یک بعد از ظهر زمستانی با دکتر ملاقات کردیم. محمدرضا حافظی در دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی ساعتی درباره طراحی و معماری این عنصر منحصر به فرد گپ زد. او می گوید برج میلاد سوغات تهران است و از طراحی و ساخت آن بیشتر لذت برده تا نقطه پایانی آن.
ساخت برج میلاد در دهه 70 و 80 یک اتفاق برون شهری بود که در تهران رخ داد. چه احساس نیازی شما را به طراحی این نماد شهری برانگیخت؟
شما یک سوال کلاسیک پرسیدید که این روزها زمانش است. اکنون فاصله خوبی با روزهای ساخت و ساز داریم و چشم انداز خاصی از این المان شهری ایجاد شده است. سازمان زیباسازی شهر تهران در سال 1390 با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد که شهر تهران قصد دارد نماد جدیدی با ارتفاع بیش از 200 متر در شهر تهران بسازد.
به گزارش همشهری، گروهی که با مرکز بنده همکاری داشتند، اعلام کردند که نمادی برای ساخت نیست، اما در صورت امکان می توان در تهران کاری انجام داد که نماد تهران باشد. البته پیش از این نیز بحث دکل مخابراتی تهران مطرح شده بود.
این پروژه یک بار در طرح جامع عباس آباد قرار گرفت و دو بار برای تپه های عباس آباد و میدان امام خمینی (ره) پیشنهاد شد. در آن زمان پروژه به دلیل عدم صلاحیت فنی کشور رد شد
آیا گروهی که با آنها کار کردید تجربه مشابهی داشتند؟
بله، مجموعه ما توانایی ساخت سازه های بتنی بلند از جمله سیلوها و برج های خنک کننده را داشت. پیشنهاد ما به تصویب شهر تهران رسید. بنابراین، هم بر عملکرد جدید خود برج و هم بر کارایی مدرن فضای اطراف تاکید کردیم.
امروزه با نگاهی به آن، ویژگی های متعددی برای برج میلاد در نظر گرفته شده است. آیا در پیش نویس اول همان مجموعه ها را برای برج در نظر گرفتیم یا از طرح اولیه محیطی منحرف شدیم؟
چند سال پیش در مقاله ای به همین موضوع پرداختم و نوشتم که اگرچه از اهداف اصلی فاصله گرفته ایم، اما مجموعه فعلی برج میلاد همچنان مورد توجه پایتخت نشینان است.
در طرح اول موزه، فرهنگسرا، مسجد، مرکز همایش، هتل و مرکز خرید به گونهای طراحی شد که این مراکز مختلف عملکردی همگن داشته باشند، اما برخی از آنها مورد توجه قرار گرفتند و برخی دیگر مانند مسجد مورد توجه قرار نگرفتند.
چه شد که چنین نقطه ای برای بالاترین المان شهری پایتخت انتخاب شد؟ آیا تمرکزی وجود داشت یا این مکان به طور سیستماتیک برای برج در نظر گرفته شد؟
تپه های کوی نصر بلندترین نقطه چین وسط تهران است که یک سر آن در لویزان و سر دیگر آن در پارک چیتگر قرار دارد. موقعیت آن درست در مرکز هندسی شهر است که طبق نقشه آن زمان می توانست امواج تلویزیونی هم داشته باشد. البته با توجه به عناصر طراحی شده در اطراف آن، این مکان می تواند مرکز جلسات و سایر برنامه های ارتباطی نیز باشد.
کار طراحی برج در چه سالی آغاز شد؟
مطالعات در سال 1351 تا 1352 انجام شد و سپس برنامه طراحی کالبدی معماری در سال 1353 آغاز شد که همراه با طراحی قسمت های مختلف مرحله طراحی و اجرا ادامه یافت و 13 سال بعد در سال 1366 افتتاح شد.
هتل برج میلاد نیز در طرح اولیه شما گنجانده شده بود، اما زمین هنوز باقی مانده و گودال نیمه کاره می تواند خطرناک باشد. آیا در طرح اول محل این گودال در همان قسمت شمالی بوده است؟
در سالهای بعد از افتتاح برج، شهرداری آن زمان طرح جامع را به هم ریخت و طرحی متفاوت ارائه کرد. موقعیت هتل نیز در طرح جدید به این مکان منتقل شد. طبق طرح قدیمی، یک هتل 5 ستاره 16 طبقه و یک مرکز تجاری در گوشه شرقی مرکز همایش فعلی ساخته میشود. قرار بود دهلیز شهر در اطراف برج ایجاد شود و یک مرکز فرهنگی تجاری و یک موزه در داخل آن ساخته شود.
قرار بود این مرکز تجاری درآمدی داشته باشد که با آن برج را اداره کند و پس از پنج سال بهره برداری سودآور باشد. بنابراین برج هزینه خود را پرداخت کرده است. علاوه بر این، خود هتل نیز منبع درآمدی برای شهر تهران بود، اما متاسفانه پروژه ای شد که شهر هزینه های گزافی را در آن صرف کرد و به سوددهی نرسید.
پس از اتمام عملیات، با تصمیم مدیریت شهری، مکان هتل تغییر یافت. به دلیل تحریم، خانم طراح آن نیز کار را متوقف کرد و سپس گودال نیمه کاره رها شد که خطر بزرگی برای این منطقه به همراه داشت.
