دنیای تصویر نوشت: کارولین (سانی) به عنوان خیاط در کارخانه ای کار می کند که یونیفرم برای سربازان تولید می کند. او می ترسد شوهرش در جنگ کشته شده باشد و با صاحب کارخانه رابطه برقرار می کند، اما خانواده بلندپایه او کارولین را رد می کنند. آنها با هم مبارزه میکنند و دو زن وقتی میخواهد فرزندش را در حمام سقط کند ناموفق با هم آشنا میشوند. در مبارزات کارولین و در هر یک از شخصیت هایی که او با آنها روبرو می شود، پژواک داستان های ویکتور هوگو وجود دارد. از جمله داگمار، که مانند زنی رفتار می کند که سعی می کند راه خود را در دنیایی غیرممکن پیدا کند و هر کاری که لازم باشد انجام می دهد تا سرش را بالا نگه دارد. نمی توان کارولین را به خاطر این که می خواهد همین کار را انجام دهد سرزنش کرد. بنابراین نوزادش آن را نگه می دارد و پس از زایمان به داگمار می دهد. داگمار به او می گوید “تو کار درستی کردی” و زنان دیگری که سر راه او قرار می گیرند، همان جمله را مانند یک مانترا تکرار می کنند. و بین حقیقت این داستان و داستانی که از آن الهام گرفته شده، تاثیری ایجاد کند. فیلمبرداری سیاه و سفید درخشان فیلم به نوعی حسی رویایی و مستند ایجاد می کند.
موفقیت این اثر درخشان مرهون حقیقت تاریک و خشن نهفته در آن است. دیرهولم آنقدر دقیق نقش داگمار را بازی می کند که بدون قربانی کردن واقعیت وجودش، می تواند به لحظات واقعی نمایش هیولا داگمار دست یابد. او به برتری دست یافته است و این کار پتانسیل بالایی برای کسب جایزه دارد. او یک استاد چیره دست و با استعداد است و دختر سوزنی یک پیروزی بی چون و چرا و مسحور کننده است.
۲۲۰۵۷