به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین علی ربیعی، معاون اجتماعی رئیس جمهور وی در یادداشتی خاطرنشان کرد: بی توجهی سیاست گذاران به علم و نیازهای جامعه در حکمرانی و سیاست گذاری منجر به هدر رفت منابع، ناکارآمدی سیاست ها و بیگانگی اجتماعی در بلندمدت می شود. مفهوم بیگانگی اجتماعی در این تبصره از دیدگاه معاونت اجتماعی رئیس جمهور به وضعیتی اشاره دارد که در آن سیاست ها بدون توجه به مطالعات علمی و نیازهای واقعی جامعه مانند سیاست های فرهنگی و اقتصادی طراحی می شود.
به گزارش ایسنا، معاون اجتماعی رئیس جمهور همچنین به پدیده «بحران نفوذ» اشاره کرد، بحرانی که در آن قوانینی که از سوی سیاست گذاران صادر می شود، در جامعه تأثیری ندارد، تأثیری ندارد و مردم از آن تبعیت نمی کنند.
ربیعی تاکید کرد: اگر سیاست بر اساس علم و نیازهای واقعی جامعه طراحی نشود به نتیجه مطلوب نمی رسد و جامعه در مسیر اشتباه حرکت می کند.
متن یادداشت به شرح زیر است:
توجه نکردن به نیازهای اجتماعی در تصمیمگیری پروژهها، نداشتن برنامهای برای اجتماعیسازی طرحها و برنامهها و بیتوجهی به عوامل اجتماعی و ذینفعان منجر به شکست بسیاری از پروژهها شده است یا در حالت خوشبینانه، این امر ملموس نیست. و عملکرد رضایت بخشی در زندگی مردم یافت می شود.
آسیب شناسی این معضل و روند آن نشان می دهد که عدم توجه دولت به علم و جامعه عامل اصلی ناکارآمدی، اتلاف منابع و نارضایتی مردم است. عدم انجام این امر باعث شده است که در مقاطع زمانی خاص تصمیماتی گرفته شود که دولت ها را در مسیری که انتخاب کرده اند گرفتار کرده است به طوری که دولت های بعدی عموماً نمی توانند از این مسیر خارج شوند. مسکن، یارانه، سیاست اجتماعی، قیمت انرژی و غیره از این قبیل موضوعات هستند. به عنوان مثال اگر در تصمیم گیری در مورد بنزین (که تصمیمی ضروری است) ابعاد اجتماعی آن در نظر گرفته نشود، هرگونه تصمیم گیری در این زمینه با موانع جدی مواجه خواهد شد. این قانون خطرات بیشتری را در تصمیم گیری های سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت.
معتقدم بسیاری از تصمیمات مجلس و شوراها مانند شورای انقلاب فرهنگی در این چارچوب قابل بررسی است.
ببینید در تصمیم گیری های فرهنگی و اجتماعی برای نسل های جدید معمولاً این مهم درک نمی شود و دیده می شود که از ارزش های «بقا» فراتر رفته و به ارزش های «بیان هستی» رسیده اند. این تغییرات ارزشی نیز توسط طبقه اقتصادی به رسمیت شناخته نمیشود، زیرا شاهدیم که ارزشهای ابراز وجود در نسلهای جدید دهکهای پایین جامعه نیز به دلیل فرآیند ارتباطات افزایش یافته است.
از سوی دیگر، در صورت غفلت از استفاده از علم در سیاست گذاری، تصمیمات بیهوده و پرهزینه ای به کشور تحمیل می شود. به عنوان مثال، چندی پیش در رابطه با آسیب های اجتماعی، حاشیه نشینی به عنوان یک «متغیر مستقل» و افزایش طلاق، خودکشی و اعتیاد به عنوان تأثیر آن تلقی می شد. اگر یک مطالعه ساده نشان دهد که بیش از متغیر محل سکونت، استیصال، ناامنی روانی و سبک زندگی این روند و حتی پدیده هایی مانند مهاجرت را توجیه می کند، چرا که در حال حاضر آمار طلاق در مناطق 1، 2 و 3 تهران 16، 17 است. و 18 مورد دیگر علاوه بر این، نرخ وابستگی در میان جمعیت شاغل بیشتر از جمعیت بیکار است.
بررسی این گونه تصمیمات نشان می دهد که در فرآیند تصمیم گیری چندان به دانش علمی اشاره نشده و متخصصان حوزه های مختلف به ویژه علوم انسانی نقش چندانی در این فرآیند ندارند. تأثیر این تصمیمات بر گروه های مختلف منافع اجتماعی نیز در نظر گرفته نشد.
این روند باعث پدید آمدن پدیده «بیگانگی اجتماعی» یعنی بیگانگی جامعه از سیاست شده و در نهایت به پدیده دیگری به نام «بحران نفوذ» می انجامد.
بیگانگی اجتماعی به معنای بیگانگی جامعه از برنامه هاست. این بدان معناست که سیاست گذار یک مسیر را طی می کند در حالی که جامعه مسیر دیگری را می طلبد.
بحران نفوذ نیز وضعیتی است که در آن قوانین، مقررات و سیاست ها در جامعه اجرا نمی شود. به قوانینی مثل ممنوعیت استفاده از ماهواره، حفظ فضای مجازی، طرح های عفاف و حجاب و … نگاه کنید.
در مرحله بعد، پس از تدوین برنامه ها بر اساس شواهد علمی و در نظر گرفتن جامعه، لازم است «ارزیابی اجتماعی» انجام شود، اما متأسفانه توجه چندانی به این مؤلفه نمی شود.
لازم به ذکر است که لزوم کنترل منطقی توجه به مسائل علمی و اجتماعی پروژه ها و ارزیابی اجتماعی آنهاست.
بر این اساس در نشست اخیر جامعه شناسان با رئیس جمهور، بر اهمیت و کاربرد نهاد علم و انجمن های علمی در تصمیم گیری ها و توجه به گروه های ذینفع و نهادهای اجتماعی به درستی تاکید شد.
نگاهی به تاریخ معاصر نشان می دهد که استقرار قدرت از استفاده نخبگان، روشنفکران و منتقدان صرف نظر کرده است، اما از سوی دیگر نوعی امتناع از همکاری با طرف مقابل نیز به چشم می خورد.
برای برون رفت از این وضعیت با توجه به شرایط اجتماعی موجود، منابع محدود و فرصت های از دست رفته فراوان، لازم است تصمیم گیران در ساختار قدرت از همکاری تنگاتنگ نهاد علم و نهادهای مدنی در ارتباط متقابل استفاده کنند. و همچنین ارزیابی اجتماعی و همچنین عدم امتناع و همکاری کارشناسان ما می خواهیم با همکاری یکدیگر تصمیماتی اتخاذ کنیم که در نهایت منجر به بهبود جامعه شود.
۲۹۲۱۹