اخبار روز سینما

مردی که هر حرفش را نگه می دارد




بیست پستی مجموعه ای از اشعار اغلب کوتاه، موجز و بدون طنز است که با ترسیم تصاویری که شاعر در ذهن مخاطب ایجاد می کند، او را در اندیشه ها و دغدغه های زندگی و هستی خود می برد. نکته قابل توجه این است که اشعار پیوسته نام کتاب «بی پوست» را به خود می گیرد و جایگاه درونی تری نسبت به غشای بیرونی خود، بدون حائل و حجاب، روح و جان کلام و از سوی دیگر این بی پوستی را با مخاطب به اشتراک می گذارد. و رسیدن به گوشت و خون، بیگانگی از عناصر زاینده آن و به بازنمایی و چینش خاص شاعر در اشعار برمی خوریم.

ابتدا از شعر «بی پستی» (ص 17) که نام این مجموعه نیز هست می پردازیم: پوست می گیرم / از مرد هر کلمه / گوشت حرف اول و آخر باشد / و خون هدایت کند. راه رسیدن به ادعای برحق او راوی در شعر بی پوست توضیح می دهد که معنای درونی کلمه را که چیزی جز انسانیت انسان نیست آشکار می کند. با پوست ریختن و جسم ساختن کلمه، قلب و روح حرف اول و آخر می شود و خون سرچشمه حیات برای آرمان عدالت خواهی جاری می شود. می توان گفت این شعر به انسان اجازه سخن گفتن می دهد و بیان آن استعاره ای از عدالت خواهی و کشتار در راه عدالت است.

از آن طرفی که شعرها را می خوانیم، تقریباً در همه اشعار، شاخص ها و عناصر شعر ناب در متن متن جاری می شود. مثلاً در شعر «میوه» (ص 21): از روز سیر نمی شوم زیرا شب رسیده ترین میوه نور است. در این شعر موجز و پوچ، تناقضی ایجاد شده است که با نفوذ روز، نماد تاریکی شب را روشن و از خصلت تاریک خود رها کرده است. علاوه بر این، تضاد بین این دو عنصر طبیعی شکسته شد و ارتباط جدیدی ایجاد شد. علاوه بر این، عنصر بیگانگی در تعریف شعر ناب در کنار ایجاز و فقدان محتوای زبانی قرار دارد.

شعرهای «بی پاستی» کوتاه و گزیده اما بی حد و حصر و سیال هستند و مخاطب در خواندن آن حد و مرزی احساس نمی کند و گرفتار یک اسپاسم معنایی یا کلامی می شود. نکته مهمی که می توان به آن اشاره کرد وجود شخصیت های زن در برخی سطرهاست که نشان از زنانه بودن متن دارد. مثلاً در شعر «بخشی از شعر» (ص 23) بیان به فضا و کلمات شعر «فروغ» نزدیک می شود و آن را درخشان می کند، به ویژه که این تشابه و توازی را از نظر وزن احساس می کنیم. : آه / این یک قسمت / همان قسمت شعر / دوست داشتم تکه ای از بال پروانه ای روی سنگفرش افتاده بود / که در رنگ روشنش غم من را می خواند.

همچنین می توان گفت که شاعر بسپوستی تحت تأثیر شاعران پیشرو بوده و با کشف و استعداد خود وجه دیگری از تجربیات این شاعران را بیان می کند. مثلاً در شعر هشا (ص 22) می خوانیم: هاشا/ نگاهی که دیده نشد/ تو هم ندیدی/ هاشا/ هر که در راهروی دل رفت/ از آن هم فرار کرد. که انعکاس شعر شالومو و گفتگو با آن در لحن سطرها خودنمایی می کند و طبیعتاً با مختصات ذهنی خاص شاعر پیوند می خورد و در سطر آخر به ابتکار تقاطع افقی به اجرا در متن نزدیک می شود. شکل حفظ می شود، در ادامه می یابد خود سطر را نگه می دارد تا جریان شعر مخدوش نشود.

بعد می رسیم به شعر «بی سیاق دست» (ص 38): برای من بنویس/ تا آخر/ تا من/ به سیاق دست تو/ کشیده شود/ فقط با دست تو و/ فقط با دست تو ما تجلیل نخواهیم شد. شاعر با استفاده از فنون اجرا در نوشتن، شعر را به حرکت در می آورد و با دیدن این شعر به خط نستعلیق، شگردهای اجرای شعر نمایان می شود. از این گذشته، تمهیدات زبانی و کاربرد این واژه ها در قالب این شعر نشان از استعداد ویژه شاعر دارد.

نگاهی به تعادل و دقت موسیقایی اشعار خالی از لطف نیست، مثلاً در شعر «پرسش» (ص 61): درخت: حالت چطوره؟/ ابر: در باد/ درخت: روزی روی درخت فراموش شده سایه می اندازی/چطور از کنارم می گذری؟/ابر: با این حال باد می وزد. در شعر پرسش با تکنیک «انسان‌سازی» یا «شخصی‌سازی» گفت‌وگوی میان درخت و ابر شکل می‌گیرد. بعلاوه، آنچه که گفتگو را به پیش می برد، رویکرد زبانی با استفاده از جناس های لفظی بین باد و بادآباد است و به معانی رایج محدود نمی شود. جالب است که خود این گفتگو با این پاسخ به پایان می رسد که ابر در حال وزش است، انگار ابر از روی درخت می گذرد.

نمونه دیگر شعر «روسیاحی» (ص 63): شب با ستارگان سپید نمی شود/ و پاک نمی شود/ هرگز/ این آسمان روسی/ حتی/ با دستمال ماه. وقتی این شعر را می‌خوانیم، در نگاه اول با استعاره‌هایی مواجه می‌شویم که از عناصر طبیعی برای بیان مفاهیم اجتماعی استفاده می‌کنند و آثار گناه و آلودگی را در ابعاد وسیع‌تری به تصویر می‌کشند.

در برخی از اشعار هایکو روح هایکو بیدار می شود و لذت زندگی در زمان حال با مخاطب تقسیم می شود و لحظه ای کشف و شهود آنی را در یک کالبد واحد تجربه می کنیم. نمونه شعر «1» (ص 73) را تجربه کنید: با تو ارتباط دارم. این بود/ روی انگشتم تکیه داده بود/ یک پروانه.

فرزانه کارگرزاده با این کتاب از حضور شاعری آگاه به محتوای شعر مدرن و جریان های مهم آن خبر می دهد که می داند چگونه دستاوردهای شعر پس از نیما را بازیابی کند.




آویسا احمدی نیا

آوین احمدی هستم سردبیر و مدیرمسئول رسانه بازتاب آنلاین که سعی میکنم آنچه در ایران و جهان میگذرد را برای شما در این وبسایت به اشتراک بگذارم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا