اخبار روز

فرهیختگان: با مطرح شدن رفع حجاب شاهد درگیری هایی مانند نارنجستان خواهیم بود.

برای خواندن این متن، دو فرض نویسنده را در نظر بگیرید. اولاً حجاب یک تکلیف شرعی و قانونی است و ثانیاً دولت باید برای اجرای حجاب شرعی و قانونی دخالت مؤثر داشته باشد. بنابراین آنچه در مورد قانون فعلی که در مجلس تصویب می شود می گوییم بر اصل این ایده تأثیری ندارد. اما در مورد اثربخشی آن .

لازمه دیگر این است که قانونگذاران، برنامه ریزان و مجریان تلاش کنند تا وضعیت گزارش دهی در کشور را بهبود بخشند، به این معنی که با انگیزه های سیاسی احتمالی اقلیت برای برگزاری انتخابات بعدی و غیره کاری نداریم و آنها را به عنوان الزام رد می کنیم.

امروز صداوسیما مونولوگ هایی درباره این قانون را با تکرار زیاد پخش می کند، اما هر چقدر هم که در میان موضوعات مطرح شده جست و جو کند، بعید است کلمه ای جدی پیدا کند که پاسخگوی سوالات اصلی باشد.

دلیل این امر درک رهبری به سبک چپ بخشی از رسانه ها در دوران جنگ سرد است. سرخوشی لحظه‌ای که توسط مونولوگ برانگیخته می‌شود به اندازه‌ای شگفت‌انگیز است که دوستان چندان نگران تبدیل شدن رسانه‌ها به یک تند و تیز نباشند.

جالب است که در این برنامه ها قسمتی که بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار می گیرد این است که یکی از مهمانان از ایده روحانی که اخیراً مطالبی در مورد حجاب گفته است، تعابیر تند می کند. به عبارت دیگر، یک مناظره غایب 30 ثانیه ای طنین رسانه ای بیشتری دارد تا یک مونولوگ یک ساعته در تلویزیون.

با این حال، این برنامه‌ها در اکثر موارد متن قانون حجاب را مورد بحث قرار می‌داد و به موضوعات مهم مرتبط با فرامتن یا عملکرد قانون نمی‌پرداخت. در مورد فرامتن این قانون حداقل پنج سوال قابل طرح است.

1- نویسندگان قانون ایده اصلی این طرح را جمع آوری خودروهای پلیس از خیابان و ایجاد اثر بازدارندگی از طریق جریمه های سنگین می دانند.

خب قسمت اول واقعا ستودنی است. نزدیک به دو دهه توصیه حمل‌ونقل محور در پاییز 1401 به ثمر نشست و هر جا که ضرر داشته باشد، فوایدی نیز دارد.

اما یک سوال مهم در مورد قسمت دوم; آیا بحث جلوگیری از کالایی شدن حجاب و کبوتربازی در بحث حجاب نیست؟

مثلاً در آن روزها به عنوان فتح الفتوح اعلام شده بود که جریمه افرادی که لباس بد می پوشند تا 150 میلیون تومان می رسد. یعنی اونی که 150 میلیون میده میتونه بد لباس بپوشه و اونی که نمیده نه؟

آیا در چنین شرایطی طبقه بدپوشش را به عنوان ایده آل اقتصادی در جامعه برنامه ریزی نمی کنیم؟ یعنی اگر در شرایط مساوی، فقیر و ثروتمند بخواهند زشت باشند، آیا ثروتمند درست است؟ آیا این راه حراج و قیمت گذاری ارزش هایی مانند حجاب و عفاف نیست؟ چنین ایده ای چه ربطی به عدالت اجتماعی دارد؟

نکته دیگر مربوط به اثربخشی این منطق بازدارنده است. شاید جدی ترین بحث در میان حامیان بازدارندگی توسط کسانی باشد که می گویند جریمه تخلفات رانندگی مانند برخورد با پوشش بد عمل می کند.

البته این همان منطقی است که می گوید مسدود شدن پیام رسان های خارجی باعث رشد پیام رسان های ایرانی هم می شود، همانطور که انحصار و عدم واردات باعث رشد خودروسازان داخلی شد (چقدر بود!)! یعنی همان منطقی که یک مشکل مکانیکی- صنعتی را با یک مشکل اجتماعی-فرهنگی مقایسه می‌کند، اینجا از ایده بازدارندگی صحبت می‌کند.

