به گزارش بازتاب آنلاین آنلاین، زندگی مشترک شهرام شکوهی و همسرش دلارام سال هاست که ادامه دارد. دلارام همسر شهرام در سال 59 به دنیا آمد و دخترشان ملودی حاصل این زندگی مشترک است.
دعوای خانوادگی خواننده معروف در اینستاگرام پخش شد!
شهرام شکوهی خواننده محبوب شب گذشته پس از اختلاف خانوادگی با انتشار ویدئویی از زندگی شخصی و همسرش در اینستاگرام مدعی شد که جانش در خطر است اما با واکنش مردم و کاربران آن را حذف کرد.
مصاحبه قدیمی شهرام شکوهی و همسرش با مجله ایده آل را در زیر می خوانید:
شهرام: حضور ملودی در زندگی واقعاً به من انگیزه داد. اگر خانواده ای دارید و در قبال آنها مسئولیت دارید، هر کاری که می کنید برای خوشبختی آنهاست. اگر مجرد باشم و هیچ هدفی در زندگی نداشته باشم، ممکن است به جای دنبال کردن یک مسیر حساب شده، خودسرانه عمل کنم. بنابراین اگر خانواده دارید، می توانید با انسجام بیشتری کار کنید. این هنرمند فداکار است. البته، اگر نگران این هستید که فرزندتان مورد حمله آفت قرار نگیرد، فردا این نگرانی برای همسایه شما نیز یکسان خواهد بود. در یک جمله: اگر نگران خانواده خود هستید، نگران همه افراد جامعه نیز هستید.
● مردان بی انصاف هستند:
دلار: مردها عموماً بی انصاف هستند و مهم نیست که چقدر به آنها کمک می کنید، باز هم فکر می کنند کمتر کار کرده اید. مهم نیست چقدر فداکاری کنید، مردان انتظار بیشتری دارند. البته من این را در مورد شهرام نمی گویم چون او اصلاً آن جور آدمی نیست و همیشه سپاسگزارش بوده است، اما همیشه برای کمک به شهرام از خیلی چیزهایی که به من مربوط می شد دست می کشیدم و اغلب به خاطر اینکه او در یک موقعیت قرار داشت. سرگرمی های زیادی درگیر بود که دوست داشتم. از این قبیل مسائل گذشتم و با چهره ای خوش برخورد کردم تا کمتر به شهرام فشار بیاید و در کارش پیشرفت کند. مثلا در تهیه غذا باید مراقب باشم و از ادویه و سرخ کردنی استفاده نکنم تا به گلویش آسیبی وارد نشود. اگرچه او بسیار سپاسگزار است، اما به نظر من می توانست در بعضی جاها منصف تر باشد. البته نمی توان گفت که این بی انصافی است زیرا این شخصیت مردان است که از آنها انتظار دارید.
● ماجرای چای در روز خواستگاری
دلار: شهرام اهل چای خوری است و من هم با فلسفه چای ریختن روز عروسی مشکل دارم. روز خواستگاری که قرار بود چای بیاورم به مادرم گفته بودم چای را داخل لیوان های آشپزخانه بریزد و آماده کند. بعد از چند دقیقه به آشپزخانه رفتم و چای را آوردم و همه چیز طبق برنامه پیش رفت و چون نمی دانستم شهرام خیلی چای دوست دارد، فکر نمی کردم بعد از چند دقیقه دوباره چای بخواهد. وقتی شهرام دوباره چای خواست رفتم تو آشپزخونه دیدم کتری خاموشه و یه لیوان از همون چای یخ زده ریختم و آوردم پیش شهرام و با نگاه بهش گفتم اینکارو نکن وقتی یخ گرفت. چای در جمع، شهرام خیلی خوب رفتار کرد و چای را طوری نوشید که هیچکس متوجه نشد!
● موفقیت در موسیقی با همسر
شهرام: بدون دلارام امکان ادامه کار در موسیقی برای من وجود ندارد. چون موسیقی اصلاً یک چیز معمولی نیست. هم از نظر بازخوردی که در محیط بیرون از خانه حاکم است که معمولاً منجر به مشکلاتی در روابط خانوادگی می شود و هم از نظر ماهیت کار. به عنوان مثال یکی یکی از مواردی که دلارام در گذشته با آن مشکل داشت ساعات کاری من بود. چون کار موسیقی از ساعت 21 شروع می شود و تا 6 صبح ادامه دارد و کار اداری با ساعات کاری مشخص نیست. فردی که در این زمینه فعالیت می کند می تواند یک ماه کامل در خانه بماند، اما ممکن است تا دو ماه اصلا به خانه نیاید. با این حال، این رویدادها وجود دارد. مثلاً هنگام تولید آلبوم، علاوه بر عدم حضور فیزیکی، حتی اگر حضور داشته باشید، درگیری فکری به وجود می آید و اینجاست که خانواده باید تحمل کند.