آنها طرحی را پایه گذاری و اجرا کردند که اکنون در تمام عکس های یادگاری نماباز تهران یافت می شود. آیا در حین اجرا به این حس فکر کردید یا درگیر مسائل طراحی فیزیکی بودید؟
نه واقعیت این است که ما آنقدر مشکلات طراحی و معماری داشتیم که نتوانستیم به این بخش بپردازیم. روزی که این طرح مطرح شد یکی به دوستانش گفت: دخالت نکنید. معلوم نیست فردا در راس این پروژه خواهید بود یا خیر. گفتم: امروز به فکر روزم هستم و اگر فردا نباشم مهم این است که کارم را دقیق انجام دادم.
انصافاً شهرداران در زمان ایجاد این المان شهری رویکرد حمایتی داشتند وگرنه با چنین هزینه ای امکان ایجاد چنین پروژه ای برای شهر بسیار کم بود. البته الان از طرف ما برای تهران سوغاتی در نظر گرفته شده است
برج میلاد امروز در تهران چقدر ایرانی است؟
اول از همه فراموش نکنید که ایده این برج چهار سال بعد از جنگ برای تهران مطرح شد. از سوی دیگر، این وظایف در دنیا معمولاً به کشورهای غربی واگذار می شود; امروزه نیز مدیران شهری در نقاط مختلف جهان به باشگاه برج سازان کشورهای غربی می پیوندند و از دارایی های خود چیزی برای عرضه ندارند.
این یک کار ایرانی با قدرت و قدرت است. البته ما برای قطعات خاص مانند نصب آسانسور به شرکت معروف سوئیسی مراجعه کردیم، اما برج سازان آمریکایی نیز از این شرکت استفاده می کنند و چرخ را دوباره اختراع نمی کنند. آسانسورهای 7 متر بر ثانیه آنها هیچ رقیب ایرانی و جهانی ندارد. در سیستم قالب کشویی جک ها از سوئدی ها خریداری شد اما قالب ها ساخت ایران بود. معماری و مدیریت و اجرا کاملا ایرانی بوده که دنیا به آن افتخار می کند
در مورد طراحی گلدسته: ساختار چگونه اجرا شد؟ ایده طراحی چه بود؟
اولین تعریف این بود که کار ما باید از معماری ایرانی الهام گرفته شود. معماران معتقدند اگر عکسی از برج میلاد در سطح جهان منتشر شود باید گفت که این برج به شرق متصل است و عناصری از معماری شرقی در آن گنجانده شود.
ساختار سبد برج با خطوط طراحی شده است. ناب ترین مورد رعایت خطوط مربوط به گنبد باغ دولت آباد یزد است. سبد برج میلاد تهران نیز با اقتباس از این گنبد تاریخی، طراحی مینیمالیستی دارد
البته شما استاد دانشگاه هم هستید. آیا با کار تدریس و دانشگاه توانستید به برج امروزی برسید؟
خیر من یک مرخصی چهار ساله از دانشگاه گرفتم و در چند سال گذشته قبل از افتتاح، مسئولیت طراحی و اجرا در کارگاه برج را بر عهده داشتم.
اگر این برج کار شخص دیگری بود به آن نمره قبولی می دادید؟
از آنجایی که من خودم استاد هستم، نمره قبولی 16 یا بالاتر برای من صدق می کند و به این پروژه نمره 16 می دهم.
در سال 1366 که کار به پایان رسید، بسیاری از مسئولان کشوری و شهرستانی با این برج عکس یادگاری گرفتند و در زمان تصدی این مدیر و مسئول، لوح های یادبود مختلفی در پایه برج نصب شد. وقتی با این ساختمان فوق العاده عکس یادگاری گرفتید چه حسی داشتید؟
یادم نیست، شاید همچین عکسی گرفتم، اما بعید است که امروز چنین عکسی پیدا کنم و بتوانم بگویم که ۱۳ سال ساخت و خاطره آن دوران را زنده می کند، اما عکسی هست که خیلی دوست دارم که در همان سال 87 با همه 200 همکار پروژه ضبط کردم. خیلی دوست داره
بنابراین شما تلاش را بیشتر از نتیجه دوست دارید.
همه معماران اینگونه هستند. من حتی در چند پروژه شرکت کرده ام که نقاشی آن را ندیده ام، اما گچ و خشت را دوست داشتم. لذتی که از کار کردن داشتم را با هیچ چیز عوض نمی کنم. البته نتیجه خوبی حاصل شد و می توانید به عملکرد عالی افتخار کنید.
حتی در محوطه ورودی لابی هم لابی این پروژه در دنیا تکرار نشده است و مورد مشابهی نداریم که چنین خلوتی سرزنده و حیاط جالبی در پایه داشته باشد. در سال اول 700000 نفر از آن بازدید کردند که با هیچ برج دیگری در جهان بی رقیب است.
اگر امروز باز هم کسی بگوید که چنین برجی باید برای تهران طراحی شود، قبول میکنید؟
غیر ممکن است
به خاطر تلاش های او یا به دلیل ایده ای که به طور کامل اجرا نشد؟
خیر، در هر صورت من به عنوان یک معمار ایده متفاوتی ارائه خواهم کرد تا ایرادات موجود را نداشته باشد. البته برج میلاد همچنان برای من زیباست چرا که باید شامل مسجد و عناصر طرح اولیه می شد، اما اینطور نبود.