در قسمتی از وصیتنامه خود، شهید علی سوری آمده است: “با عشق شهادت و به دفاع از دین و وطنم، من به جبهه جنگ میروم.”
کلمه “شهید” در شاهدی شهود عَرفانی شد و در چهار فصل زندگی خود نقش افزایش دهندهی خوبی را بازی کرد. او چشم ستارگان آسمان را روشن کرد و شبکهی هشت جنت ققنوس را که هفت آسمان را به خود جذب کرده، به عشق پر پرواز خود باز کرد. او در وادی مقدس عاشقی، نویدبخشی، و روح پاکی را به فرشتگان هدیه داد.
«شهید» ستارهای است که روی زمین زندگی میکند، همیشه بیدار در شبهای خون و آتش، جنگی عاشقانه تا لمس شعلههای بصیرت و حقیقت در مرگ عشق، تا رسیدن به پیوندی جاودانه در شب عرفانی.
در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان در راه عشق، عشق سرای جاودان خود را به تصویر کشیده است تا در دل حادثه در تاریکی تاریخ درس استقامت بدهد.
از این پس می خواهیم هر روز را با نام و یاد این ستارگان به پایان برسانیم و به برکت و یاری این عارفان عاشق کار خود را آغاز کنیم. این همه رشادت و دلاوری و مجاهدت و دلاوری ادای دینی باشد… هرچه پذیرفته شود، هر قدر هم فکر شود، برگ سبز هدیه درویشی است.
5073/ تبرک لحظاتمان با شهید علی سوری
من با عشق شهادت برای دفاع از دین و میهن به جبهه می روم، اگر شهید شدم به اذن خدا وظیفه شما این است که به فرزندم اسلام بیاموزید.