در صورت افزایش مصرف برق ، نیاز به توسعه بیش از حد زیرساخت ها وجود دارد. با این حال ، در سالهای اخیر ، صنعت برق کشور در توسعه ظرفیت تولید مشکلات جدی داشته است. در این یادداشت ، عوامل مهم در ارتباط با عدم توسعه تولید برق بررسی و تجزیه و تحلیل.

ریشه اصلی مشکلات صنعت برق ، ضرر مالی است. این اهمیت تعادل بین درآمد و هزینه های صنعت است که دلایل مختلفی از جمله قیمت برق غیر واقعی و یارانه های گسترده دارد. در نتیجه ، صنعت از ظرفیت مالی کافی برای تأمین هزینه های فعلی و سرمایه گذاری های جدید برخوردار نیست. طبق آمار ، که در شرکت شرکت شرکت شرکت منتشر شده است ، اعتبار مالی شرکت Tavanir از سال 1398 منفی بوده و بدهی این شرکت در سال 1900 در سال 1900 و از دست دادن این شرکت از سال 1398 بود تا پایان سال 1401 50،000 میلیارد نفر بود.

این وضعیت به عنوان نقطه شروع برای سایر مشکلات عمل می کند. تا اوایل دهه نود ، این صنعت تحت پوشش دولت قرار گرفت و از درآمد غنی نفت پشتیبانی می شد ، اما به دلیل بدهی به دلیل گسترش صنعت و استفاده از آن و کاهش درآمد نفت ، صنعت مالی جبران نشده و اکنون تعداد صنعت برق تجربه شده است.

یکی یکی از نتایج مستقیم بی حوصلگی مالی ، تجمع بدهی به سمت تولید کنندگان است. شرکت های تولید کننده در تأمین هزینه های عملیاتی ، نگهداری و سرمایه گذاری با مشکلات جدی روبرو هستند زیرا آنها الزامات خود را دریافت نمی کنند. این وضعیت آرزوی تولید کنندگان برای مشارکت در توسعه ساختمانهای جدید را کاهش می دهد. از طرف دیگر ، عدم تأمین اعتبار هزینه های نگهداری ، نیروگاه ها را در این دوره افزایش داده و بهره وری آن را کاهش می دهد.

اگر بدهی ها پرداخت نشود و بازده سرمایه تضمین نشود ، توسعه نیروگاه های جدید و زیرساخت های مرتبط اقتصادی نخواهد بود. در این شرایط ، تولید کنندگان فعالیت های خود را به جای سرمایه گذاری در توسعه توسعه ترجیح می دهند. بنابراین ، ما دیگر شاهد وقوع سرمایه غیر دولتی در زمینه ظرفیت توسعه برق نیستیم.

در این شرایط ، دولت باید منابع خود را تأمین کند. در سالهای اخیر ، ظرفیت صنعت برق با تأمین مالی دولت و شبه دولت حاصل شده است. در سالهای اخیر و افزایش بودجه دولت و کاهش بودجه توسعه ، با این حال ، سرمایه گذاری برای افزایش ظرفیت تولید نیز کند بوده است.

در حالی که سرمایه ایالتی برای توسعه ظرفیت تولید کافی نیست ، تصمیم گیرندگان ناکارآمد -سازندگان علاقه مند به سرمایه گذاران غیر دولتی در این زمینه برای ورود به این زمینه نیستند. این توسعه زیرساخت های کاملاً محدود است. مهمترین دلیل عدم ورود سرمایه غیر دولتی با توجه به قیمت های گرامری ، تخصیص برق است که توسط صنایع با سرمایه گذاری های خاص خود یا قراردادهای دو جانبه به بخش خانه و تجارت در طی مصرف عالی تحویل داده می شود. در این شرایط ، صنایع مطمئن نخواهند بود که در صورت سرمایه گذاری در ظرفیت و مراقبت خود ، که باعث کاهش انگیزه بخش خصوصی و صنعت می شود ، برای سرمایه گذاری در توسعه ظرفیت بیش از حد ، نیازهای خود را برآورده کنند.

به منظور متوقف کردن روند فعلی و حرکت به سمت توسعه ظرفیت نیروگاه ، خطر سرمایه گذاری در ساخت ساختار نیروگاه و توانایی تعریف پروژه های سودآور کاهش می یابد. از طرف دیگر ، به دلیل ملاحظات اجتماعی و سیاسی ، نمی توان افزایش ناگهانی قیمت ها را پیشنهاد کرد. در این شرایط ، سیاست مدیریت تقاضا می تواند از طریق سهمیه برق بدون تغییر قیمت های قابل توجه در کوتاه مدت ، به این اهداف برسد.

در این الگوی ، برق تولید شده در صنعت برق به جریان بازار یارانه ای و آزاد تقسیم می شود. برق یک جریان الکتریکی است که پایین تر از قیمت است و دولت خود را متعهد کرده است تا به تولید کنندگان تفاوت خود را بپردازد. جریان بازار آزاد همچنین جریان است که مجهز به سوخت یارانه ای است.

براساس این مدل ، دولت اظهار می دارد که تولید برق کشور تاکنون یارانه گرفته شده است و پس از توزیع تصمیم دولت در بین مصرف کنندگان در بخش های مختلف. به این ترتیب ، کشور وسیع تر به مناطق مختلف تقسیم می شود و مطابق با جمعیت و صنایع هر منطقه و ملاحظات ایالتی ، هر بخش از میزان نرخ برق اختصاص داده می شود و دولت موظف نیست برق را تأمین کند تقاضای برق توزیع برق مصرف کنندگان در هر بخش نیز بر عهده شرکتهای توزیع برق و برق منطقه ای است. به این ترتیب ، جریان هر منطقه در دسترس شریک قراردادی قرار می گیرد و شرکت تخصیص توزیع سهمیه را مطابق با سیاست تدوین شده دولت مدیریت می کند.

در صورت اجرای این دستورالعمل ، برق برق برای هر بخش تعیین می شود. اگر مصرف کنندگان تصمیم بگیرند نیازهای باقی مانده خود را به میزان قابل توجهی برآورده کنند.

در شرایط فعلی که کشور در معرض آن قرار دارد ، قطع برق بخش های مختلف از جمله بخش داخلی اجتناب ناپذیر است. بنابراین ، دولت یک تصمیم منطقی است که دولت به جای جداول خاموشی هفتگی ، نارضایتی عمومی از جمعیت و اپراتور صنعتی را از طریق سهمیه سالانه ظرفیت برق کاهش داده است و این بستر برای استخراج هیچ سرمایه ای برای افزایش ظرفیت تولید برق ایجاد نکرده است. بشر do.

۲۲۳۲۲۳

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما