داریوش مهرجویی و همسرش وحیدا محمدی فر چندی پیش جامعه ایران را شوکه کردند. داریوش مهرجویی از کارگردانان بزرگ سینمای ایران و همسرش وحیده محمدی فر فیلمنامه نویس سرشناس هفته گذشته در ویلای شخصی خود در کرج به قتل رسیدند. قاتل داریوش مهرجویی ظرف چند روز دستگیر شد و انگیزه قتل او و همسرش یک قرار شخصی و خانوادگی اعلام شد. پیکر داریوش مهرجویی و همسرش در خانه هنرمندان بهشت زهرا تهران تشییع شد. داریوش مهرجویی او خالق فیلم های ماندگاری چون گائو، قنطورس و هامون است.
جام جم گزارشی از بازسازی محل قتل داریوش مهرجویی و همسرش و اعترافات قاتلان منتشر کرده است.
صبح روز شنبه هفته گذشته ساکنان زیبادشت فردیس بار دیگر شاهد حضور ماموران پلیس و تیم جنایی در مقابل ویلای متوفی مهرجویی بودند. نگاه کنجکاو او دلیل حضور ماموران را جست وجو کرد که دقایقی بعد خودرویی که چهار متهم پرونده در آن تردد می کردند مقابل ویلا متوقف شد.
بار دیگر متهمان به دور از هیاهو و حضور خبرنگاران و این بار در مقابل بازپرس پرونده برای بازسازی صحنه جنایت به محل جنایت منتقل شدند. کریم متهم اصلی و مغز متفکر قتل مرحوم مهرجویی و خانم محمدی فر ابتدا وارد حیاط شد و در ابتدای بازسازی گفت: از لوله گاز بالا رفتیم و برای ورود به حیاط از سیم خاردار رد شدیم. می خواستیم از پشت در برویم که همدستم که سرایدار باغ آن شهرک بود گفت دوربین آن طرف است و اگر برویم سریع شناسایی می شویم.
متهم ادامه داد: وقتی رسیدیم هنوز هوا کاملا تاریک نشده بود پشت برگ های سبز چسبیده به دیوار پنهان شدیم و ساعتی بعد دو همدست دیگر که یکی از آنها برادرم بود به ما ملحق شدند.
کریم درباره ورود به خانه گفت: فکر می کنم حدود ساعت 21 بود که تصمیم گرفتیم طرح را اجرا کنیم. ورودی ساختمان ویلای مهرجویی باز بود، خیلی راحت وارد شدیم. داریوش مهرجویی در اتاق نشیمن روی مبل نشسته بود و مشغول تماشای تلویزیون بود، در حالی که همسرش در اتاق خواب بود.
وقتی وارد شدیم به سمت ما آمد و شروع به سر و صدا کرد. برادرم با چوب چهار ضربه به سرش زد، سپس با چاقو دو ضربه به گلویش زدم و او روی زانوهایش نشست. ضربه سوم را به گلویش زدم و بعد چاقو را به سمت سینه و شکمش کشیدم و او بی جان روی زمین افتاد.
پس از بازسازی صحنه جنایت، این بار نوبت به بازسازی صحنه قتل وحیده محمدی فر رسید. مرد جوانی که به زور وارد اتاق خواب شده بود، گفت: همسر مهرجویی پشت در اتاق خواب پنهان شده بود و دستگیره را گرفته بود تا مانع ورود ما شود. به زور وارد اتاق شدم و داوود همدستم پشت سرم آمد.
جلوی دهانش را گرفت تا صدایی در نیاورد. ابتدا با پارچه مشکی که در کشو بود دستانش را بستم و بعد با دستمال دهانش را بستیم.
از او خواستم طلاها را به من بدهد و او طلا را از دستش گرفت و به من داد و ادامه داد: سگ کوچولو داشت پارس می کرد که از اتاق خارج شدم. وقتی سگ از اتاق خارج شد من دوباره وارد شدم و این بار خود کریم بعد از کشتن داریوش وارد شد.
مرد جوان با اشاره به اینکه چاقو در دست من در اتاق خواب بود، اظهار داشت: همسر مهرجویی با دست و دهان بسته کنار تخت بود. کریم به من گفت که او را بکش که من ترسیدم و نپذیرفتم. گفت اگر مرا نکشی تو را با خود می کشانم و می روم. ترسیدم با تهدیدش داوود سرش را نگه دارد و من چاقو را به گلویش بگیرم.
خون بیرون ریخت و روی زانوهایش افتاد. دوباره به گلویش زدم و خونش روی لباسم ریخت. از ترس چاقو را انداختم و چند قدم عقب رفتم. کریم چاقو را گرفت و ضربه محکمی به او زد.
کریم متهم اصلی این جنایت اظهار داشت: زمانی که همدستم دو ضربه به گلوی او زد و او روی زمین افتاد، فکر کردم که او زنده است، به همین دلیل چاقو را از روی زمین برداشتم و ضربه محکمی به او زدم تا او را بکشم. مطمئن شوید که او مرده است.
کریم ادامه داد: متوفی با من بسیار بد رفتار کرد و با درخواست من موافقت نکرد و من از آنها کینه ای داشتم و برای انتقام آنها را کشتم، طلاهای زیادی در خانه بود که دست به آنها نزدیم و فرار کردیم. با سرقت همان طلاهایی که در دست همسر مهرجویی و موبایل هایشان بود.
اما ماموران خیلی زود ما را شناسایی کردند و ما را بازداشت کردند. وقتی همه چیز را علیه خودم دیدم و متوجه شدم که نمی توانم جنایت را انکار کنم، اعتراف کردم.