کاظم دانشی نویسنده و مجری فیلم سینمایی «بدن خلیج» در نشست اکران و نقد و بررسی این فیلم در فرهنگسرای ارسباران گفت: خانواده پسر (آرمان) از تهیه کننده فیلم شکایت کردند و خواستار حذف برخی صحنه ها شدند. .
به گزارش روابط عمومی آکادمی ارسباران، ششصد و هفدهمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد و بررسی فیلم «بی تن» مرتضی علیزاده دوشنبه هفتم. خرداد در ماه 1403 با حضور مرتضی علیزاده کارگردان، کاظم دانشی نویسنده و مجری طرح و کورش جهاد مجری کارشناس در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
دانشی در این نشست در پاسخ به سوالی درباره رابطه عوامل فیلم «بای بادی» با خانواده آرمان و غزاله (مورد ناپدید شدن جسد دختر) گفت: خانواده دختر با من تماس گرفتند. قبل از نمایش فیلم از آنها خواستم فیلم را ببینند و بعد از آن صحبت کنیم. وکلای او و دوستانش بعداً فیلم را دیدند و خوشبختانه هیچ شکایتی از طرف او ثبت نشد. اما از طرف خانواده پسر، از تهیه کننده فیلم شکایت شد و از آنها خواسته شد تا برخی از سکانس ها را حذف کند. روند رسیدگی به این شکایت هنوز آغاز نشده است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: زمانی که برای فیلمبرداری به زندان های مختلف می رفتم، یکی آرمان را دوبار دیدم و دلم برایش سوخت و می خواستم برایش کاری انجام دهم. بسیاری از افراد مشهور و بازیگران تلاش کردند تا او را از اعدام نجات دهند، اما متأسفانه بی نتیجه بود.
کورش جاهد منتقد سینما در ابتدای این نشست گفت: فیلم هایی با موضوع اجرا در سینمای جهان سابقه طولانی دارد و می توان به نمونه هایی از جمله «راه رفتن مرده» و «زندگی دیوید گیل» اشاره کرد. فیلمسازان مختلف با دیدگاه های متفاوتی به این موضوع می پردازند و اجرای آن اساسا موضوعی بحث برانگیز است. این نوع فیلمها ما را از نظر احساسی جذب میکنند، اما مهمترین نکته جنبه فکری فیلم است. فیلم «بی تن» من را به یاد یک فیلم فرانسوی به نام «شب دوازدهم» می اندازد که در ابتدای داستان دختری کشته می شود.
وی افزود: «بی تن» فیلمی تاثیرگذار است و در ابعاد مختلف از جمله گیم پلی، روایت و… کیفیت خوبی دارد. اما اگر بخواهیم وارد محتوا شویم، در فیلم می توان نکاتی مانند اشاره به قبح فحاشی شرافتمندانه، مسائل خانوادگی مانند ضعف نقش والدین، بحث فضای مجازی و… را مشاهده کرد.
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم «بدن بد» درباره شکل گیری ایده اولیه این فیلم گفت: ایده تک خطی فیلم از روز اول برایم جذاب بود و معتقد بودم که یک فیلم ارزشمند می تواند. بر اساس آن ساخته شود. البته زمان کمی برای تولید فیلم داشتیم، یک روز قبل از شروع فیلمبرداری فیلمنامه نهایی را به عوامل تحویل دادیم و باز هم در طول فیلمبرداری تغییرات زیادی در آن ایجاد کردیم. معتقدم سینما باید قصه بگوید و جایی برای پیام دادن نیست، به همین دلیل سعی می کنیم از دیالوگ های شعاری پرهیز کنیم و حتی حرف های اصلی فیلم را غیرمستقیم بگوییم.
