شد هیچ چیز دیگر برایش مهم نبود و فقط به دنبال غرامت گرفتن از ایران بود و تیم برایش ارزشی نداشت.
شما اگر قبل از جام جهانی رئیس فدراسیون بودید اسکوچیچ را برکنار می کردید و کی روش را میآوردید؟
نه اصلا، من این اعتقاد را دارم که در هر صورت چه شانسی یا هر چیزی که تیم را به جام جهانی آورد خودش باید در تیم ادامه میداد، بدتر از کی روش که نمی خواست نتیجه بگیرد؟! درست است بعضی از بازیکنان داشتند موش می دواندند مثل همان کاری که زمان قطبی پیش آمد، اما اگر من بودم اسکوچیچ را نگه میداشتم. به نظرم حق او بود که در جام جهانی روی نیمکت باشد، از نظر من کی روش هم نباید خودش میآمد و کار نیمه کاره اسکوچیچ را بر عهده میگرفت. اسکوچیچ با هر نتیجهای می ماند، شاید باز هم شش تا می خوردیم اما قطعا از این بدتر نمیشد.
در جام جهانی روی تیم ملی بسیار فشار بود. اتفاقاتی که افتاده بود باعث شد تا فشارها روی بازیکنان تیم ملی بیشتر از قبل شود.
من اعتقاد دارم تیم ملی تیم همه کشور و ملی ما است. ما شاید در داخل یکسری اختلافات داشته باشیم اما وقتی مقابل تیم های خارجی بازی می کنیم باید همه متحد شویم و سفت بایستیم تا کسی نتواند به آن آسیب بزند. این اتفاقی که در جام جهانی رخ داد را اصلا تایید نمی کنم و خیلی از بچه ها دلخور شدم. مثلا نخواندن سرود ملی به نظرم درست نبود. الان در تمام کشورها فوتبالیست هایشان با یک ذوق خاصی سرود ملی کشورشان را می خوانند. شاید هم با سیاست های کشورشان مشکل داشته باشند و مخالف باشند ولی پشت مملکتشان می ایستند. همان ایرانی های خارج از کشور شاید با خیلی از مسائل داخل کشور مشکل دارند اما عاشق این هستند تیم ملی در مسابقات جهانی پیروز شود. به نظرم تیم ملی نباید وارد یکسری مسائل سیاسی شود. نباید این دوگانگی ها وارد تیم ملی شود.
اگر در جام جهانی شما رئیس فدراسیون بودید، در آن برهه تیم ملی را چطور مدیریت می کردید؟
واقعا نمی دانم باید چیکار می کردم اما قطعا اگر می رفتم با بازیکنان صحبت می کردم ولی آنجا باید به حرف نهادها گوش کرد.
خوشحالید در این جام جهانی پستی نداشتید؟
خوشحالم که در فوتبال هیچ پستی ندارم.
دلتان برای فوتبال تنگ شده؟
اصلا.
برگردید به عقب دوباره رئیس فدراسیون می شوید؟
نه اصلا. الان هیچ میلی به فوتبال و حضور در آن ندارم.
بعد از جام جهانی به بازیکنان تیم ملی حواله خودرو داده شد و بسیار هم جنجال ساز شد و مردم انتقاد کردند. زمان شما هم این اتفاق افتاده بود.
زمان من بسیار شفاف آقای احمدی نژاد اعلام کرد به همه بازیکنان قول می دهم. حتی دو معاونش را برای بازی مقابل کره جنوبی به سئول فرستاده شد.
شما موافق چنین رانتی هستید؟
چنین چیزی در همه کشورها هست. زمان ما دو بار تیم ملی به جام جهانی رفت. می دانید همین صعود باعث چه خوشحالی بین مردم شد؟ خب ارزش تزریق چنین شادی و نشاطی به جامعه چیست؟ در ضمن چنین کاری را هم عربستان و ژاپن هم انجام می دهند.
از طرفی میزان پاداش سایر ورزشکاران را می بینیم بسیار تفاوت می کند با فوتبالیست ها. مثلا پاداش صعود به جام جهانی از قهرمانی در المپیک بیشتر است.
من زمان که در دوومیدانی بودم این را می گفتم. می گفتم ما پدرمان در می آید اما همه خرج ها برای فوتبالیست هاست. ولی واقعیت این است که فوتبال با همه ورزشها فرق می کند و تاثیر مستقیم روی جامعه دارد.
وقتی دوره دوم کی روش تمام شد و حتی در برههای تیم ملی سرمربی نداشت. شما اگر بودید قلعه نویی را می آوردید؟
این سوال سختی است. این شرایطی که پیش آمد همه زده شدند از مربی خارجی. از مشکلات انتقال پول گرفته تا مسائل دیگر. از آن طرف هم به خاطر شرایطی که پیش آمد مربیان خارجی به ایران نمی آمدند و به نظرم بهترین انتخاب، امیر قلعه نویی بود.
پس چرا وقتی قطبی رفت قلعه نویی را نیاوردید؟ آن زمان هم اوج مربیگری ایشان بود.
ما جلسه ای برگزار کردیم. آقای قلعه نویی، مایلی کهن و بسیاری بودند. یک مدتی هم آقای مایلی کهن انتخاب شد. آقای قلعه نویی به خاطر نتیجه نگرفتن با تیم ملی در جام ملتها افکار عمومی نظر مناسبی رویش نداشت و به همین دلیل انتخابش نکردیم. قطبی قشنگ حرف میزد و پرسپولیسی ها دوستش داشتند. می گفت من کره را مثل کف دستم میشناسم. البته خودش آن زمان گفت اگر دو کره را بردم به من پول بدید و به همین خاطر با او قرارداد بستیم.
زمان شما دوران علی دایی و اخراج او از تیم ملی هم رخ داد. بعدا گفته می شد به دلیل اینکه آقای احمدی نژاد را به رختکن راه ندادند این اتفاق افتاد، این ماجرا درست بود؟
نه آقای احمدی نژاد نمی خواست به رختکن برود. خود او خیلی فوتبالی بود و به بازیکنان زیاد میرسید. من یادم نمیآید که قصد چنین کاری را داشته باشد و انقدر فوتبالی بود که درک این را داشته باشد بین دو نیمه نباید به رختکن برود. ما باختیم و تمام شد و بعد بازی داشت به من و آقای علی آبادی دلداری داد که ناراحت نباشید بازی برد و باخت دارد. حتی زمانی که معاون سازمان تربیت بدنی بودم و آقای احمدینژاد شهردار بود، در بازی با بحرین ما در ورزشگاه آزادی حضور داشتیم. من هم اصلا شناختی از فوتبال نداشتم. چون آقای مهرعلیزاده و احمدینژاد باهم مشکل داشتند، احمدینژاد کنار من نشست. در طول ۹۰ دقیقه بازی ایشان مدام در حال صحبت بود که باید این بازیکن را تعویض کند و مدام بازی را تحلیل میکرد. بعد من آن بازیکن را اصلا نمیشناختم.
اما علی دایی یک جمله معروف دارد که فدراسیون نه من را آورد و نه من را برداشت.
بله به نوعی این جمله درست است. البته هیئت رئیسه این انتخاب را مصوب کرد، می توانستیم نکنیم. انتخاب من آقای کلمنته بود و نظرم سرمربی خارجی بود. هر کس یک حرفی را میزد و من تازه آمده بودم و گیج بودم. این واقعیت است که آقای علی آبادی و احمدی نژاد برای آمدنش از علی دایی حمایت کردند و در رفتنش هم چنین اتفاقی افتاد.
در حال حاضر یک بحثی که درباره فدراسیون و وزارت ورزش وجود دارد این است که هواداران استقلال و پرسپولیس میگویند این نهادها از تیم رقیب حمایت میکنند. آیا چنین چیزی وجود دارد؟
نه اصلا. فدراسیون زورش نمیرسد و جرات این کار را ندارد. میگفتند سلطانیفر پرسپولیسی بود. مشکلات استقلال و پرسپولیس بیشتر بر اثر ناتوانی مدیران است. زمان ما یک مدیری را در پرسپولیس گذاشتند که خودش و تیم و بقیه را بدبخت کرد. الآن با کدام پول این مبالغ را میبندند؟
اگر برگردید عقب باز هم اجازه می دهید چنین اتفاقی رخ دهد؟
نه نه اصلا. به نظر من سرمربی باید تا آخرش باشد حتی اگر خراب کند. البته آقای دایی هم ما را کمی اذیت میکردند و گفتند که نباید ادامه دهد و ما هم قبول کردیم.
