اخبار روز

فلسفه “خوشبختی”؛ چهار نظریه در مورد معنای خوشبختی

وقتی فیلسوفان به موضوع «خوشبختی» یا «خوشبختی» می پردازند، ماهیت، معنا و معیارهای شادی را بررسی می کنند و سعی می کنند به این سؤال اساسی پاسخ دهند: چه چیزی یک شخص را واقعاً خوشحال می کند؟ این پرسش عموماً مربوط به حوزه فلسفه اخلاق و انسان شناسی است و از دوران باستان فیلسوفان بزرگی چون افلاطون، ارسطو و اپیکور به آن پرداخته اند.

بر اساس گزارش فرادید، نظریه‌های متعددی در جستجوی خوشبختی ارائه شد که هر کدام سعی در تبیین جنبه‌های مختلف این مفهوم پیچیده داشتند. از لذت گرایی که شادی را فقدان هر نوع رنج می داند تا نظریه های فضیلت محور که شادی را نتیجه رشد اخلاقی و فکری انسان می دانند.

1. لذت گرایی

طبق نظریه لذت‌گرایانه، شادی را می‌توان صرفاً به عنوان تجربه لذت تعریف کرد. بر اساس این دیدگاه، فرد شاد کسی است که در زندگی خود شادی بیش از درد داشته باشد. پس شاد بودن یعنی احساس خوب. به عبارت دیگر، بین «شاد بودن» و «احساس شادی» تفاوتی وجود ندارد.

فیلسوفان مشهوری مانند اپیکور (فیلسوف یونان باستان)، جرمی بنتام و جان استوارت میل (فیلسوف انگلیسی امروزی) علاوه بر لذت های جسمانی (مانند رابطه جنسی) در تعریف شادی، لذت های فکری (مانند خواندن کتاب) را نیز لحاظ کرده اند.

اما حتی اگر بیشتر ما شادی را با احساس خوب مرتبط می‌دانیم، بسیاری از فیلسوفان معتقدند لذت‌گرایی اشتباه است.

زیرا اولاً شما می توانید بدون احساس خوب شاد باشید (مثل زمانی که یک فرد خوشحال دندان درد می کند) و همچنین می توانید بدون احساس خوشحالی احساس خوبی داشته باشید (مثل زمانی که یک فرد ناراضی ماساژ می گیرد). بنابراین، از نظر فیلسوفان ضد لذت‌گرا، «شادی» و «لذت» نمی‌توانند یکسان باشند، زیرا می‌توانند از هم جدا شوند.

دوم اینکه به نظر می رسد شادی و لذت ویژگی های متفاوتی دارند. لذت ها معمولا زودگذر، ساده و سطحی هستند (به لذت خوردن بستنی فکر کنید)، در حالی که گفته می شود شادی پایدار، پیچیده و عمیق است. اما چیزهایی که خواص متفاوتی دارند نمی توانند یکسان باشند و بنابراین شادی نمی تواند با لذت یکی باشد.

این استدلال ها نشان می دهد که شادی و لذت یکی نیستند. با این حال، تصور یک فرد شاد که هرگز خوب نیست، سخت است. بنابراین، شاید شادی شامل لذت باشد، اما «همان چیز» لذت نباشد.

2. نظریه فضیلت

بر اساس نظریه فضیلت، سعادت حاصل پرورش فضایل (اعم از اخلاقی و عقلانی) مانند خرد، شجاعت، اعتدال و صبر است. بر اساس این دیدگاه، فرد خوشبخت کسی است که به اندازه کافی فضیلت داشته باشد. بنابراین، شاد بودن به معنای تزکیه خود و در نتیجه شکوفایی است. همان طور که می دانیم این دیدگاه نزد افلاطون، ارسطو و رواقیون وجود دارد.

پیوند شادی با فضیلت این مزیت را دارد که شادی را پدیده ای پایدار، پیچیده و عمیق بدانیم. همچنین توضیح می دهد که چگونه می توان شادی و لذت را از هم جدا کرد، زیرا فرد می تواند بدون احساس خوب با فضیلت باشد و بدون فضیلت بودن می تواند احساس خوبی داشته باشد.

با این وجود، نظریه فضیلت نیز مورد انتقاد برخی فیلسوفان است. بخش مهمی از “با فضیلت” بودن “خوب بودن اخلاقی” است. اما آیا افراد بد اخلاق همیشه ناراضی هستند؟ حداقل برخی از فیلسوفان معتقدند که افراد بدون فضایل اخلاقی می توانند شاد باشند.

همین امر در مورد فضیلت فکری نیز صدق می کند: آیا افراد نادان یا غیرمنطقی همیشه ناراضی هستند؟ در واقع برخی از این افراد دقیقاً به دلیل ناتوانی ذهنی خود خوشحال به نظر می رسند. به قول معروف: «جهل سعادت است»!