علیزاده درباره تفاوت نسخه اکران شده با جشنواره فجر گفت: ما نسبت به جشنواره چیزی کم نکردیم و دیالوگی را حذف نکردیم، اما بخشی از ابتدا و انتهای برخی سکانس ها را کوتاه کردیم تا نامزدی. با بیننده . آسیبی ندیده و ما در سرعت بهتری هستیم. این فیلم در کامل ترین شکل خود اکران شده و خوشبختانه هیچ سانسوری نداشته ایم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر عدم نمایش اتفاقات فضای مجازی در این فیلم گفت: نمایش مستقیم مشکل در فضای مجازی نوعی سلیقه سینمایی است اما بازخوردی که ایجاد می کند بحث بزرگ تری است. تاثیر فضای مجازی را در تجمع مردم مقابل زندان، نوع رفتار کارکنان مهدکودک با شخصیت مادر ارغوان (الناز شاکردوست) و سکانس ترمینال می بینیم. این بازتاب آنلاین من بود که تاثیر فضای مجازی را در جامعه ببینم و نمی گویم لزوما درست است، بلکه سلیقه ای است.
در بعدی یکی وی با طرح سوالی از حضار در مورد ارتباط مشکلات اقتصادی با جرایمی مانند قتل که علیزاده پاسخ داد: مطالعه ای در دانشگاه تهران انجام شد که بر اساس آن اختلاف طبقاتی و مشکلات اقتصادی لزوما رابطه مستقیمی با هم ندارند. با جنایت یعنی حتی زمانی که ثبات اقتصادی وجود داشت، برخی از شاخص های جرم افزایش یافت. اما آنچه در دنیای جامعه شناسی و جرم شناسی مطرح می کنند، تضاد طبقاتی است. یکی یکی از عوامل جرم و جنایت و افزایش آن است.
وی با اشاره به تجربه مجازات اعدام در کشورهای دیگر گفت: در نسل کشی رواندا تخلفات زیادی صورت گرفت. وقتی می خواستند برای مجرمان مجازات تعیین کنند، دیدند که طبق قانون، بسیاری باید مدت زیادی در زندان بمانند و بسیاری باید اعدام شوند. روانشناسان کشورهای مختلف موافقت کردند و پیشنهاد تغییر مجازات را دادند. به عنوان مثال، قربانی تجاوز را در مقابل متجاوز قرار دادند تا مشکلات روحی ناشی از تجاوز را به او بگوید. این باعث نوعی دانلود ذهنی شد و بخشی از درمان جامعه به این شکل انجام شد. خانواده داغدار با شنیدن این اعتراف دلجویی می کنند و در فیلم «بیدان» و داستان آرمان و غزاله چیزی که باعث ناراحتی خانواده مقتول شد و شاید به همین دلیل درخواست قصاص کردند، کتمان جنایت توسط قاتل بود. .
در بعدی یکی وی درباره مصنوعی بودن فضای فیلم سوالی را از حضار مطرح کرد که کاظم دانشی نویسنده و کارگردان پروژه در پاسخ به این سوال گفت: من سال ها مستند جنایی ساختم و حدود 200 صحنه اعدام را فیلمبرداری کردم. محل اعدامی که در فیلم می بینیم، محل اعدام زندان رجایی شهر است. لوکیشن فیلم هم همین لوکیشن است. یکی او توسط یک اراذل و اوباش معروف به نام وحید مرادی مورد ضربات چاقو قرار گرفت.
دانشی همچنین درباره علت تفاوت دادگاه در فیلم «بیدان» با فیلم «الافزار» توضیح داد: تفاوت این فیلم با «الافزار» این است که در آن فیلم دادگاه کیفری را می بینیم که جرایم مختلفی مانند کلاهبرداری در آن انجام می شود. تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. و سرقت ها بررسی می شود. در نتیجه، دادگاه شلوغ تر است. اما «بیباد» در دادگاه کیفری اتفاق میافتد، جایی که پروندهها تخصصیتر است و از این رو فضا آرامتر است.
وی در خصوص نوع بررسی و اقتباس سینمایی از پرونده های واقعی اظهار کرد: اغلب فیلم های پلیسی تاریخ سینما معمولا با برداشتی آزاد از پرونده های واقعی ساخته می شوند. در نگارش فیلمنامه سعی کردم ابعاد جامعه شناختی و روانی پرونده های جنایی را در نظر بگیرم و چند پرونده را هم در «گراس لند» و هم در «بیدان» با هم ترکیب کردم. مثلا بحث مهد کودک ربطی به اون قضیه معروف نداره و از جای دیگه میاد.