اعتماد: محمدعلی سجادی کارگردان سینما می گوید: در حال حاضر سه چهار نفر بازتاب آنلاین شده اند و مشغول کار هستند، بقیه بروند، کاری ندارند که بمیرند.
بخشهایی از گفتوگوی محمدعلی سجادی را بخوانید:
* از وضعیت کنونی سینمای ایران صحبت کنیم.
شرایط دردناک سینمای ما – به عنوان تداوم شرایط عمومی ما – تراژیک، تکراری و کاملاً رقت انگیز است، حالا کمدی سیاه به نظر می رسد. از این منظر رفتار مسئولان و سیاست ها، کردار و گفتارشان به قدری متناقض است که بیشتر مواقع خنده دار است. هرچند اوضاع تلخ است. به نظر می رسد جریان اصلی سینمای کمدی با برخی از این مقامات (کمدین) جدی و گاه عبوس و انقلابی به نظر می رسد!
چرا اینطوری میگی؟ نباید فیلم کمدی بسازی؟
چرا، اما وقتی غم و فشار از در و دیوارت همه جور می بارد، سخت خندیدن مثل لبخند زدن بر تن زخمی است.
سیاست کلی که مانع ما می شود اینگونه است، فقط در حوزه سینما نیست و فرهنگ را در بر می گیرد، آقایان نامتعارف اعلام کردند که بخش زیادی از کسانی که در حوزه سینما هستند کار نکنند و اعلام کردند که کار نمی کنند. بگذار تو در چه شرایطی کار کنی مهم نیست وقتی در شرایطی زندگی می کنیم که نه جان، نه مال و نه روح کسی مهم است، برایت اتفاق بیفتد. نمی توان انتظار داشت اتفاق خاصی در سینما بیفتد. سینمای ایران به دو قسمت تقسیم شده است: یا باید فیلم کمدی بسازی یا فیلم تجاری و شخصی.
فعلاً سه چهار نفر دستچین شده اند و دارند کار می کنند، بقیه باید بروند، بمیرند فرقی نمی کند، در وضعیت فعلی مدیرانی که مثل بقیه سطوح سینما هستند، کاری ندارند. فقط با فروش چند فیلم آمار می گیرند و با خیلی از بیکاران کاری ندارند. اینها رسالت دارند نشان دهند که همه چیز خوب است و ما چقدر خوشحالیم و خسته نمی شویم. طبیعتاً وقتی مسیر و هدف کار این باشد همه چیز توجیه می شود. بخش خصوصی یا شرایط تولید آسان وجود ندارد. همه چیز را کنترل کردند و اگر حرکتی بکنید شما را به هزار و یک متهم می کنند. کسانی که مانند آنها فکر نمی کنند حرام هستند. مسئولان به وضعیت معیشتی هنرمندان اهمیتی نمی دهند، همانطور که می بینید وضعیت مردم را اعلام می کنند که چقدر برایشان سخت است، می خواهند سلبریتی بسازند و بازیگر بیاورند. این حرف ها نشان می دهد که آنها این وسیله و ابزار را نمی دانند، نسبت مسئولان ربطی به واقعیت ندارد. کسانی که این همه بلای انسانی و اقتصادی و این اختلاس ها را نمی بینند و همه چیز را به روی طارمی می بندند!
من واقعا نمی دانم 4000 هزار نفر زندگی خود را چگونه می گذرانند؟ منجر به مرگ، خودکشی و غیره می شود. .. من یا امثال من 7 سال است که کار نکرده ایم (این جدا از خوداشتغالی است) و چون جوان ها کار نمی کنند یعنی نمی توانند. در قطار پر از پول نفت همه ایرانی ها با فشار می جنگند انگار دو زرده اینجوری درست کرده اند!
چرا معدود فیلم های غیر کمدی که اکران می شوند می فروشند؟
از آنجایی که مخاطب آن سینما کم و بیش از این سینما عصبانی است، می بیند که ربطی به اعتقادات آنها ندارد. این نوع سینما پشت واقعیت این مخاطبان است. از مشکل تا بقیه مشکلات حجاب بگیرید. سینمای اجتماعی ما، واقع گرایانه تر، باید در کنار رسانه های بسیار به روزی که هر دقیقه اتفاقاتی را منتشر می کنند که هنوز از واقعیت خارج نشده اند، به سمت دیگری برود. زمینه های جدیدی را کشف کنید که جز در تجربیات غیر رسمی و به اصطلاح مخفیانه قابل توسعه یا تولید نیست!
با در نظر گرفتن این شرایط، آیا می خواهید کار کنید؟
طبیعی است چون این شغل من است و عاشق سینما و مخاطبم هستم. من مدیر فیلمبرداری هستم و همچنان ایستاده ام و کار می کنم، به گواه کارهایی که انجام داده ام، نشان می دهد که این علاقه در من و در بسیاری از همکارانم وجود دارد، اما اگر شرایط مهیا نباشد چه کنیم و قابل انجام نیست حتی اگر بخواهم نمی خواهم با مقررات فعلی کار کنم. یکی دوبار بلند شدم یکی من از روی سکوها کار می کنم، فضای آنجا طوری است که عده ای می توانند کار کنند، جایی برای کار باقی نمی ماند.
از تلویزیون ملی است، از تریبون و از سینماست که از دست خودشان است، دایره را تنگتر میکنند و نمیگذارند هزاران هزارتوی گذر کنی، چون میدانم برخی از دوستان پروانه ساخت گرفتند. با هزار زحمت، خب پروانه ساخت را به ما دادند، آنقدر فیلمنامه را بریدند که سرمایه گذار باید در آن زمان و شرایط سرمایه گذاری کند.
همانطور که می دانید ما بخش خصوصی نداریم، بنابراین فکر می کنم این شرایط به نفع کسانی است که می خواهند از تولید سود ببرند و مجانی غذا بخورند. این دوستان اصلا براشون مهم نیست چون نه بازگشت سرمایه فیلم و نه چیز دیگه.
آنها فقط شرایط ایجاد مضامین را می دهند و عجیب است که هیچ کس این فیلم ها را تماشا نمی کند، من این را بر اساس آمار فروش می گویم.
نکته دیگر این است که سینمای کمدی در وضعیت اسفناکی قرار دارد. این آقایان جبهه پایداری و جوان های رادیکال دیروز که الان سر کار هستند مدام گلایه می کردند که این سینما منحط است و خانواده ها نمی توانند این فیلم ها را ببینند. حالا به این فیلم ها روی پرده نگاه کنید، شوخی های تانتانی و پایین تنه، دیالوگ های تتلو و… فکر کنم این ماجرای تتلو که با رئیس جمهور ما عکس دارد حرف خودش را بزند. باهاش عکس میگیری که بهش بگی با هنرمندان نسبت داری بعد سر برادرش رو میبره! آنها خودشان را قبول ندارند و از ما انتظار دارند که آنها را بپذیریم!