در آن زمان ماجرای بازداشت شما هم پیش آمد جریان چی بود؟
بازداشت من در واقع همین قضیه بود که مدام به من می گفتند باید بروی کنار اما ما میماندیم. به این صورت می خواستند که ما را بیرون کنند. احضاریهای برای ما فرستادند و ما را به آنجا بردند. سیاست آنها این بود که با بازداشت حالی از ما بگیرند، دقیقا همان زمانی هم بود که من دوباره به عنوان زئیس فدراسیون انتخاب شدم. همین قضیه باب طبع وزارت ورزش نبود، فکر می کردند که من کلک زدهام اما واقعا این طور نبود و افرادی که آنها می خواستند رای نیاورده بودند. اذیت ها شروع شد و ما را خواستند صحبت کردیم و گفتیم خب بریم سر اصل مطلب، گفتند استعفا، گفتم خب زودتر می گفتید یک کاغذ بیاورید تا بنویسم. نوشتم و تحویل دادم. می خواستند بیشتر من را نگه دارند اما چون روزهای بعد تعطیل بود و بازپرس نبود ترجیح دادند زودتر کارهای مرخص شدن من را انجام دهند و به جای چهار پنج روز، چند ساعتی آنجا بودیم. زمانی که می خواستم خارج شوم گفتند اگر دلیلش را بپرسند چه میگویی گفتم من دروغ نمی گویم و همه اتفاقاتی که حالا افتاد را برایشان تعریف میکنم تا همه بدانند. بعد گفتند اینطور که نمی شود و فلان و این ها، و بعد از آن هم هیچ وقت نامه استعفای من منتشر نشد و منصرف شدند و من در کارم ادامه دادم. خبرنگاران از من میپرسیدند که راست است شما یکشنبه استعفا می دهید می گفتم بله ولی کدام یکشنبه مشخص نیست.
تاج در آن ماجرا نقش داشت؟
نمیدانم. من قضاوت نمی توانم بکنم. شاید خیلی ها پشت این قضیه بودند. هر کسی در این قضیه نقش داشت گناهشان با خودشان.
رابطه شما با آقای بن همام بسیار خوب بود، داستان آقای سعید لو و کناره گیری شما برای ای اف سی چه بود؟
آن زمان قرار بود من نامزد انتخابات کمیته اجرایی ای اف سی شوم اما آقای سعید لو نامزد شد و قرار شد ما از او حمایت کنیم. بن همام وقتی فهمید من نامزد نشدم، گفت نمیگذارم سعید لو بشود و با نفوذی که داشت موفق شد مانع رای آوردن سعید لو شود. ۲۵ به ۲۰ آقای سعید لو باخت. ما می خواستیم با وزارت ورزش تعامل داشته باشیم و گذاشتیم آقای سعید لو نامزد شود. بن همام بعد ها به من گفت تو را درک میکنم اما کار خوبی نکردی کنار رفتی.
بعد از بن همام با آقای بن سلمان هم رابطه بسیار خوبی داشتم و کلا در ای اف سی با همه ارتباط داشتم و همه به خاطر منافع فوتبال ایران بود.
به نظرتان با شرایط فعلی می توانیم با امیر قلعه نویی قهرمان جام ملت ها شویم؟
من خیلی دوست دارم قهرمان شویم. دلیلش این هم است که حداقل بتوانیم بگوییم که با مربی داخلی هم می توان موفق شد. این باعث می شود جایگاه مربی داخلی در فوتبال ایران بالاتر برود.
جدا از علاقه به نظر شما ما توانایی قهرمان شدن را داریم؟
چیزی که از امکانات ژاپن و عربستان و کره می بینم به نظرم خیلی سخت است اما دوست دارم این نسل فوتبال ما که سن شان دارد زیاد می شود یک قهرمانی داشته باشد.
سقف قرارداد اولین بار در زمان شما رقم خورد و الآن دوباره مطرح شده است.
ما هر زمان این کار را انجام دادیم موفق نشدیم. به نظرم الان هم اشتباه است.
الآن ولی عربستانیها حسابی خرج میکنند. این پروژه ای که عربستان شروع کرده و ستاره های مطرح دنیا را جذب کرده به نظر شما جواب می دهد؟
من فکر میکنم عربستان به دنبال کسب شهرت است و فوتبال تنها بهانه است و از این طریق وارد شدند. اگر فوتبال مهم بود بسیار کار پایه ای می توانستند انجام دهند. بازیکن بزرگ آوردن خوب است اما نه با این هزینه و پول خرج کردن.
شما از دوومیدانی به فوتبال آمدید. حواشی فوتبال هم بسیار بیشتر است. زمانی که رئیس فدراسیون بودید و با خانواده به خیابان می رفتید، واکنش مردم چه بود؟ تا حالا به شما توهین شده بود؟
اتفاقات جالبی رخ می داد. یادم است یکبار با خانواده به مسافرت رفته بودیم و تیم ملی هم دو بازی را باخته بود، من جرات نمی کردم از خانه بیرون بیایم. تا هرجا من را می دیدند می گفتند چرا بازی را باختیم؟ چرا فلان بازیکن بازی نکرد؟ توهین هم زمانی انجام می دادند که می گفتند چرا همه ش نیشت باز است. تیم باخته تو داری میخندی؟ تو که فوتبال حالیت نبود چرا وارد فوتبال شدی؟ همین حرفها باعث میشد خانم هم عصبانی شود و حرفهایی به من بزند.
فوتبال واقعا خانواده ما را تحت تاثیر قرار داده بود. یادم است یکبار خانوادگی دور هم جمع بودیم و تب و تاب فوتبال زیاد بود و تیم قرار بود به جام جهانی صعود کند. این را هم اضافه کنم که اگر تیم دومین بار به جام جهانی نمی رفت من نمی توانستم در ایران زندگی کنم. با خانواده دور هم جمع بودیم. پدرمم بود و اصلا در جریان فوتبال نبود. حتی زمانی که در دوومیدانی قهرمانی می شدم و مدال می گرفتم و به خانه می آوردم، پدرم می گفت این حلبها چیست که به خانه می آوری؟ دور هم داشتیم فوتبال نگاه میکردیم، یک موقعیت گل پیش آمده بود و همه فریاد گل سر دادند. پدرم گفت: این گلی که گفتید به نفع علی بود یا بر ضررش؟ یعنی تا این حد فوتبال بر خانواده و حتی پدرم تاثیر گذاشته بود که وقتی از فوتبال بیرون آمدم همه یک نفس راحت کشیدند. چون استرس بسیار زیادی داشتم. شاید همه فکر کنند من زیاد میخندم، اما خودم نمی دانم با این همه استرس در فوتبال چطور زنده ماندم. با اینکه هیچوقت عادت نداشتم مسائل کاری را به خانه بیاورم اما همین استرسها روی خانواده تاثیر می گذاشت. شاید باورتان نشود اما وقتی تیم می باخت جرات نمی کردم از خانه بیرون بروم. حتی پیش نماز مسجدی که می رفتم بسیار فوتبالی بود و بارها مقابلم می گفت چرا استعفا نمی دهی؟ این چه وضع فوتبال است؟
نمی گفتند قطبی را برکنار کن و قلعه نویی را بیاور؟ یا کی روش را برکنار کن؟
آن اوایل که رئیس فدراسیون شده بودم یکبار با اقای علی آبادی یک جایی رفتیم که همه داشتند تشویقم می کردند. آقای علی آبادی گفت ببین همه دوستت دارند. گفتم یک مدتی صبر کن همین تشویق ها تبدیل به فحش می شود و واقعا همینطور شد.
فکر کنم الان همسرتان بیشتر از بقیه از نبود شما در فوتبال خوشحال است
بله بسیار خوشحال است و حتی اگر روزی حرفی مبنی بر برگشت من به فوتبال شود ایشان نمی گذارند. نمی دانید چقدر این فوتبال بر زندگی ما تاثیر گذاشته و باعث ایجاد تنش ها شده است.
بیشتر بخوانید:
۲۵۸ ۲۵۸