دلار: رابطه ما به دلیل اعتمادی که به آن وجود دارد به ندرت دچار مشکل می شود، زیرا رابطه من با شهرام مانند رابطه دو دوست صمیمی است و اگر مشکلی پیش بیاید با هم صحبت می کنیم و مشکل را حل می کنیم.
● کار بدون مشکل است
دلار: به نظر من شهرت در زندگی مشترک خیلی مهم نیست، چون به ذات آدمی بستگی دارد که در زندگی چه رفتار و اخلاقی داشته باشد. اگر فردی تعهدی داشته باشد، مشهور بودن یا نبودن ممکن است تاثیر زیادی در زندگی او نداشته باشد، اما بالاخره خوب یا بد، یکسری مشکلات وجود دارد که خوشبختانه تا به امروز توانسته ایم بر آنها غلبه کنیم.
مشکل از زنان است یا مردان؟
شهرام: عدم اعتماد در درجه اول مشکل زنان است. اکثر زنان اعتماد ندارند، اما من همیشه به پول خود اعتماد کرده ام.
دلار: در ضمن من با این موافق نیستم چون مردها کارهایی می کنند که خانم ها را بدبین می کند و خانم ها از ابتدا اینطور نبودند. اگر مشکلی وجود دارد که زن و شوهر کمی نسبت به یکدیگر بدبین شوند، مطمئن باشید یکی هر دو طرف باید برای حل مشکل تدابیری اتخاذ کنند، اما خوشبختانه تا به حال چنین مشکلاتی در روابطمان نداشته ایم. البته در زندگی هرکسی فراز و نشیب هایی وجود دارد، اما ما از همان ابتدا درباره این موضوعات صحبت کردیم، زیرا در ابتدای زندگی مشترکمان شناخت کافی از یکدیگر نداشتیم. بنابراین سعی کردیم مشکلات را بین خودمان حل کنیم، هرچند که امروزه فعالیت های هنری شهرام بسیار شدید است نبود; البته بعد از گذشت مدتی و حرفه ای شدن فعالیت های شهرام، مشکلات جدیدی به وجود آمد که برخی از آنها حل شد، اما برخی دیگر روی هم ماندند، اما یک اتفاق همه چیز را تغییر داد و مسیر زندگی ما تغییر کرد. اعتماد بین ما صد در صد شد.
● قوانین قرارداد
دلار: قبل از ازدواج شهرام از من پرسید که آیا با شغلت مشکلی داری و من گفتم نه چون فکر نمی کردم دامنه این کار گسترش پیدا کند و ابتدا کمی مخالف بودم و نشدم. خیلی دلم می خواهد که او به صورت حرفه ای درگیر این کار بود، اما هر چه فکر کردم، دیدم که با این طرز فکر جلوی علاقه و رشد شهرم را می گیرم. از آنجایی که او در این زمینه استعداد زیادی دارد، به خودم اجازه ندادم این حق را از خودم بگیرم. برای همین یک سری قوانین بین خودمان گذاشتیم که اگر این قوانین را رعایت کنیم مشکلی پیش نمی آید. این قوانین توافق شده در مورد رفت و آمد، ساعات کار و … اکثر مشکلات ما را حل کرده است.
● شک از کجا شروع می شود؟
شهرام: راستش من هیچ وقت به شک و تردید فکر نکرده ام و عموما آدمی هستم که دوست دارم اعتماد کنم و به نظر من هیچکس دزد نیست مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و انتظار ندارم که برعکس آن ثابت شود. با این حال اغلب افرادی بوده اند که از اعتماد من سوء استفاده کرده اند. تنها کاری که در چنین شرایطی می توانم انجام دهم این است که این شخص را به طور کامل ترک کنم و ارتباط خود را با او محدود کنم. به نظر من چیزی به نام آدم بد وجود ندارد. حتی آنهایی که همه می‌گویند آدم‌های بدی هستند، باز هم می‌توان جنبه‌های مثبتی را در آنها پیدا کرد، زیرا فطرت همه مردم خوب است و همه آنها فطرتشان از خداست. بنابراین به نظر من چیزی به نام آدم بد وجود ندارد و این محیط و تربیت خانوادگی است که در فرد تاثیر می گذارد.