البته این گروه یک موضوع مهم را نادیده می گیرند. اگر کسی نتواند چراغ قرمز را روشن کند، هزینه تصادف احتمالی بیشتر از جریمه است. اما آیا هزینه اجتماعی برای افراد بدپوشش به اندازه یک حادثه درونی و عینی شده است؟

2- یکی از تعابیری که جریان اپوزیسیون انقلاب اسلامی از سال 1367 به کار برد و در حوادث پاییز سال قبل با شدت بیشتری به کار برد، به نوعی اندیشه افول بود. هژمونی و آغاز سلطه پایان قدرت نرم و سرمایه اجتماعی و آغاز تقابل سخت. .

در حالی که مصادیق متعددی مانند اربعین، غدیر و غیره با این ایده مخالف است، آیا متن چنین قانونی برای این ایده مخالف چراغ سبز نمی دهد؟ چه با تصویب چنین طرحی مهر آیا ما این ایده را رد نمی کنیم؟

3- برگردیم به همان بحث بازدارندگی، تاکید این لایحه بر بازدارندگی از طریق ترساندن تعداد زیاد به عنوان یک ویژگی محوری می تواند به سیاسی شدن استتار ضعیف منجر شود.

فردی که حاضر است برای لباس های بد هزینه های اقتصادی و غیراقتصادی بپردازد به سرعت تبدیل به یک رادیکال می شود و پس از مدتی گروهی کوچک اما دستمزد و رادیکال را می بینید که چیزی برای از دست دادن ندارند و به ته خط رسیده اند. این اقدام یک معضل فرهنگی-اجتماعی را به یک معضل امنیتی سیاسی تبدیل می کند.

بازدارندگی از طریق ارعاب اقتصادی یا اندیشه «النصر بل رعاب» به معنای تشکیل جبهه قوی مقاومت در برابر ارزش‌های دینی و نتیجه رویارویی غیرفرهنگی با یک پدیده فرهنگی است.

4- بخشی از این قانون مبنی بر رویارویی مردم با مردم است. بیرون کشیدن پلیس از مبارزه با مردم درست است اما رویارویی مردم با مردم چطور؟ تقابل راننده تاکسی با مسافر، راهنمای تور و گردشگر و… احتمالاً پس از اجرای این قانون، شاهد اتفاقات ناگوار متعددی مانند آنچه در نارنجستان قوام، شیراز، پلورالیسم و ​​موزاییک دیده ایم، خواهیم بود. در تحلیل پیچیدگی خود شکست خورده اند. جامعه ایران درمانده است حالا با فرض اجرای چنین قانونی شکاف های اجتماعی برطرف می شود یا تجدید؟

5- برخی می گویند این نگرانی ها مهم نیست چون با این جزئیات نمی توان این طرح را اجرا کرد، اما همین بازدارندگی ذهنی کافی است. در اینجا دو نمونه تاریخی مهم قابل تأمل است. اولا قانون سفت و سخت ماهواره در دهه 70 که مدت هاست از نظر اجرا مورد تمسخر قرار گرفته است و دوم اینکه ایده دوربین امسال رئیس پلیس راهور که در آن خط مشی سختی برای متخلفان کشیده شد اما هیچ اتفاقی نیفتاد. تمرین .

نگرانی اکنون این است که در این صورت قوه مقننه و دستگاه های اجرایی ما کاری انجام دهند که اساس فلسفه قانون گذاری را به چالش بکشد و وقتی قانون در جامعه ای به کثرت ایران ناپسند شود، مردم بیشترین آسیب را خواهند دید.

این نگرانی ها و پرسش ها نه به معنای رد قانون و نه رد متن فعلی است، بلکه صرفاً سؤالاتی است که امیدواریم نویسندگان قانون با آگاهی از پیچیدگی اجرای یک پروژه حساس ملی، به صورت نظری جدی به انجام آن بپردازند. کار و تحقیق برای و در پاسخ به منتقدان آن

به خواندن ادامه دهید:

۲۱۶۲۲۰

نگین یوسف پور

نگین یوسف پوریان هستم از شهر سمنان و بعنوان سردبیر این رسانه جدیدترین اخبار روز رو برای شما قرار میدم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا