تجارت نیوز نوشت:دادههای سالهای اخیر مشخص می کند که قیمت مسکن به دنبال تورم عمومی و نوسانهای بازارهای مالی همیشه سیر افزایشی داشته است، تا آنجا که مطابق با آمارهای رسمی، قیمت مسکن از دهه ۸۰ تا به حال بیش از دو هزار درصد رشد داشته است.
آمارها مشخص می کند که قیمت ملک در سال های اخیر علاوه بر پیامدهایی از جمله بد مسکنی و حاشیه نشینی، پیامدهای دیگری نیز از جمله بی میلی خانواده ها به بچه دار شدن را به دنبال داشته است.
مهم نیست اقتصاد املاک در ایران در سال های اخیر و در دولت های مختلف چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته، چه تورمی را تجربه کرده و چه سیگنالی به بازار اجاره داده است، واقعیت این است که دو مشکل وجود دارد. ، همیشه یک بار سنگین بر دوش مردم بوده است؛ نمودار رو به رشد قیمت ها و سیاست های آشکار و غیر کارشناسی دولت!
دادههای سالهای اخیر نشان میدهد که قیمت ملک به دلیل تأثیر تورم عمومی و نوسانات بازارهای مالی همواره روندی صعودی داشته است، بنابراین بر اساس آمارهای رسمی، قیمت ملک از دهه 80 تاکنون بیش از دو هزار درصد افزایش یافته است.
از سوی دیگر، سیاستهای دولت طی سالهای گذشته نه تنها به بهبود این وضعیت کمک نکرده است، بلکه در اغلب موارد مانعی برای جریان عادی معاملات بوده است. به عنوان مثال، اقدامات اخیر دولت برای کنترل قیمت ها منجر به رکود بازار شده است. به طوری که معاملات تا حد زیادی در بازار ثابت است و طبق آمار بانک مرکزی و به گفته مشاوران املاک، خرید و فروش کمتری در بازار مسکن صورت می گیرد.
این در حالی است که سطح زندگی و درآمد مردم نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و علاوه بر ضرر مالی، اکنون خرید خانه برای آنها به یک رویا تبدیل شده است. اما واکنش مردم به گرانی مسکن در این سالها چگونه بود و این پدیده چه تاثیر اجتماعی مهمی داشت؟
پیامدهای گرانی مسکن در جامعه
بارزترین تاثیر افزایش تورم در بازار مسکن و اجاره، شرایط بد مسکن و حاشیه نشینی است که در سال های اخیر به ویژه در شهرهای بزرگ گسترش یافته است. ظهور پدیده هایی مانند مهاجرت معکوس، پشت بامخوابی و اجاره کانکس که معلوم نیست شرایط فعلی ادامه داشته باشد یا پایان خواهد یافت.
اما اکنون آمار منتشر شده توسط ایسپا نشان می دهد که تاثیر گرانی مسکن بر زندگی مردم فراتر از این بوده و در جزئیات زندگی خانوارها مشهود است.
نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در تیرماه 1400 نشان میدهد که در سطح ملی، 1/68 درصد از شهروندان «کاملاً» و «بسیار» و 11.6 درصد «تا حدودی» نگران عرضه مسکن و اجاره در ایران در آینده هستند.
علاوه بر این، نتایج بررسی سراسری ایسپا زمستان 1401 از جامعه آماری مردان و زنان متاهل در سنین باروری نشان می دهد که 75.4 درصد از مردان و 68.3 درصد از زنانی که مایل به بچه دار شدن نیستند، نبود مسکن را از جمله مهم ترین عوامل در کنار دلایل دیگر، را از دلایل تمایل نداشتن به بچه دار شدن عنوان کردند.
این در حالی است که دولت سیزدهم از همان ابتدا قانون جوانی جمعیت را مطرح کرد و آن را یکی از اصلی ترین برنامه های خود قرار داده است، طرحی که به نظر می رسد تاکنون چندان موفق نبوده است.
سیاست دولت در بازار مسکن
نکته دیگری که در آشفتگی بازار مسکن به آن اشاره شد، سیاست های دولت در تمام سال های پس از انقلاب بود. اقداماتی که حتی اگر تاثیر منفی نداشته باشد، صرفاً نمایشی در این زمینه بوده و عموماً تأثیر مثبتی نداشته است.
ایسپا نیز در این مورد نوشت که با بررسی سیاست اجتماعی دولت در سال های پس از انقلاب، مشخص می شود که دولت برنامه و سیاست منسجمی را برای مسکن دنبال نکرده است.
علاوه بر این، در ساخت و ساز مسکن یکسری طرح ها و سیاست های متفاوتی وجود دارد، اما ارتباطی ندارند و با یکدیگر تعامل ندارند. مواردی مانند سیاستهای واگذاری زمین، یارانه ارزانقیمت در قالب پرداخت وام، ایجاد و توسعه تعاونیهای مسکن، مسکن استیجاری، مسکن اجتماعی، انبوهسازی و مسکن مهر از هین جملهاند.
بنابراین می توان وضعیت کنونی بازار مسکن را ترکیبی از روندهای کلان اقتصادی سال های اخیر و سیاست های نادرست دولت دانست. کارشناسان می گویند زمان آن فرا رسیده است که دولت با اعمال سیاست های کارشناسی شده رویکردی اصولی به بازار مسکن داشته باشد تا بتواند پیامدهای اجتماعی را کنترل و آثار منفی نداشتن مسکن را کاهش دهد.