اما نظریه پردازان فضیلت در اینجا پاسخی دارند. پاسخ او این است که برخی از افراد غیراخلاقی ظاهراً خوشحال هستند، اما این بدان معنا نیست که آنها در سطح عمیق‌تری «واقعا» خوشحال هستند. همین امر در مورد افرادی که فاقد فضایل فکری هستند نیز صدق می کند: جهل می تواند به خوشبختی منجر شود، اما این شادی شادی واقعی نیست. بنابراین به نظر می رسد در این موضوعات جای بحث وجود داشته باشد.

3. نظریه ارضای میل

بر اساس تئوری ارضای میل، شادی عبارت است از به دست آوردن و رضایت از آنچه می خواهید، صرف نظر از آنچه که هست. بر اساس این دیدگاه، سعادتمند کسی است که بسیاری از آرزوهایش برآورده شده باشد; و هر چه آرزوهای بیشتری برآورده شود، او شادتر است.

اما حتی اگر به دست آوردن آنچه می خواهید می تواند منبع خوشبختی باشد، یکی یافتن خوشبختی از طریق تحقق آرزوها از برخی جهات مشکل ساز است.

زیرا این نظریه فرض می کند که تنها راه برای شادتر بودن، برآورده کردن یک آرزو است. این اشتباه به نظر می رسد. زیرا گاهی اوقات شادی ما با بدست آوردن چیزی که قبلاً «نمی‌خواستیم» افزایش می‌یابد. مثلاً جشن تولد غافلگیرکننده یا نیاز به مراقبت از گربه همسایه. این نشان می دهد که برآورده شدن «آرزوها» برای خوشبختی ضروری نیست (زیرا حتی «نامطلوب ها» نیز می توانند بخشی از شادی باشند).

علاوه بر این، ارضای خواسته ها همیشه برای شاد بودن کافی نیست. به عنوان مثال، بسیار معمول است که مردم وقتی به آنچه می خواهند ناامید می شوند. به نظر می رسد که بسیاری از دستاوردها، مانند یک مدرک یا یک مسابقه، شادی طولانی مدتی را که ما به آن امیدوار بودیم، به ارمغان نمی آورند.

اگرچه گاهی به دست آوردن آنچه می خواهیم ما را خوشحال می کند، اما این مثال ها نشان می دهد که شادی منحصراً به تحقق خواسته ها و در نتیجه برآورده شدن خواسته ها بستگی ندارد. یکی نیست

4. نظریه رضایت از زندگی

همانطور که از نامش پیداست، طبق این نظریه، خوشبختی رضایت از زندگی است. از این منظر، یک فرد شاد کسی است که به طور کلی نسبت به زندگی خود مثبت است، حتی اگر از همه جنبه ها خوشحال نباشد. بنابراین شاد بودن به معنای رضایت کلی از زندگی است.

با این حال، اینکه رضایت از زندگی یک احساس (عاطفی) باشد یا یک باور (شناختی) بحث برانگیز است. از یک سو، رضایت از زندگی به وضوح با «احساسات» مثبت مرتبط است، اما از سوی دیگر، ممکن است فرد از زندگی خود ناراضی باشد و «باور» داشته باشد که زندگی خوبی دارد.

یکی یکی از مشکلات این نظریه این است که افراد به سختی می توانند تفاوت بین احساسات فعلی خود و احساسات کلی خود را در مورد زندگی خود تشخیص دهند. مطالعات نشان داده است که مردم در شرایط آب و هوای خوب از زندگی خود رضایت بیشتری دارند، اگرچه این موضوع به ظاهر پیش پا افتاده نباید تأثیر زیادی بر رضایت کلی از زندگی داشته باشد. اما اندازه گیری رضایت از زندگی پیچیده است، بنابراین این مطالعات و این نظریه فلسفی را شاید باید با احتیاط دید.

5. نتیجه گیری

درک اینکه شادی چیست باید به شما کمک کند شادتر شوید. بنابراین اگر نمی دانید کدام دیدگاه واقعاً بر دیگران ارجحیت دارد، شاید بهتر است ترکیبی از همه دیدگاه ها را دنبال کنید تا به خوشبختی در زندگی دست یابید.

یعنی اولاً فضایل اخلاقی و فکری را در وجود خود پرورش دهید (نظریه فضیلت); سپس به دنبال لذت هایی برآیند که با فضیلت منافاتی ندارند و از رنج و نارسایی های روحی دوری کنند (لذت طلبی). پس از آن به این فکر کنید که هدف و آرزوی شما در زندگی چیست و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن انجام دهید (نظریه برآورده شدن آرزو). و در نهایت، اعمال، باورها و نگرش های خود را طوری تنظیم می کنید که احساس کنید (یا باور کنید) که زندگی شما به طور کلی خوب پیش می رود (نظریه رضایت از زندگی).

نگین یوسف پور

نگین یوسف پوریان هستم از شهر سمنان و بعنوان سردبیر این رسانه جدیدترین اخبار روز رو برای شما قرار میدم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دکمه بازگشت به بالا